loading...
سوئیت منزل کاشان
رضا حاشیه باف بازدید : 282 پنجشنبه 17 تیر 1395 نظرات (0)

سیری در احوال و آثار ملامحسن فیض کاشانی

در این متـن میخوانـــیم :

ولادت و نسب خانوادگی

نسب محمد مشهور به ملامحسن و ملقب به فیض در چهاردهم ماه صفر سال 1007 ق در یکی از معروف ترین خاندان علم، عرفان و ادب، که سابقه درخشان آنان به حدود چهار قرن می رسد در کاشان به دنیا آمد. پدرش رضی الدین شاه مرتضی (950 - 1009 ق) فقیه، متکلم، مفسر و ادیب در کاشان حوزه تدریس داشته و از شاگردان ملا فتح الله کاشانی (متوفی 988 ق) و ضیاء الدین محمد رازی (متوفی 1091 ق) بوده است. مادر او زهرا خاتون (متوفی 1071 ق) بانویی عالم و شاعر، دختر ضیاء الدین العرفا رازی (از عالمان بزرگ شهرری) بوده است. جد فیض تاج الدین شاه محمود فرزند ملاعلی کاشانی، عالم و عارفی شاعر از ناموران زمان خویش در کاشان بوده و در آنجا مدفون است.

دوران کودکی و تحصیلات

ملامحسن چهارمین فرزند شاه مرتضی در دو سالگی پدر خود را از دست داد. از آن پس دایی و عمویش تعلیم و تربیت او و دیگر برادرانش را به عهده گرفتند و چون فیض از برادران خود باهوش تر بود مقدمات علوم دینی و بخشهایی از آن را تا سن بلوغ در کاشان نزد عمو و داییش نورالدین محمد مشهور به حکیم و آخوند نورا (متوفی 1048 ق) فرا گرفت. بیست ساله بود که با برادر بزرگش عبدالغفور برای ادامه تحصیل به اصفهان که در آن روزگار پایتخت کشور و مرکز تجمع علمای بزرگ و اساتید ماهر در رشته های مختلف علوم اسلامی بود، رهسپار گردید و از این موقعیت مناسب که در هیچ یک از شهرهای ایران و دیگر ممالک اسلامی یافت نمی شد بیشترین بهره ها و استفاده های علمی را برد. مشهورترین استادان و ناموران اجازه اجتهاد و نقل روایت فیض در اصفهان، ملا محمد تقی مجلسی (متوفی 1070 ق)، شیخ بهایی (متوفی 1031 ق)، در علوم فقه و حدیث و تفسیر و میرداماد (متوفی 1040 ق) میرفندرسکی (متوفی 1050 ق) و ملاصدرا (متوفی 1050 ق) در فلسفه، عرفان و کلام بوده اند.
پس از آن ملا محسن با شنیدن خبر ورود سید ماجد بحرانی (متوفی 1028 ق) به شیراز، از اصفهان به آنجا رفت و مدت دو سال نزد ایشان به تکمیل علم حدیث و روایت پرداخت و از او نیز اجازه نقل روایت گرفت و به اصفهان بازگشت و بار دیگر در حلقه درس و بحث شیخ بهایی حاضر شد و استفاده های شایان برد. در این سالها که فیض از تقلید مستغنی و برای حج مستطیع شده بود عازم بیت الله الحرام گردید و در آنجا به ملاقات شیخ محمد فرزند حسن فرزند زین الدین عاملی (متوفی 1030 ق) رفت و از آن بزرگوار پس از استفاده های علمی، اجازه روایت و نقل حدیث دریافت کرد.
در موقعیتی که ملاصدرا دوره ریاضت و علم باطنی را شروع کرده بود ملا محسن و ملا عبدالرزاق لاهیجی به سویش شتافته، مدت هشت سال مونس تنهایی او بودند و در مصاحبتهای شبانه روزی با استاد استفاده کامل معنوی می بردند. در این دوران (1040 - 1029 ق) ملاصدرا دو دختر فاضل و عالم خود را به دو شاگردش ملا محسن و ملا عبدالرزاق تزویج کرد و آن دو شاگرد و داماد را به «فیض» و «فیاض» لقب داد. در همین زمان از سوی حاکم شیراز از ملاصدرا تقاضای مراجعت به شیراز شد. او این دعوت را پذیرفت. فیض نیز همراه استاد و پدر همسرش به شیراز رفت و نزدیک به دو سال در آنجا ماند. بعد از این مدت او به کاشان بازگشت و به امر تدریس، تعلیم، تبلیغ و ترویج و تالیف و تصنیف مشغول گردید و گاه در قمصر و کاشان با جمعی از دوستان نماز جمعه اقامه نمود.

شاگردان معروف فیض

ملا محسن شاگردان فراوانی داشت. آنان علاوه بر استفاده های علمی و معنوی از او به کسب اجازه های اجتهاد و نقل حدیث نیز مفتخر گردیده بودند معروفترین شاگردان ایشان عبارتند از: محمد مشهور به علم الهدی (1029 - 1115 ق): فرزند فیض که از دوران کودکی تا پایان عمر نزد پدر حضور داشته و تالیف و تصنیف کتاب و رساله ها با او همکاری می کرده است. علم الهدی از پدر چندین اجازه مختصر و طولانی دریافت نموده و خود او دارای آثار علمی فراوان می باشد.
احمد مشهور به معین الدین (1056 - 1107 ق): فرزند دیگر فیض که او نیز در فقه و حدیث متبحر و دارای تالیفاتی بوده است. محمد مومن فرزند عبدالغفور (برادر فیض): از فقیهان و مدرسان عصر خود که در یکی از شهرهای مازندران به تعلیم و تدریس طلاب و محصلان علوم دینی اشتغال داشته است.
شاه مرتضی دوم: پسر برادر فیض و دو فرزند او به نامهای محمد هادی و نورالدین محمد که هر سه از فاضلان عصر خود و دارای کتاب و رساله های متعدد بوده اند.
ضیاء الدین محمد: او فرزند حکیم نورالدین دایی فیض (متوفی 1047 ق) است که عالمی حکیم و عارفی دانشمند و شاعر بوده است.
ملا شاه فضل الله و ملا علامی: خواهر زادگان فیض و فرزندان ملا محمد شریف. این دو در علوم عقلی و نقلی صاحبنظر بودند و شاه فضل الله حدود چهل تالیف در موضوعات فقه، تفسیر و کلام داشته است.
ملا محمد باقر مجلسی (1037 - 1111 ق) مولف بحارالانوار. سید نعمت الله جزایری (متوفی 1112 ق). قاضی سعید قمی (متوفای 1103 ق). ملا محمد صادق خضری - شمس الدین محمد قمی - شیخ محمد محسن عرفان شیرازی و...

تالیفات و تصنیفات

فیض کاشانی عمر خود را صرف تعلیم، تدریس و تالیف کرد. او پس از کسب معارف و استفاده علمی و معنوی از استادان بزرگ خود نوشتن کتاب و رساله را از هیجده سالگی آغاز نمود و در طی 65 سال نزدیک به دویست جلد اثر نفیس در علوم و فنون مختلف تالیف کرد. خدمت پر ارج ایشان در این آثار نسبت به ترویج مذهب شیعه با خدمات و زحمات مردان زیادی از عالمان دینی برابری می کند. فیض در فهرست های متعددی که خود نگاشته تعداد تالیفات و تصنیفات را تا هشتاد جلد ذکر کرده و فرزندش علم الهدی تعداد آثار او را یکصد و سی جلد نام برده است. اما برابر فهرست تهیه شده از سوی ادیب و شاعر معاصر آقای مصطفی فیضی تعداد کتابها و رساله های فیض قریب به یکصد و چهل مجلد بالغ می گردد که اکثر آنها به زیور طبع آراسته شده است در اینجا به چند تالیف مهم فیض که در علوم مختلف نگاشته شده اشاره می کنیم:
الف - در تفسیر قرآن:
1- تفسیر صافی: از کتب معتبر در تفسیر قرآن است. فیض این تفسیر را در سال 1075 ق با مطالعه اکثر تفاسیر قرآن (از سنی و شیعه) نوشته و در ضمن بیان آیات، روایات معتبر و مستند شیعه را گردآورده است.
2- تفسیر اصفی: این تفسیر تلخیص صافی است که در سال 1077 ق نوشته شده است.
3. تفسیر مصفی: برگزیده مطالب تفسیری «تفسیر اصفی» می باشد.
ب - درحدیث و روایت:
.1. الوافی: محدث کاشانی برای نوشتن کتاب وافی چهار کتاب معتبر حدیث شیعه (کافی، تهذیب، استبصار، من لایحضره الفقیه) را در سال (1068 ق) تنقیح و با حذف احادیث مکرر، آن را یکجا در اجزای متعدد جمع کرده و پس از آن فرزندش علم الهدی با نوشتن و افرودن یک جزء که شامل معرفی رجال حدیث، کشف رموز و... بوده آن را تکمیل کرده است. هم اکنون کتاب «الوافی» در مجلدات متعدد چاپ گردیده است.
2. الشافی: منتخبی از احادیث «الوافی» است که در سال (1082 ق) نگاشته شده است.
3. النوادر: مجموعه احادیث نقل نشده در کتب معتبر را گردآورده است.
4. المحجه البیضاء: فیض در سال 1046 ق کتاب احیاء العلوم غزالی را تنقیح و تصحیح کرد و با استفاده از احادیث و روایات معتبر شیعه آن را شرح و تکمیل و به نام «الحقایق» ارائه کرد.
5. مفاتیح الشرایع: از کتب روایی فقهی و استدلالی فیض است که در سال 1042 ق نگاشته شده این کتاب در بردارنده همه ابواب فقه است. فیض با عنایت شدید به کتاب و سنت معصومین (ع) و گریز از به کارگیری دلایل عقلی و اجتهاد به رای، راه نوی فرا روی پژوهشگران در علم فقه قرار داده است. این کتاب از آغاز تالیف مورد توجه مجتهدان و محدثان بوده و تاکنون چهارده شرح و چندین حاشیه بر آن کتاب نگاشته شده که از جمله آنها شرح آقا محمد باقر بهبهانی (بزرگ مجتهد قرن دوازدهم) شایان ذکر است.
ج – در کلام و عرفان:
از کتب کلامی و عرفانی حکیم و عارف کاشانی کتاب «اصول المعارف» در چند جلد (تالیف سال 1046 ق)، «اصول العقائد» (1036 ق)، رساله های «علم الیقین» و، «الحق الیقین»، «عین الیقین»، «الحق المبین» و «الجبر و الاختیار» و... می باشند.
د – در اخلاق و ادب:
در موضوع اخلاق و ادب کتاب و رساله های متعددی به زبان فارسی و عربی نگاشته است. از آنها «ضیاء القلب» (تالیف در سال 1057 ق)، «الفت نامه» و «زاد السالک» (بین سالهای 1040 - 1030 ق)، «شرح الصدر» (1065 ق)، «راه صواب»، «گلزار قدس»، «آب زلال»، «دهر آشوب»، «شوق الجمال»، «شوق المهدی»، «شوق العشق» و دیوان قصائد و غزلیات و مثنویات می باشند.

روحیات فیض

از مطالعه و سیر در کتابهای و رساله های اخلاقی، عرفانی و شرح حالهای که به قلم خود فیض یا شاگردان و دیگر علما نوشته اند این گونه دریافت می شود که فیض به دلیل کثرت تالیفات و تصنیفات و تنوع آنها عالم و دانشمندی پر کار و جامع در علوم و فنون بوده و سالهای متمادی به امر تعلیم و تعلم و افاضه اشتغال داشته است. او دارای منشی عالی و نظراتی بلند و از عناوین و القاب گریزان بوده و از به دست آوردن شهرت و قدرت با وجود امکانات خودداری می کرده است. وی گوشه گیری و انزوا را برای کسب علم باطنی و دانش و تفکر مفید، بر همه چیز ترجیح داده است. از رفتن به مهمانی و مجالست با اصحاب و انصار دیوان (حکومت) فاصله می گرفته و در جستجوی اهل کمال و کاوشهای علمی مسافرتهای زیاد کرده است.فیض در بیان آراء و نظریات خود صریح بوده و از ریاء و تظاهر و تملق پرهیز می کرده و نارضایتی خود را از هر گونه بی بند باری، تظاهرات صوفیانه، تقدس خشک، عالم نماهای دنیاپرست ابراز می نموده است.در راه اعتلای کلمه حق و عقاید راستین شیعه هیچ تراسی و هراسی به خود راه نداده و آرزوی او این بوده است که مسلمانان همه سرزمینها بدور از تفرقه و پراکندگی همزیستی داشته باشند. این حکیم فرزانه خود را مقلد حدیث و قرآن و تابع اهل بیت (ع) معرفی کرده و می گوید:
من هر چه خوانده ام از یاد من برفت *** الا حدیث دوست که تکرار می کنم
در سرودن اشعار مختلف به زبان فارسی و عربی توانا و این فن را فرع بر علوم و دانستنی های دیگر خود شمرده و به تبعیت از اساتید خود ملاصدرا، میرداماد و شیخ بهایی که نیکو شعر می سرودند رباعیات، غزلیات، قصاید و مثنوی هایی دارد که در چند کتاب و رساله گردآوری شده است. در اینجا به یکی از اشعار معروف فیض و به نمونه ای از نثر او اشاره می کنیم:

الفت و یگانگی

بیا تا مونس هم، یار هم، غمخوار هم باشیم *** انیس جان غم فرسوده بیمار هم باشیم
شب آید شمع هم گردیم و بهر یکدگر سوزیم *** شود چون روز دست و پای هم در کار هم باشیم
دوای هم، شفای هم، برای هم، فدای هم *** دل هم، جان هم، جانان هم، دلدار هم باشیم
به هم یکتن شویم و یکدل و یکرنگ و یک پیشه *** سری در کار هم آریم و دوش بار هم باشیم
جدایی را نباشد زهره ای تا در میان آید *** به هم آریم سر، بر گرد هم، پر کار هم باشیم
حیات یکدیگر باشیم و بهر یکدگر می ریم *** گهی خندان زهم گه خسته و افکار هم باشیم
به وقت هوشیاری عقل کل گردیم به هم *** چو وقت مستی آید ساغر سرشار هم باشیم
شویم از نغمه سازی عندلیبی غم سرای هم *** به رنگ و بوی یکدیگر شده گلزار هم باشیم
به جمعیت پناه آریم از باد پریشانی *** اگر غفلت کند آهنگ ما هشیار هم باشیم

آراء و اندیشه های فیض

در لا به لای نوشته ها و گفته های فیض نظرات و آراء ویژه ای در مسائل فقهی، فلسفی و کلامی به چشم می خورد که گویای شخصیت واقعی اوست و نیز از این آثار به سیر تطور افکار و اندیشه های او و زمانش پی می بریم. ایشان در تمامی ابواب فقه چنانچه از کتاب فقهی روایی او مفاتیح الشرایع استفاده می شود نظراتی خاص دارد. یکی از فتاوا و نظریات مهم فیض ‍ که در موضوع غنا و شهرت دارد بدین شرح است. فیض به استناد روایاتی معتبر غنا و (آواز خوانی) را در مجالس عروسی جایز و همچنین در رساله «مشواق» خود غنا و خواندن اشعار دینی و اخلاقی را به صورت خوش برای ترویج روح مومنان جایز دانسته است. اما در همه آثار او با بیانی روشن مردم را از هر گونه استفاده باطل از غنا و لهو و لعب بر حذر داشته و گفته است: در عصر حکومت اسلامی اموی و عباسیان که با ائمه طاهرین (ع) هم عصر بوده اند غنا به گونه مبتذل در درباریان رواج داشت به طوری که زنان مغنیده در مجالس خلفا و وزرا در میان رجال به لهو و لعب مشغول بودند و بدون شک این نوع غنا نمی توانسته است مورد قبول پیشوایان بر حق امامیه باشد.

فرزندان و وفات

فیض کاشانی از همسر و دختر فاضل و عالم خود (متوفی 1097 ق) دارای شش فرزند بوده است.
1. علیه بانو (1031 - 1079 ق) فاضل و شاعر
2. علامه محمد علم الهدی (1039 - 1115 ق) متولد قم و ساکن و مدفون در کاشان است. عالمی فقیه و محدث و متکلی است که از نسل او تا کنون عالمانی ادیب و فقیه در شهرهای کاشان، قم، تهران، کرمانشاه و شیراز برخاسته اند.
3. سکینه بانو که کنیه اش ام البر بوده و سال تولدش 1042 ق. ذکر شده است.
4. ابو حامد محمد ملقب به نورالهدی متولد 1047 ق، عالم و شاعر و مدفون در کاشان است.
5. ام سلمه (متولد 1053 ق.) زاهد و حافظ قرآن بوده است.
6. ابوعلی معین الدین احمد (1056 - 1107 ق) فقیه و محدث که مدفون در کاشان است. ملا محسن فیض در 84 سالگی در کاشان بدرود حیات گفت و در قبرستانی که در زمان حیاتش زمین آن را خریداری و وقف نموده بود، به خاک سپرده شد. بر طبق وصیت ایشان، بر روی قبر وی سقف و سایبان ساخته نشده است ولی اهالی مسلمان آن دیار، هر صبح جمعه به «قبرستان فیض» رفته، با قرائت فاتحه و توسل به او، روح ملکوتیش استمداد می کنند.

منـابـع

حبیب الله سلمانى آرانى- گلشن ابرار- جلد1

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

آرامگاه ملا محسن فيض کاشاني

در ناحیه جنوب غربی کاشان و در کنار گورستان قدیمی فیض، بقعه علامه محدث ملا محسن فیض کاشانی (از بزرگترین علمای اسلامی قرن یازده ه. ق.) قرار دارد که در قرن 13هجری قمری به تقاضای ابو نصر فتح الله خان شیبانی، شاعر بزرگ عصر قاجار توسط فرهاد میرزای قاجار احداث شده است.

به گزارش هنرما،در بین خیابان های ملامحسن فیض و شهید اسلامی کاشان، در باغی مقبره ملامحسن فیض کاشانی، عالم و دانشمند شیعی قرار دارد. در کنار این مقبره، خانواده وی نیز مدفون هستند.در ادامه تصاویر این مقبره را مشاهده می کنید.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 59
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 70
  • بازدید امروز : 26
  • باردید دیروز : 83
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 109
  • بازدید ماه : 826
  • بازدید سال : 4,892
  • بازدید کلی : 102,115