loading...
سوئیت منزل کاشان
رضا حاشیه باف بازدید : 948 یکشنبه 14 شهریور 1395 نظرات (0)

 

حضرت آيت الله مير سيد علي يثربي كاشاني (قدس سره)

از جمله علماي بزرگ و نامدار كاشان مرحوم آيت الله مير سيد علي يثربي كاشاني است. آن مرحوم به سال 1311 هجري در شهر سامرا و در بيت علمي مرحوم آيت الله آقا سيد محمد رضا بن سيد اسماعيل بن عبدالرزاق يثربي كاشاني متولد شد و در سن 5 سالگي يعني به سال ( 1316 ه.ق) همراه پدر وارد شهر كاشان شد و در عنفوان جواني درس سطوح را تمام كرده و به سال 1321 وارد حوزه نجف گرديد. در سال 1331 بنا به درخواست خانواده معظم له به كاشان بازگشتند و پس از چندين سال اقامت در اين شهر و تدريس علوم ديني بنا به درخواست مرحوم آيت الله حائري در سال 1341 ه.ق وارد حوزه قم شده و ضمن شركت در درس مرحوم آيت الله حائري خود نيز حوزه مستقلي تشكليل داد. و حدود هفت سال ضمن تدريس فقه و اصول به تربيت طلاب و فضلاء پرداخته و شاگرداني بزرگ را تربيت نمودند كه در ميان آنان مي توان از رهبر كبير انقلاب امام خميني (ره) آيت الله داماد، آيت الله نجفي مرعشي (ره) و دهها عالم ديگر نام برد كه هر يك در زمان خود فقيهي بزرگ و دانشمندي گرانمايه شدند.
ايشان پس از چندين سفر كوتاه به نجف و قم بمدت 30 سال در كاشان اقامت داشتند و همچون گنجي مملو از علم و دانش و تقوا موجب بركت و سرافرازي اين شهر مذهبي وتاريخي بودند. از جمله برجستگيهاي اخلاقي اين مرد بزرگ ساده زيستن و فرار از تعينات، صراحت لهجه، سخاوت در عين ناداري، علو طبع و عشق و اخلاص به اهل بيت (ع) و استنتاج بود.
سرانجام به سال 1379 ه.ق مردي از ميان ما رفت كه فقدانش جهان اسلام و انسانيت را در هاله غم فرو برد. پيكر اين عالم جليل القدر با نهايت تجليل در كاشان تشييع و در محله پشت مشهد كاشان به خاك سپرده شد.
ليك اندر مرگ مردان بزرگ            عالمي گريد براي عالمي

لاجرم در مرگ مرداني چنين            گفت بايد اي دريغا عالمي

 

آيت الله مير سيد نظام الدين آل ياسين

مير سيد نظام الدين آل ياسين يكي از علماي بزرگ و از روحانيون روشنفكر و ‎آزاديخواه بود كه به سال 1248 شمسي در كاشان متولد شد.
جد اعلاي اين طايفه سيدي دانشمند و فقيه به نام سيد جعفر بوده كه در زمان سلطنت شاه طهماسب صفوي بنا به در خواست جمعي از حاجيان ايراني و بالاخص اهالي كاشان از مدينه طيبه به ايران مهاجرت كرده و در كاشان رحل اقامت افكنده است.
حاج سيد محمد تقي عالم و عارف معروف معاصر فتحعلي شاه و محمد شاه قاجار از مراجع بزرگ زمان خود به شمار مي رفت و اين دو پادشاه در كاشان به ديدن او رفته بودند( مخصوصا محمد شاه كه دست ارادت به وي داده بود) و بعد از وفاتش به امر محمد شاه مقبره مجللي در بقعه حبيب بن موسي (ع) در محله پشت مشهد كاشان بر مزار او بنا شد.
و اما پدر مير سيد نظام الدين ميرزا ابوالقاسم از علماي طراز اول كاشان بود و مادرش صديقه دختر ميرزا حسين غفاري متخلص به « مشرقي» ( محتاج عليشاه) شاعر و عارف در قريه برزآباد كاشان مدفون است.
سيد نظام اوايل عمر را در كاشان به كسب مقدمات فارسي و عربي پرداخت و از محضر اساتيدي چون ملا محمد حسين نطنزي ملا حسن نحوي، ملا محمود جوشقاني و غيره فيض برد.
مردم كاشان در اولين دوره قانون گذاري او را به نمايندگي مجلس شوراي ملي انتخاب كردند و با مشايعت مجلل و جشن و شادي به تهران فرستادند. او در بين نمايندگان مجلس اول به جهت وفور علم و فقاهت و تسلط بر مناظره و حلاوت بيان موقعيتي ممتاز يافت.
سيد نظام الدين ذوقي لطيف و قريحه اي پسنديده داشت و اشعاري در موضوعهاي مختلف ساخته است از جمله:
شكوفه خيمه برون زد خوارها مستند       ز فتح، متفقين خوش به عيش بنشستند
شكسته شد سپه آلمان و هم اتريش       ولي به حفظ استقلال خود قوي دستند
از تصنيفات و تاليفات آن مرحوم آنچه بعد از حمله به خانه ايشان و غارت اموالش بجاي مانده عبارتند از:
كتاب ارشاد الخواص درعرفان به زبان فارسي، كتاب فهرست المعاملات، كتاب توضيح المعارف به زبان عربي.
سيد نظام الدين به سال 1319 شمسي در كاشان وفات يافت و در جوار بقعه حبيب بن موسي (ع) به خاك سپرده شد.

حضرت آيت الله آقا سيد فخر الدين امامت (ره)

مرحوم آيت الله سيد فخر الدين امامت به سال 1292 ه.ق در كاشان متولد گرديد و در بيت فقاهت پرورش يافت . پدرش آقا سيد مهدي نام داشت. او همانند آباء گرامش به رياضات شرعيه پرداخت و پس از خواندن مقدمات و ادبيات متون فقه و اصول را از دو عموي بزرگوارش آقا سيد محمد حسين امام و آقا سيد محمد حسن امام و آيت الله حاج ملا محمد حسين نطنزي و … فرا گرفت و سپس در محضر درس مرحوم آيت الله آقاي ملا حبيب الله شريف شركت كرده سالهاي متمادي از آن كلاسها استفاده هاي شايان فرمود، تا اينكه در سال 1340 ه.ق استاد بزرگش وفات يافت.
ايشان براي كسب علم و دانش رهسپار قم شده و از محضر آيت الله حائري كسب فيض نمودند و چندي بعد عازم كاشان شدند و تا پايان عمر در اين شهر به تدريس و تاليف و ارشاد مردم پرداخته و اقامه جماعت در مدرسه سلطانيه كاشان نمودند.
آيت الله سيد فخر الين امامت سر انجام پس از ده ها سال تلاش و كوشش در راه حق و اشاعه دين مبين اسلام در ظهر روز چهار شنبه جنازه مطهرش را با احترام زياد در مقبره شخصي ( جوار يكي از احفاد حضرت موسي بن جعفر(ع) جنب فلكه كمال الملك كاشان) بخاك سپردند.
از تاليفات زياد ايشان مي توان كتاب راه خداشناسي، ثواب الزيارات، رساله در احكام ارث، كشكول مواعظ، حاشيه بر شرايع، حاشيه بر مكاسب، رساله در مصرف سهم امام و غيره را نام برد.
وي ذوق شعر گويي نيز داشته و در اشعارش « صهر سالك» تخلص مي نموده است.
ابيات ذيل از اوست:
مراست يك سخن و گر تراست شوق وصال     كه اين لطيفه مرا از يكي است ز اهل كمال
اگـــر تـــو طــالب حـــق و رحيق مـعرفــتي      بيــا و بشــنو و در گــوش گــير اين اقــوال
تــو طــاهر فلكي، موطن است قصر جــنان     شكســته بــال دريــن آشيــانه اي بــه مــلال

حاج سيد محمد تقي پشت مشهدي

عالم رباني مرحوم حاج سيد محمد تقي پشت مشهدي كاشاني فرزند مرحوم مير عبدالحي ابن سيد ماجد بن ابراهيم الحسيني از علماي بزرگ كاشان در قرن سيزدهم هجري است و چون در محله پشت مشهد كاشان مي زيسته، بدين نام شهرت يافته است.
اجداد مرحوم حاج سيد محمد تقي كه از دوران صفويه در كاشان توطن اختيار نمودند همگي از سلسله علما بوده اند. منجمله مرحوم سيد ماجد جد اعلاي عالم مزبور از علماي دوران صفويه بوده و در بدو سلطنت نادرشاه افشار به امر آن پادشاه براي مباحثه با علماي اهل تسنن و در معنا براي رفع اختلاف شيعه وسني مامور به عزيمت به عراق شد ولي در بين راه وفات يافت.
مرحوم آيت الله حبيب الله شريف (ره) در كتاب لباب الالقاب مي نويسد:
مرحوم سيدماجد، فاضلي اديب و حكيمي فقيه و اريب بوده و تاليفات او رساله اي است در تحقيق غناء و حواشي به اشارات و شفاي شيخ الرئيس.
مرحوم سيد محمد تقي كه دركاشان به مرحوم سيد معروف است در سال 1189 ه.ق در كاشان تولد يافت. اوپس از طي دوران تحصيلات مقدماتي مدتي در محضر درس مرحوم فاضل نراقي شاگردي نموده براي تكميل تحصيلات به عتبات عاليات سفر كرد پس از كسب فيض از محضر علماي بزرگ آن سامان به كاشان بازگشت و كلاس درس بزرگي را تشكيل داد.
آن مرحوم از اعاظم علماي زمان و افاضل فقهاء در آن دوران و شخص محقق و عارفي جليل بود و از جمله تاليفات وي كتابي در اصول بنام تنقيح الاصول است كه در زمان خود وي نيز نزد علماي عصر شهرتي داشته است. سيد محمد تقي به سال 1258 ه.ق در سن 69 سالگي وفات يافت. جنازه اش را با تشييع فراوان در جوار بقعه حبيب بن موسي (ع) بخاك سپردند.
مولف تذكره الشعرا مي نويسد:
عظمت و جلالت وزهد و تقواي سيد مذكور بر احدي پوشيده نيست و بعضي معتقدند كه آن جناب از جمله كساني است كه در عصر غيبت كبري به شرف خدمت حضرت ولي عصر روحي له الفداء نائل مي آمده است.

 

آيت الله مير سيد خليل الله حسيني فقيه

مرحوم آيت الله مير سيد خليل الله حسين فقيه فرزند مرحوم آقا سيد محمد حسيني كلهر (معروف به «صدرالاسلام» و متوفي به سال 1336 ه.ق) بود كه به سال 1306 ه.ق در خانواده اي علمي و روحاني ديده به جهان هستي گشود و پس از دوران كودكي ابتدا از محضر والد خود استفاده نمود و سپس در خدمت استاداني مانند مرحوم آيت الله آقا سيد محمد رضا پشت مشهدي كاشاني و علماي ديگري مانند آقا سيد محمد علوي بروجردي كاشاني و ملا حبيب الله شريف كاشاني بهره مند گرديده و در حدود 25 سالگي به درجه اجتهاد نايل آمد و اولين اجازه خود را د رسال 1332 ه.ق از آيت الله ملا حبيب الله شريف تحصيل نمود.
بعد از تكميل مدارج علمي اعلام حوزه نجف، آن مرحوم در سال 1339 ه.ق به وطن عزيمت و در زادگاه خويش كاشان اقامت نمود و از آن سال به بعد به تدريس پرداخت.
به هر حال سال چهل ونه كاشان شاهد فقدان يكي از مفاخر عالم تشيع شد كه گذشته از فقه و اصول و علوم ديني، در فلسفه و حكمت و ادب پارسي تازي استاد بود. جنازه آن مرحوم با كمال احترام تشييع و در صحن امام زاده سلطان امير احمد (ع) كاشان به خاك سپرده شد.

خاوري كاشاني (فخر الواعظين)

سيد احمد فخر الواعظين ( لسان الاسلام) فرزند سيد هاشم واعظ، ولد سيد هاشم، پسر مير عبدالرحيم از سادات حسيني كاشان است. وي يكي از بزرگترين خطبا و سخنوران عصر مشروطه و شاعري حساس و انقلابي و يكي از مجاهدين و رهبران آزادي، و از بنيان گذاران بناي مشروطيت ايران به شمارمي رفت.
او در ظل ملاطفت و مراقبت پدر تا سن هيجده سالگي اوقات خود را به تحصيل علوم، مقدمات فقه و اصول مصروف داشته و به قدر قابليت خود بهره يافت و در هيجده سالگي پا به منبر گذاشته به ذكر اخبار و مراثي پرداخت و در اين فن به كمال رسيد. خاوري با همه ترقي در اين رشته، مايل به كسب ادبيات و سير در تواريخ و دواوين شعرا بود و به انشاء شعر شوقي تمام داشت. او در سال 1316 ه.ق به تهران مسافرت نموده به حضور مظفر الدين شاه رسيد و به لقب فخر الواعظين و لسان الاسلام ملقب شد.
خاوري از آغاز زندگي در سايه تربيت پدري پرهيزگار و پارسا، با ايماني استوار به سادگي و پاكدامني زيست. او به سال 1317 در تهران توسط آقا شيخ يحيي كاشاني به انجمن سري اصلاح طلبان كه بيشتر اعضاء پرشور و حرارت آن از كاشانيان تهران و مورد اعتماد و اطمينان يكديگر بودند معرفي و مشغول به كار شد.
خاوري به واسطه عضويت در آن انجمن و اينكه در مسافرت هاي مكرر خود به تهران با افكار و عقايد آزاديخواهان آشنا و مانوس شده بود چنان شور و شوقي درنهادش برافروخته گرديد كه همچون خط فاضل و مميز برجسته راه و روش گذشته و زندگي آينده وي را به كلي از يكديگر جدا ساخت.
فخر الواعظين در شغل و پيشه مردم پسندي كه داشت، امر معاش وزندگاني ماديش به رفاه و آسايش مي گذشت و همواره مورد كمال احترام مردم بوده، شخصي اول اهل منبر شهر و ديار خويش هم بشمار مي رفت. اما از آن پس كه روش حق گوئي و آزادگي را برگزيد يكباره پشت پا به سود و صلاح اعتبارات اجتماعي خويش زده، با بيان شيرين و شيوا محاسن آزادي و تمدن و قانون و لزوم داير كردن مدارس جديد را برشمرده ومردم را به كسب علم و دانش و مطالبه حقوق ملي خود دعوت مي نمود.
خاوري سر دبيري دوره سوم روزنامه ثريا را به عهده داشت (سال 1327 ه.ق) مندرجات آن عبارت بود از مقالات سياسي، كاريكاتورهاي فكاهي، اشعار وطني، اخبار انجمن هاي ولايتي و شهري و كارهاي انجام يافته اداره بلديه كه با همكاري آزادي خواهان فعال و علاقمند سريعا پيشرفت مي نمود. مجددا در ماه شعبان سال 1329 ه.ق نخستين شماره روزنامه هفتگي ميزان به مديريت و سردبيري فخر الواعظين كاشاني درتهران منتشر گرديد.
از خاوري تاليفات خوبي بجاي مانده منجمله: كتاب محمود نامه( درمذمت ترياك) و مثنوي زشت و زيبا كه از آثار معروف اوست.
خاوري سرانجام دريكي از روزهاي محرم سال 1333 ه.ق در سن 62 سالگي جان به جان آفرين گفته و به رحمت حق پيوست جنازه اورا در زاويه شمالي ايوان بزرگ مزار پنجه شاه به خاك سپردند.
از اشعار اوست:
مشكل آن نيست كه مشتاق تو از جان گذرد    مشكل آن است كه از كوي تو آسان گذرد
نگذري گر تو ز يك بوسه به راهش ستم است     هر كه در راه تو جانان ز دل و جان گذرد
بشتاب از بر ما بگذري اي عمر عزيز    عمر آري چه عزيز است شتابان گذرد
آن كه را كافر چشم تو بود راهنما     عجبي نيست اگر از سر ايمان گذرد
پرده بردار ز رخسار و به محفل بخرام     تا كه زاهد ز سر طوبي و رضوان گذرد
خضر اگر از لبت اي نوش دهان يافت نشان     جاي دارد اگر از چشمه حيوان گذرد
گل دهن غنچه كند باز پي بوسه او     گر حديثي به چمن زان لب خندان گذرد
عجب از آن كه ندارد به دل سنگت اثر      ناله من كه شب هجر ز كيوان گذرد
سر و سامانم اگر نيست مداريد عجب     هر كه جانان طلبد از سر و سامان گذرد
قيمت بوسه ز عشاق اگر جان طلبي    «خاوري» كيست كز اين دولت ارزان گذرد

سعيد قطب الدين راوندي

سعيد بن هبته الله بن حسن راوندي كه لقبش قطب الدين ولي مشهور به «قطب راوندي» بوده است. يكي از دانشمندان نامي دوره خود مي باشد او از يك خانواده دانشمند ديده بر جهان گشود.
وي بيش از چهل كتاب درباره دين و فقه نوشته كه از جمله آنها مي توان «آيات الاحكام» «خلاصه التفاسير» را نام برد. قطب الدين راوندي ذوق شاعري هم داشته ولي همه منظومه هاي خود را به عربي سروده است. كتاب الخرائج و الجرائح، قصص الانبياء، شرح النهايه در ده جلد، نهيه النهايه، بيان الانفرادات، تهافت الفلاسفه، زهر المباحثه از ديگر آثار اوست.
دو پسر او «عماد الدين ابوالفرج علي بن سعيد» و «ظهيرالدين ابوالفضل محمد بن سعيد» نيز از دانشمندان بنام آن زمان در فقه بوده اند. قطب راوندي روز چهارشنبه چهاردهم ماه شوال سال 573 هجري در شهر قم ديده از جهان فرو بست و در صحن بزرگ حضرت معصومه (ع) بخاك سپرده شد. آرامگاه او هنوز هم زيارتگاه عام و خاص است.

فضل الله ضياء الدين راوندي

نام اين عالم بزرگ چنانچه آمده «فضل الله ضياء الدين بن علي بن عبيد الله حسن راوندي كاشاني» مي باشد. كنيه اش «ابوالرضا» و يكي از مردان جليل و از جمله دانشمندان سترگ و نادر زمان بشمار مي آمده است.
وي شاگرداني چون شيخ محمد بن حسن طوسي پدر خواجه نصير الدين طوسي وشيخ منتخب الدين و ابن شهر آشوب مازندراني و برخي بزرگان ديگر داشته است و خود از شاگردان برجسته «شيخ ابوعلي بن شيخ طوسي» شيخ الطائفه بوده است.
آثاري نظير ادعيه السر و چهل رساله اي بنام رضوي و تفسير الراوندي كه نامش الكافي است، الحماسه سنه الاربعين في سنه الاربعين ( كه شرح چهل حديث است و در سال 540 ه.ق نوشته شده) و بسياري از آثار ديگر مي تواند بخوبي نموداري از ارزش فراوان اين مرد در ادبيات ايران باشد.
فضل الله ضياء الدين مانند بيشتر گويندگان و دانشمندان سده ششم به عربي مي نوشته است. سال در گذشت او معلوم نيست ولي تا سال 540 هجري تاريخ تاليف كتاب «اربعين» و حتي چنانچه از كتاب «درجات رفيعه» تاليف سيد علي خان مدني پيداست تا سال 548 هجري زنده بوده است. ديوان اشعار وي توسط مرحوم محدث ارموي چاپ و در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
صاحب لباب الالقاب مي نويسد: وي عالمي فاضل و زاهد است و كرامات و مقبره اش در كاشان معروف است.

آيت الله سيد محمد حسين رضوي (ره)

عالم بزرگوار علامه آيت الله علم الهدي سيد محمد حسين فرزند مير هبه الله بن محمد بن مير عبدالحي رضوي كاشاني در چهاردهم محرم سال 1291 ه.ق در كاشان متولد گرديد و مطابق شجره صحيحه كه در دست است 27 پشت به حضرت رضا (ع) مي رسد.
وي از بزرگترين مفاخر علمي و فقهي قرن سيزدهم و چهاردهم هجري ( دركاشان) بود كه از اوان كودكي به تحصيل علم پرداخت و در حوزه هاي علميه كاشان، اصفهان، شيراز و نجف دروس مختلف علمي و فقهي را پشت سر گذارد و مدت شانزده سال تمام از محضر مرحوم آيت الله آخوند محمد كاظم خراساني و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد كاظم يزدي كسب فيض نموده و به درجه اجتهاد نائل گرديد.
معظم له سفري به هندوستان كرد و علم رمل و جفرآموخت و در بازگشت از اين سفر در كرمان از سيد محمد علي بن شيخ الاسلام بهره برد. وي همواره به ترويج علوم ديني پرداخته و رسالات و كتب زيادي به رشته تحرير درآورد كه بيش از 30 جلد مي باشد. از جمله تاليفات او: اسكندريه در نحو، الاصول المعتبره در اصول كه در سال 1383 ه.ق به چاپ رسيده است، التنزيل في التفسير و التاويل، الجواهرات في بعض العلوم و المشكلات، حاشيه تحرير الفواعد المنطقيه في شرح الرساله الشمسيه، حاشيه الرياض، حاشيه شرح الشافيه للرضي، حاشيه شرح الكافيه للرضي، خدمات اسلام به جامعه بشر، رساله در حرمت نماز جمعه، الرساله الرضويه، العندبيل في تمييز الصحيح من العليل في الرجال، قواعد الاحكام، كاشف الظلم، مدارك النحو، مغني الاديب و غيره مي باشد.
ايشان علاوه بر تاليفات فراوان داراي ذوق شعري نيز بوده كه به فارسي و عربي اشعار فراواني سروده است از آن جمله منظومه اي در فقه گفته موسوم به معني الفقيه كه در چند بيت اول آن چنين آمده:
الحمد لله القديم الاول      الواحد الفرد العليم الاكمل
صلي علي محمد نبينا     عبد رسول خاتم نجينا
ثم علي الاول له خلائف     و هم اولو الامر و هم صحائف
آيت الله رضوي همچون گنجي مملو از علم و دانش تا پايان عمر در كاشان زيست و به غير از خدا به هيچ چيز نظر نداشت. پيوسته در زمان حيات مقرض و بعد از ممات هم مقداري قرض بجاي گذاشت. همانطور كه گفتيم تاليفات و تصنيفات زيادي از او به جاي مانده كه در كتابخانه معظم له نگهداري مي شود. بعضي از آثار آن بزرگوار همچون العندبيل و رجال به همت دوستان و فرزند ارشدش آيت الله زاده آقا سيد فخر الدين رضوي به چاپ رسيد و وقتي نسخي از اين كتاب را به محضر آيت الله العظمي گلپايگاني (دام ظله) بردند مشار اليه پس از رويت متاسف شدند كه چرا از وجود اين مرد علم و تقوي بيشتر استفاده نشده است. بقول شاعر:
تا توئي زنده ترا نشناسند     قدر گل فصل خزان معلوم است
سرانجام در شب پنجشنبه هشتم شهر ذيحجه الحرام 1385 قمري مطابق با 11 فروردين 1345 شمسي روح اين عالم جليل القدر به ملكوت اعلي پيوست. جنازه اش را با تجليل فراوان در جوار بقعه چهل تن (نزديك دروازه فين كاشان) به خاك سپردند.

آيت الله حبيب الله شريف كاشاني (ره)

آيت الله ملا حبيب الله شريف كاشاني از علماي بزرگ سده چهاردهم هجري است كه تاليفات گرانبها و مهم و متنوعي در فقه و اصول و غيره دارد. وي پسر علي مدد فرزند رمضان كاشاني است وعلاوه بر اينكه درعلوم ديني مهارت داشت در علوم ديگر نيز استاد بود . و قريحه سرودن شعر نيز داشته است. وي در يكي از كتب خود چنين مي نويسد:
در سن چهارده سالگي دوره آموزش صرف و نحو و دروس متداوله را به پايان رسانده و نزد حاج سيد حسين و عده ديگري از علما به تحصيل فقه و اصول پرداختم. مقداري از فصول را نزد شيخ محمد اصفهاني خواهرزاده خود و يك قسمت عمده ا ز رسائل شيخ مرتضي انصاري را نيز پيش حاج ميرزا ابوالقاسم كلانتري تهراني خوانده و مقداري از حكمت را نيز از حاج ملا هادي سبزواري فرا گرفتم.
آيت الله شريف در سن شانزده سالگي به تحصيل اجازه روايتي و در هيجده سالگي با اجازه استاد خود (حاج سيد حسين) به مقام اجتهادي نايل شد و تمامي عمر خود را صرف تدريس و تاليف نمود چنانكه تاليفات وي را بيش از دويست جلد دانسته اند.
از جمله آثار او: كتاب لباب القاب ( در ذكر احوال بيش از 300 تن ا زعلما) اسرارالعارفين في الاخلاق و المعارف تذكره اشهداء، توضيح البيان في تسهيل الاوزان، حقايق النحو، منتخب القواعد، رساله فارسيه في الشكيات و السهويات و غيره مي باشد.
دركتاب لباب الالقاب نام 134 كتاب وي آمده است. او منظومه هاي بسياري هم در فقه و اصول دارد.
سرانجام آيت الله ملا حبيب الله شريف در 23 جمادي الاخر سال 1340 ه.ق د ركاشان وفات يافت . جنازه مطهرش با تشييع فراوان در مزار دشت افروز بخاك سپرده شد.
در تاريخ مرگ او گفته اند:
دريــغا رفــت از ايــن دار فــانـي     مهي كافزون بدي از ماه جاهش
چو تاريخ از خرد كردم طلب گفت      بهشت جاودان آرامگاهش(1340)

 

 آيت الله سيد محمد علوي بروجردي

علامه آقا سيد محمد علوي بروجردي از بزرگترين مراجع علوم ديني و از نوادر زمان كه در جامعيت و علوم ادبي بين مراجع تقليد بي نظير بود. به سال 1272 ه.ق در بيت شرف و تقوا متولد گرديد.
پدرش مرحوم آقاي حاج سيد ابراهيم بروجردي از تجار محترم كاشان و از ارادتمندان ملا محمد نراقي به شمار مي آمد.
آيت الله بروجردي در كلاس درس اساتيدي همچون مرحوم آيت الله نراقي و آيت الله آقاي ملا حبيب الله (ره) شركت فرمود و چون آن جناب وفات يافت رياست روحانيت و مرجعيت تقليد كاشان و حوالي آن به ايشان واگذار گرديد و اكثر اكابر علماي شهرستان كاشان از محضر درس وي استفاده مي نمودند.
ايشان علاوه بر علوم ديني در فلسفه و حكمت و رياضيات و جبر و ادبيات فارسي و عربي استادي كم نظير بود و در سرودن اشعار فارسي و عربي تبحري بسزا داشت.
وي سرانجام پس از نود سال زندگاني در هفدهم ماه شوال سال 1362 ه.ق وفات يافت. مقبره آن جناب در جوار مقبره عالم رباني مرحوم ملا محسن فيض كاشاني است كه مطاف خاص و عام مي باشد.
تاليفات و تصنيفاتش حواشي و منظومات است مانند: حاشيه بر كفايه آخوند، حاشيه بر رياض المسائل، حاشيه بر مكاسب شيخ، منظومه در فقه، منظومه در فن معاني بيان، الفيه در نحو و …

ابوبكر علاء الدين كاشاني

ابوبكر علاء الدين بن مسعود بن احمد حنفي كاشاني ملقب به «ملك العلماء» و «علاء الدين» كه گويا علاء الدين نام اصلي وي بوده و ابوبكر كنيه اش مي باشد، از فقهاي بزرگي است كه از علاء الدين محمد بن احمد سمرقندي پيروي مي نموده است وي اكثر مصنفات او را از خودش خوانده است كتاب «تحفه الفقهاء» او را شرحي خوب نوشته و آن شرح را كه سه جلد است «بدايع الصنايع في ترتيب الشرائع» نام گذاشته و پس از انجام آن را بنظر استاد بزرگ خود رسانده است.
از تاليفات ديگر ابوبكر كتاب «السلطان المبين في اصوان الدين» مي باشد. ابوبكر در سال 587 هجري درحلب وفات يافت و خود او و زوجه اش فاطمه هر دو در خارج شهر حلب مدفونند.

 عزالدين محمود بن علي كاشاني

شيخ عزالدين محمود از علما و عرفاي نامدار سده هشتم هجري است كه شاگرد نورالدين عبدالصمد بن علي اصفهاني نطنزي متوفي به سال 699 ه.ق از مشايخ معروف سلسله سهرورديه بوده و به نوشته كشف الظنون در ذيل عنوان ( التائيه في التصوف) و همچنين در ذيل عنوان (عوارف المعارف) و نيز به ضبط كتاب شاهد صادق تاليف محمد صادق آزاداني اصفهاني در سال 735 ه.ق وفات يافت و اينكه بعضي كتب نوشته اند وي در عهد آباقا خان درگذشته است ظاهرا اشتباه است.
عزالدين محمود با كمال الدين عبدالرزاق كاشاني از شاگردان طريقت دو شيخ معروف يكي نورالدين عبدالصمد بن علي نطنزي اصفهاني و ديگري شيخ ظهير الدين عبدالرحمن بن شيخ نجيب الدين علي بن بزغش شيرازي بوده اند.
عزالدين محمود در علوم متداوله عصر خويش مخصوصا ادبيات و فلسفه و عرفان و كلام و حديث مانند دانشمند معاصر همشهري و هم مسلكش كمال الدين عبدالرزاق كاشاني تسلط و تبحر كامل داشت. از آثار معروف او دو تاليف مهم در دست است يكي كتاب «مصباح الهدايه و مفتاح الكفايه» به فارسي و دوم شرح قصيده تائيه ابن فارض ببن عربي بنام «كشف الوجوه الغر المعاني نظم الدر» كه از شروح بسيار معروف و ممتاز تائيه است و كاملا اديبانه و عالمانه شرح شده و از احاطه كامل مشارح در فنون ادبيه و فلسفه و عرفان حكايت مي كند.
از جمله اشعار اوست:
اي عكس رخ تو داده نور بصرم       تا در رخ تو نبوي تو مي نگرم
گفتي منگر بغير ما آخر كو       غير از تو كسي كه آيد اندر نظرم
اي دوست ميان ما جدائي تا كي      چون من توام اين مني و مايي تا كي
با غيرت تو مجال غيري چو نماند      پس در نظر اين غير نمايي تا كي

آيت الله محمد غروي كاشاني

مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد غروي كاشاني از علما و مجتهدين مجاهد عصر ما و همكار و يار نزديك مرحوم آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني بود. او به سال 1313 ه. ق در كاشان متولد گرديد. پدرش مرحوم حاج محمد حسين نطنزي از علماي بزرگ و مراجع قرن سيزدهم هجري، فرزند آيت الله العظمي حاج ملا احمد نطنزي (داماد فاضل نراقي) بود، آيت الله غروي تحصيلات مقدماتي و سطح را در كاشان نزد آيت الله مرحوم حاج ملا حبيب الله كاشاني فرا گرفت. سپس به اصفهان رفت و فلسفه را از محضر مرحوم جهانگير خان قشقائي و آخوند ملا محمد كاشاني تحصيل نمود. آنگاه به نجف اشرف مشرف گرديد و مدت چهارده سال در حوزه درس حضرات و آيات عظام و استادان بزرگ فقه و اصول حضور يافت و معلومات حضرات و آيات عظام و استادان بزرگ فقه و اصول حضور يافت و معلومات خويش را تكميل نموده و به دريافت اجازه اجتهاد نائل گرديد.
وي فقيهي شجاع و عالمي پارسا و پيشوائي زنده دل بود كه دين را از سياست جدا نمي دانست. آيت الله غروي در نبرد بي امان با طاغوت شبانه روز تلاش كرد و جوانان پرشور را در جريان انقلاب اسلامي هدايت نمود او سرانجام پس از سالها تلاش در آذر ماه 1357 شمسي در سن 85 سالگي وفات نمود.

 ملا محسن فيض كاشاني

 دانشمندعاليقدرمحمد بن مرتضي الكاشاني ملقب و مشهور به ملا محسن فيض از اجله فقها و اكابر علماي مذهب تشيع دردوران صفويه است او در كاشان متولد شد و پس از پايان مقدمات علوم و دانش هاي زمان خويش به شيراز رفت وبه حلقه شاگردان علامه عاليقدر ملا صدرا پيوست.
تبحر ملا محسن فيض در تمامي علوم ديني بويژه تفسير و حديث وفقه و كلام وعرفان و فلسفه و ادبيات عرب و عجم به حدي است كه اگر در تمامي دوران سلطنت صفويه بي نظير نباشد مسلما كم نظير خواهد بود همچنين آگاهي و احاطه او در اصول و فروع و معقول و منقول به پايه اي رسيد كه محسود برخي از بزرگان و صاحب منصبان دانش زمان خويش واقع شد.
خاندان فيض عموما از علما و دانشمندان صاحب نام و ذيشرف كاشان بودند به ويژه جدش شاه محمود، پدرش شاه مرتضي و برادرانش ملا محمد معروف به نور الدين و ملا عبد الغفور و فرزندان آنها محمد هادي بن نورالدين و محمد مومن عبد الغفور و فرزند خود فيض ملا محمد ملقب به علم الهدي همگي داراي مقام عالي و منصب و جاهي بودند كه تاليفات و تصنيفات نفيسي داشته اند.
فيض در طول زندگي خويش شاگردان متعددي داشته كه گروهي از آنان، خود از علما و دانشمندان بزرگ ايران محسوب مي شوند و از آن دست ميتوان، ملا ابوالحسن شريف فتوني عاملي اصفهاني مولف تفسير مرآت الانوار و علامه مجلسي (ره) صاحب بحار الانوار و سيد نعمت الله جزايري مولف انوار النعمانيه را نام برد كه از او اجازه روايت داشته اند.
علامه فقيه ملا محسن فيض در تمامي علوم ديني و پاره اي از علوم ديگر مهارت و تبحري شگفت انگيز داشته و مخصوصا در علم تفسير، حديث، فقه، فلسفه، كلام، عرفان، ادبيات فارسي و عربي داراي احاطه كامل و بصيرت تمام بوده است. استادي او در فروع و اصول و نبوغ فوق العاده و درمعقول و منقول بسي حيرت آور است و در يك كلام وي يكي از محققين گرانمايه و پرارزش است كه در كمال جامعيت و قدرت علمي بوده و در ميان دانشمندان و علماء كمتر نظير او ديده است.
چنانكه صاحب روضات الجنات مي نويسد: نظير او در دانش و فضل پيدا نشده و شهرت وعلم او بيشتر از آنكه بر زبان آيد.
علامه فقيد فيض در قم سكني گزيده بود اما وقتي كه شنيد سيد ماجد بحراني سالف الترجم وارد شيراز شده به قصد كسب فيض بدان ديار عزيمت كرد و در آن شهر با دختر ملا صدراي معروف ازدواج نموده و لقب ” فيض“ را نيز از او گرفت.
تاليفات گرانبهاي او آئينه تمام نمايي از تبحر و فضل و كمال و حسن سليقه و پايداري و اطلاعات وسيع او د رعلم معقول و منقول مي باشد كه آنها را بالغ بر 130 الي 200 جلد دانسته اند.
معروفترين و نفيس ترين تاليفات علامه فيض عبارت است از: كتاب وافي در شرح اخبار و روايات كتب اربعه شيعه كه مشتمل بر 15 جزء است و كتاب تفسير صافي، تفسير آصفي، تفسير مصفي، شافي خلاصه وافي، الحقايق، سفينه النجاه، حق المبين، حق اليقين، عين اليقين، علم اليقين، مفاتيح الشرايع در فقه، معتصم الشيعه درفقه، الاصول الاصليه، كلمات مخزونه، كلمات مكنونه، كلمات طريفه، محجه البيضاء، الانصاف خلاصه الاذكار، ديوان اشعار، تقديم المحسنين و ساير تاليفات وي در كتابهاي رجال چون روضات الجنات، قصص العلماء، فوائد الرضويه، ريحانه الادب و ديگر جاها ثبت و ضبط مي باشد.
در كتب تراجم رجال كه بعضي از آنها نام برده شد كمتر از سال ولادت فيض ياد شده است. ولي بعضي كتب تاريخ ولادت فيض را در حدودسالهاي 1006 الي 1008 ه.ق دانسته اند و تاريخ وفات وي را نيز بين سالهاي 1090 تا 1091 ه. ق اعلام نموده اند. هر چند سال تولد و وفات او دقيقا مشخص نيست ولي مي توان گفت طول مدت عمراو در محدود 84 تا 85 سال بوده است.
مدفن فيض د رمقبره كوچكي معروف به كرامات يا كرامت در جوار ميدان قاضي اسدالله كاشان واقع و زيارتگاه عام و خاص است.
تاريخ اجتماعي كاشان مي نويسد: محمدبن شاه مرتضي به شاه محمود كاشاني ( وفات 1091 ه.ق) يا برجسته ترين مظهر دانش و ادب ايران در سده يازدهم هجري و همچنين خاندان بزرگ علم او از پدر و جد و برادران و خالوها وعموها و اولاد واحفاد وي تا نسل هاي متوالي اغلب اهل علم و دانش و بلكه يكي از بزرگترين خاندانهاي علمي چهار قرن اخير ايران بوده اند.
اين نابغه دانش و ادب با وجود آنكه در عصر خود يكتا و مسلم بوده بواسطه روش خاص علمي او كه طريقه اخباري را با عرفان جمع كرده و از مكتب غزالي پيروي مي نموده و نيز فتوي ها و عقايد اجتهادي وي مانند آنكه غنا را در صوت و آواز جايز و بي مانع مي دانسته ويا قائل به وحدت وجود بوده است در زمان حيات مورد رشك و طعن شديد بعضي از معاصرينش قرار گرفته كه او هم بدينگونه اشعار آنها را پاسخ و خود را تسلي خاطر مي دهد:
اي دل بيا كه تا به خدا التجا كنيم       وين درد خويش را ز در او دوا كنيم
چون دوست دوست داشت كه ما خون دل خوريم     از دشمن حسود شكايت چرا كنيم
از ديگر اشعار اوست:
بيا تا مونس هم يار هم غمخوار هم باشيم     انيس جان غم فرسوده بيمار هم باشيم
شب آمد شمع هم گرديم و بهر يكديگر سوزيم     شود چون روز دست و پاي هم دركار هم باشيم
دواي هم شفاي هم براي هم فداي هم دل هم     جان هم جانان هم دلدار هم باشيم
نگارنده اين سطور بسيار بجا مي داند قسمتي از قصيده زيباي استاد فقيد منشي را كه در منزلت و عظمت عالم بزرگ فيض كاشاني سروده شده بيان شود:
باشد خجسته طالع شهر و ديار فيض    ز آن روز كه سالهاست بود در جوار فيض
اقبال بين كه شاهد بخت از ميان خلق     بنشسته است تا ابد اندر كنار فيض
نازد اگر كه بر همه شهرها رواست     كاشان كه هست فخرش از افتخار فيض
منابع:
1- تاريخ اجتماعي كاشان- حسن نراقي صفحات 163 و 164
2- مشاهير كاشان- حسين فرخ يار صفحات 104 تا 108
3- تذكره هاي رياض العارفين، روز روشن، نصر آبادي و...
4- نبيذ كهن در ساغر سخن انجمن ادبي صبا- صفحه 21

 علامه فيض

محمد جعفر فرزند آخوند ميرزا محمد ابراهيم بن صدر الدين محمد فيضي به سال 1267 شمسي در بالاترين خاندان علمي كاشان ديده به جهان گشود. تحصيلات مقدماتي را در محضر والدش ميرزا محمد ابراهيم كه از مجتهدان معروف بود آموخت و از محضر آيت الله علوي و اساتيد ديگر كاشان استفاده نمود. سپس به اصفهان رهسپار گرديد و چندي در مجلس درس آخوند آقا نجفي اصفهاني حاضر شد و مورد توجه شايان قرار گرفت.
او اديبي ذواللسانين و شاعري شيرين سخن و خطيبي ارزنده بود كه منشاتش در غايت فصاحت موجود است. علامه فيض سياست را از روحانيت جدا نمي دانست و از اين نظر خانه وي نه تنها مرجع روحانيون بود بلكه تكيه گاهي براي ياران سياسي وقت بشمار مي رفت. در خانه او به روي همه مردم در تمام اوقات باز بود و د رعين عدم تمكن مالي سفره اي گسترده داشت و بي پناهان را پناه بود.
علامه فيض پس از 70 سال زندگي پربركت در آذرماه سال 1337 شمسي دار فاني را وداع گفت. جنازه وي با انبوهي از تشيع كنندگان در جوار مزار كثير الانوار جدش ملا محسن فيض به خاك سپرده شد.
از تاليفات او كتاب رجال كاشان ( كه چاپ نشده)، كتاب شرح حال فيض (خطي)، ديوان اشعار ( كه تخمينا 5000 هزار بيت است) و نمونه هايي از نثر وي را مي توان نام برد.

 ملا ابوالحسن كاشاني

ملا ابوالحسن از دانشمندان بزرگ و نامي دوران صفوي و معاصر با سلطنت شاه طهماسب بود. وي در فقه و اصول و معقول و منقول تبحر فراوان داشت و از اساتيد بزرگ علم و ادب بشمار مي رفت. ده ها اثر ارزنده نشانگر شخصيت اين مرد بزرگ است.
از جمله تاليفات اوست: كتاب اثبات الواجب و صفاته، اركان الايمان الحسني در حكمت طبيعي، روض الجنان يا روضه الجنان در كلام و حكمت، شرح فرائض خواجه نصير الدين طوسي و الشوارق در كلام، مقدار الديات و احكامها، المنطق و چندين اثر ديگر.
ملا ابوالحسن به سال 966 ه.ق وفات يافت.

 

 قاضي اسد كاشاني

 يكي از علماي بزرگ قرن يازدهم هجري كه در زمره عرفا نيز مي باشد مرحوم قاضي اسد الله كاشاني است كه در معرفت و عرفان شهرت فراواني پيدا نمود.
از جمله اشعار عرفاني او:
اي همه تو، غير تو در دهر كو    غير تو در كوچه و در شهر كو
وي در گفتار خويش از شبلي، جنيد، حلاج، بايزيد بسطامي، شمس تبريزي و مولوي به نيكي ياد مي كند و ليكن افضل الدين محمد مرقي (بابا افضل) را در مرتبه اي بالاتر و با بياني بليغ تر ستايش مي كند.
گويند چند روز قبل از مرگ خويش به محل دفن خود شتافت وبا شور و سرور ابياتي چند را بر زبان راند.
قاضي اسدا مرگ فراموش مكن    بابوالهوسان دست در آغوش مكن
برخيز و به پاي خود به قبرستان رو     اين بار جنازه را به هر دوش مكن
قاضي به سال 1047 ه.ق در گذشت مزار اين عالم پاك باز جنب دروازه فين ( فلكه قاضي اسد الله) دركمال روح و صفا همواره مطاف ارباب نياز و مسكن رندان پاك باز است.
از قاضي اسد ديوان غزلياتي كه بالغ بر سه هزار بيت است در دست مي باشد. شعر او چون از عشق عرفاني الهام يافته خالي از جذبه روحاني نيست. وي درباره اصل و نسب خود گويد:
حاتم طبيعتم كه بحاتم همي رسم     يعني ز نسب حاتم و از نسل اشترم
منت خداي را كه سپهدار شيعيان     بوده است اشتر و من از اولاد اشترم
از جمله افكار مخصوص قاضي اسد، درتصوف است و اينكه از راه اعتدال مزاج ( تسلط برنفس) مي توان سعادت حقيقي را درك نمود و در اين باره گويد:
شدم به عالم ارواح در شب معراج     كه زخم دل كنم از فيض روح قدس علاج
خبر به جمع ملايك رسيد از آمدنم      شدند جمع بگردم چو مردم محتاج
كه اي نديم خدا بهر ما دعائي كن     ز بحر سينه به صحرا نثار كن امواج
من ا زهجوم ملائك ز خواب برجستم    گرفته بود در اين چرخ از حيات خراج
بتوبه روي بدرگاه لم يزل كردم    كه من نه شبليم و نه جنيد و نه بايزيد و نه نساج
بغير آنكه كمين بنده خداوندم     وليك چون اسدم هست اعتدال مزاج
در تذكره رياض العارفين مطالبي نقل شده است كه بزرگي و اخلاص قاضي اسد را مي رساند.
ابياتي ديگر از اشعار اوست:
اي آنكه توئي محرم راز همه كس     شرمنده ناز تو نياز همه كس
چون دشمن و دوست مظهر ذات تواند     از بهر تو مي كشيم ناز همه كس
 
آيت الله ابوالقاسم كاشاني

حضرت آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني از بنيان گذاران نهضت ملي شدن صنعت نفت ايران و از مبارزين بزرگ عليه استعمار بود كه شعر ملي شدن صنعت نفت را عنوان نمود . در اجراي قانون ملي شدن صنعت نفت حضرت آيت الله كاشاني به وسايل مختلف دولت را تقويت مي كردند و با نفوذ ومحبوبيتي كه در كشورهاي اسلامي داشتند ملل مسلمان جهان را به پشتيباني از مبارزات ملي ايران دعوت مي نمودند.
اعلاميه هاي پرشور او كه برطرفداري از نهضت ملي شدن نفت بود از جمله مشهور وي (برادران عزيز) شروع و به امضاء سيد ابوالقاسم كاشاني ختم مي شد و آن روزها يك برگ اعلاميه آيت الله كاشاني كافي بود كه بازار تهران و همه ايران را تعطيل كند چنانكه در ماجراي خلع يد از شركت سابق نفت مكرر با يك اعلاميه وي، ايران تعطيل عمومي مي شد.
در جريان انقلاب عراق آيت الله كاشاني به اتفاق پدر خود و ساير مجتهدين شيعه در آن كشور اسلحه بدست گرفت و بر ضد استعمار انگليس جنگيد.
علامه تهراني مي نويسد: سيد ابوالقاسم بن سيد مصطفي كاشاني عالم جليل و مجاهد كبير و مصلح مشهور و سياستمدار با تجربه در نجف اشرف، از شاگردان پدرش علامه بزرگوار مجاهد و استاد ما ملا محمد كاظم خراساني و ميرزا حسين خليل بود و از تقريرات درس دو استاد نامبرده كتابهاي بسياري در ابواب مختلف فقه و اصول نوشت.
از همان آغاز جواني به عمق فكر و دقت نظر و شرافت نفس و علو همت مشهور بود من از همان آغاز جواني با وي معاشرت داشتم و در علم و فضل و تقوي و پاكي طينت و عفت نفس و خوي نيكو وطبع بلند كمبودي نديدم. او يكي از قديمترين دوستان من بهنگام شركت در حوزه درس استاد آيت الله خراساني بود.
سرانجام مجاهد كبير آيت الله كاشاني به سال 1381 ه.ق در سن 88 سالگي به جهان باقي شتافت و در جوار حضرت عبدالعظيم (ع) به خاك سپرده شد.

ملا هاشم كاشاني

« خويشتن را در نجوم غياث الدين جمشيد ثاني مي دانست و اين دعوي حقا كه بي محل نبود. در حيات مرحومين ملا حسين منجم زنوزي و ملا حسن منجم محلاتي عمل استخراج و طبع تقاويم به معيت اين سه استاد عظيم بود».

   سيد مصطفي كاشاني

 سيد مصطفي كاشاني پدر آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني مبارز معروف قرن اخير است وي پسر حاج سيد حسين كاشاني يكي از اكابر علما بود و در اوائل سده چهاردهم مي زيست.
تحصيلات ابتدائي خود را با فراگرفتن مقدمات لازم و علوم متداول به پايان رسانيد و فقه و اصول و معقول و منقول و اخلاق و كلام را در حوزه درس پدر دانشمند خود تكميل نمود و پس از فوت او به اصفهان رفت و چون حوزه علمي فراخور حال خود پيدا نكرد به نجف عزيمت نمود.
در نجف به يكي از مراجع مهم علمي و حوزه درس مراجعه نمود و استفاده شاياني برد علاوه بر مقام علمي و ديني اين مرد، شعرنيكو مي سرود و خط شكسته نستعليق را خوب مي نگاشت، تاليفات بسياري داشته كه متاسفانه اغلب آنها از بين رفته است.
حاج سيد مصطفي كاشاني در شب نوزدهم رمضان سال 1337 ه.ق در كاظمين چشم ازجهان فروبست و در جوار مرقد امام موسي كاظم (ع) مدفون گرديد.

 

 ملا فتح الله كاشاني

ملا فتح الله بن ملا شكر الله از علما و فقها بزرگ و متبحر اواخر سده دهم هجري بود. درعلوم ديني خصوصا در تفسير مهارت و چيرگي خاصي داشته و تاليفات مهم او بهترين وسيله اثبات اين مدعا است كتابهاي «تنبيه الغافلين» و «تذكره العارفين» كه شرح فارسي نهج البلاغه مي باشد «خلاصه المنهج» كه خلاصه «منهج الصادقين في الزام المخالفين» كه تفسير بزرگي به فارسي است همگي از آثار ارزنده اين عالم جليل القدر است ملا فتح الله كاشاني در سال 988 هجري وفات يافت.
تاريخ كاشان مي نويسد: يكي ديگر از علما و فضلا و مقدسين سلف مرحوم ملا فتح الله بوده كه از جمله اثر علميه او تفسير فارسي قرآن مجيد مرسوم به «منهج الصادقين» است. گويند در حين نوشتن آن كتاب به مرض سكته مسكوت شد و اطبا به فوت او متفق شدند بعد از غسل و كفن براي آن كه جنازه راجهت دفن به نجف اشرف بردند آن را در دخمه گذارده و درش چنانكه معهود است با آجر و گچ محكم كردند. شامگاه به هوش آمد از واقعه مستحضر شد دست به اطراف كشيد تا بدر گاه دخمه رسيد . دانست كه با دست و ناخن در اين در و ديوار متين رخنه و ثلمه نشايد و از اين مهلكه رهائي نتوان، دردل گذرانيد كه هر گاه از اين ورطه رهائي يابد پاي در دامن عزلت پيچد و تا كتاب تفسير را به پايان نرساند به هيچ كار اقدام نكند مقارن اين حال مرد بنا را به خاطر رسيد كه تيشه خود را درون دخمه نهاده بي توان بدويد درگاه دخمه را بگشود. ملا فتح الله به خانه آمده باب مراوده مسدود كرد و هيچ نياسود تا از عهده عهد بدر آمد و بعد از چندي داعي حق را لبيك گفت مقبره او در حوالي دروازه لتحر زيارتگاه ارباب نياز است.

 انوشيروان بن خالد بن محمد كاشاني

 انوشيروان از دانشمندان بزرگ دوره خود به شمار مي رفت و چندين بار هم به وزارت پادشاهان ايراني و عباسي رسيد. برخي از نويسندگان او را بعنوان «الوزير الامام العلامه» نام برده اند.
اين وزير دانشمند كه مولف مقامات جديدي كتاب خود را بنام او تاليف نموده از مرم قريه فين كاشان است. انوشيروان بن خالد آثار و ابنيه مهمي از قبيل مدرسه و كتابخانه و دارالشفاء و كاروانسرا و غيره احداث نموده از آن جمله مدرسه شرفيه كاشان است كه با كتابخانه و موقوفات آن تا اواخر سده هفتم هجري همچنان برپا بوده است.
انوشيروان زبان فارسي و عربي را بخوبي مي دانست او كتاب «تاريخ آل سلجوق» را به زبان فارسي نوشت و «محمد بن محمد بن حامد نويسنده اصفهاني» همين كتاب را به زبان عربي ترجمه كرده است.
از سال تولد انوشيروان خبري در دست نيست ولي «ابن الطقطقي» در كتاب «آداب السلطانيه» آورده است كه انوشيروان در سال 532 ه.ق درگذشت.

غياث الدين جمشيد كاشاني

غياث الدين جمشيد بزرگترين رياضي دان ايران و از نوابغ و نوادر علم رياضي درجهان مي باشد. او نخستين دانشمنديست كه كسر اعشار را پيدا كرده و همچنين نسبت مابين محيط دايره و قطر آن را كه عدد (پي) ناميده مي شود او يافته است. قواعد آنها را با برخي از اختراعات علمي و كارهاي خود در كتاب مفتاح الحساب و رساله محيطيه خويش شرح داده است.
غياث الدين جمشيد يك نوع عمل ضرب هم اختراع كرد و در كتابش به نام خود ثبت نمود. البته بايد بدانيم كه اين طرز عمل ضرب كنوني كه در دبستانها آموخته مي شود مدت زيادي نيست كه پيدا شده و قبل از آن هيچ راهي براي اينكار نبود. نام كامل اين استاد بزرگ (جمشيد بن مسعود بن محمود طبيب كاشاني) ملقب به غياث الدين است.
طراحي رصد خانه معروف مراغه از كارهاي معروف غياث الدين است كه صدها سال قبل با وسائل ابتدائي آن روزگار محاسبه كرده بيش از چند دقيقه با آنچه امروز، محاسبه مي كنند تفاوت ندارد.
بالاخره جمشيد بن مسعود كاشاني (وفات 1436 ميلادي) نخستين رئيس رصد خانه الغ بيك در سمرقند ذيلي بر زيج ايلخاني نوشت به نام زيج الخاقاني. از تاليفات او: مفتاح الحساب، نزهه الحدائق، رساله در شرح آلات رصد، رساله محيطيه، سلم السماء و غيره مي باشد.

آيت الله ملا عبدالرسول مدني كاشاني

حضرت آيت الله ملا عبدالرسول كاشاني (ره) فرزند ملا محمد يكي از بزرگترين مفاخر علمي و روحاني كاشان است كه در 27 رجب سال 1280 ه.ق در اين شهر بدنيا آمد.
وي از همان اوان كودكي به تحصيل علم پرداخت و از محضر اساتيدي بزرگ همچون: ميرزا فخرالدين نراقي، آيت الله ملا حبيب الله شريف كاشاني و آيت الله سيد كاظم يزدي كسب فيض نمود و به مدارج عاليه علمي رسيد. مدتي امر قضاوت و حكومت شرعيه وقت را در كاشان بعهده داشت و اكثر محاكمات و مرافعات حتي از شهرهاي اطراف چون قم و تهران به محضر آن بزرگوار ارجاع مي شد و ايشان در كمال بي طرفي به حل و فصل آن مبادرت مي نمود.
آيت الله ملا عبدالرسول در طول زندگي پربركت خويش نه تنها چيزي از مال دنيا نياندوخت بلكه مقداري قرض نيز باقي گذارد كه بعد از وفاتش با فروختن مقداري از كتابهاي شخصي ايشان قرض ها ادا گرديد. وي تا پايان عمر در خانه اي گلي و بسيار ساده و بي پيرايه زيست.
در مقام علمي او همين را بس، كه هر يك از علماء به هنگام بحث با ايشان مغلوب مي شدند و بيشتر مباحثات علمي را كه علماي كاشان قادر به حل و فصل آن نبودند به ايشان ارجاع مي كردند.
در امر به معروف و نهي از منكر مهارتي تام داشت. چنانكه نرخ اجناس بازار را تعيين مي نمود هيچ كس جرات تخلف و گرانفروشي را نداشت. همچنين از تبليغات اهل ضلال (مانند بهائي ها) جلوگيري مي كرد و به بحث با آنها پرداخته و آنان را مغلوب مي نمود.
علامه تهراني در اعلام الشيعه مي نويسد: ملا عبدالرسول كاشاني دانشمندي بزرگ و مولفي فاضل و مردي وارسته و پرهيزكار بوده است. او در كاشان نزد پدرزنش ملا حبيب الله شريف كاشاني و ميرزا فخر الدين نراقي تحصيل كرد و … دراين كتاب نام دوازده اثر ملا عبدالرسول آمده است.
آيت الله ملا عبدالرسول مدني از خود تاليفات گرانبهائي به جاي گذارده كه بعضي از آنها به چاپ رسيده است. از جمله آثار قلمي ايشان:
حواشي بر كتب فقه و اصول، كلمات بزرگان يا مجمع النصايح، علائم الحقيقه، انصافيه راجع به مشروطيت، تفكيك عالم حقيقت از طبيعت، رساله حجابيه، تاريخ اشرار كاشان، آب حيات (شرح دعاي سمات)، كلمات انجمن، تاريخ وهابيه، رد بر كتاب پس از مرگ، شرح صحيفه سجاديه در 5 جلد، فوائد المتكلمين( چندين جلد)، شرح دعاي صباح، اخلاق مدني و … مي باشد.
حضرت آيت الله ملا عبدالرسول مدني كاشاني سرانجام در غروب روز چهارشنبه هشتم ماه صفر سال 1366 ه.ق به سراي باقي شتافت و در عالم روحانيان جاي گرفت. جنازه آن عالم جليل القدر با مشايعت جمعيت كثيري( كه تا آن زمان كم نظير بود) در جوار بقعه پنجه شاه كاشان به خاك سپرده شد.

 ملا شاه مرتضي

ملا شاه مرتضي پدر عالم بزرگ ملا محسن فيض كاشاني و از دانشمندان و فضلاء مشهور زمان بود و كتابخانه اي عالي و كم نظير در اختيار خويش داشت.
برادر ملا شاه مرتضي كه نور الدين كاشاني نام داشت از دانشمندان معروف بود و كتاب (مصفاه الاشباح فلي الاخلاق و عجائب الافاق) را تاليف كرده است. پسر عموي ملا محسن فيض يعني پسر نورالدين كاشا ني بنام ملا محمد هادي مولف كتاب مفاتيح نيز از مشاهير عصر بود . همچنين برادر ملا محسن، ملا عبدالغفور بن شاه مرتضي و پسر عبدالغفور ملا محمد مومن هر دو از علماي نامي زمان خويش بودند.

  ملا احمد مهدي بن ابي ذر نراقي

ملا محمد مهدي بن ابي ذر نراقي معروف به محقق نراقي كه برخي از افاضل او را خاتم الحكماء و المجتهدين خوانده اند، سرسلسله دودمان نراقي كاشان و از علماي معروف قرن دوازدهم و اوايل قرن سيزدهم هجري است.
وي جامع جميع علوم عقلي و نقلي در روزگار خود بود و تاليفاتي در رشته هاي گوناگون علوم از فقه و اصول و فلسفه و حكمت و رياضي و اخلاق و غيره دارد. عمده تحصيلات او در اصفهان بود و در خدمت علماي آن شهر كسب دانش كرد. رياضي را از ملا اسماعيل خواجويي و علوم ديگر را از حاج شيخ محمد و مولانا مهدي هرندي و ميرزا نصير و شيخ يوسف و آقا محمد باقر بهبهاني آموخت.
از تصنيفات و تاليفات او:
كتاب لوامع، انيس الحجاج در مناسك حج، المعتمد در فقه، انيس المجتهدين، التجريد در اصول، مشكلات العلوم در موضوعات مختلف، جامع الافكار در حكمت، جامع السعادات در اخلاق، كتاب شرح علي الشفاء، كتاب اللمعه، كتاب اللمعات العرشيه در حكمت الهي، المستقصي در علم هيئت، المحصل الهيئه در هيئت، توضيح الاشكال، كلمات وجيزه، قره العيون در ماهيت وجود، رساله في الاجماع، رساله صلوه الجمعه، ديوان اشعار و چندين اثر ديگر را مي توان نام برد.
مرحوم ملا مهدي نراقي كه از نوادر روزگار خود به شمار مي رفت در حدود 60 سالگي به سال 1209 ه.ق در كاشان وفات يافت جنازه مطهرش را به نجف اشرف حمل و در آنجا به خاك سپردند.
پسران وي: ملامحمد باقر، ميرزا ابوالقاسم، حاج ملا احمد فاضل، ابوالحسن، ملا مهدي (آقا بزرگ) كه از اينان حاج ملا احمد و ملا مهدي از ديگران برتر بوده اند. سيد رضي ناطق، تاريخ ارتحال ايشان را بدين گونه سروده است:
با دلي زار از پي تاريخ ناطق زد رقم    مقتداي اهل عالم درجنان منزل گزيد(1209)
از اشعار اوست:
ساقي بيار باده كه افسرده جان ما     در ده قدح كه زان بفروزد روان ما
مطرب به ناله ني و چنگت خموش ساز     اين ناله هاي زار دل ناتوان ما
ما را نبود جز دلي از قسمت ازل     آن هم گرفت دلبر نامهربان ما
از ما روان و صبر روان گشت آن زمان     كز نزد ما روان شده سروران ما
ما را ز خشم زاهد خودبين چه باك اگر    باقي بود توجه پير مغان ما
دارم گمان كه عاقبت ما نكو شود    يارب روا مدار خطا بر گمان ما
غافل مشو نراقي و فرصت مده ز دست    تا بنگري رسيده به آخر زمان ما

 مولانا احمد فاضل نراقي

حاج ملا احمد فاضل فرزند خاتم الحكماء و المجتهدين مولانا محمد مهدي بن ابي ذر نراقي يكي از بزرگترين علماي خاندان نراقي كاشان، دراين شهر بدنيا آمد. وي تحصيلات خود را نخست نزد پدر بزرگوارش آغاز كرد و بسياري از دانسته هاي خود را از او آموخت و سپس مدتي در خدمت عالم معروف آن عصر سيد مهدي بحرالعلوم اقتباس فوايد كرد و بهره ها يافت.
فاضل از بزرگاني چون پدر خويش، بحرالعلوم، سيد علي بن سيد محمد طباطبائي صاحب رياض، ميرزا مهدي موسوي شهرستاني و شيخ مرتضي انصاري و بسياري از اعاظم علماي كاشان مانند ميرزا ابوتراب نطنزي نوه او، حاج ملا محمد نراقي فرزندش، و برادرانش ملا مهدي (آقا بزرگ) و ميرزا ابوالقاسم كسب دانش كردند.
ملا احمد گذشته از مراتب علمي، از نفوذ وقدرت سياسي نيز برخوردار بود. فتحعلي شاه قاجار مدرسه سلطاني را براي وي بنيان نهاد و توليت و تدريس مدرسه را به او مفوض كرد.
ملا احمد جامع معقول ومنقول بود وعلاوه بر فقه و اصول تاليفات بسياري در رشته هاي مختلف علوم دارد. اهم آثار او از اين قرار است:
مستند الشيعه در احكام شرعي، كتاب شرح تجريد الاصول 7 مجلد، عوايد الايام، مفتاح الاصول، تذكره الاحباب، خلاصه المسايل، شرح محصل الهيئه، الرسايل والمسايل، وسيله النجات، مناسك الحج، جامع الموعظ، هدايه الشيعه در فقه، اساس الاحكام في الاصول، كتاب الخزاين في المتفرقات، عين الاصول، معراج السعاده، سيف الامه و برهان المله در رد بر اديان باطل، مثنوي طاقديس.
ملا احمد نراقي در سال 1245 ه.ق در كاشان وفات يافت وجنازه وي به نجف اشرف حمل و در آنجا مدفون گرديد. او هشت پسر به نامهاي: حاج ملا محمد، ميرزا محمد نصير، ملا محمد تقي، ميرزا ابراهيم، حاج ملا محمد جواد، ملا هاشم، ملا محمد علي، ميرزا نصرالله كه از همه مهمتر حاج ملا محمد و حاج ملا محمد جواد بوده اند.
نراقي ذوق شعر و ادب نيز داشته و اشعار بسيار سروده است. وي در شعر «صفائي» تخلص مي كرد.
قسمتي از قصيده طولاني او در وصف سرزمين كربلا:

اي زمين كربلا دل شاد زي
     تا قيامت زان سبب آباد زي
البشاره اي زمين كربلا
      كايدت مهمان سلطان الوري
آسمان شو عرش شو بر خود ببال
    گردن دولت بكش بربند يال
قبه عزت به گردون كن بلند
      هم بر آن پيرايه مهر و ماه بند
بارگاه پادشاهي ساز كن
     طرح ايوان و رواق آغاز كن
تخت شاهي اندر آن ايوان بزن
      برفراز تخت مسند در فكن
كاينك از راه مي رسد شاهي بزرگ
   در ركاب او اميران سترگ
آهوانت را بگو اي كربلا
    نافه اندازند اندر راهها

 حاج ملا محمد نراقي

مولانا حاج محمد عبدالصاحب نراقي متخلص به «صاحب» پسر ملا احمد فاضل نراقي كه از دانشمندان عصر بود به تاريخ پنجم صفر سال 1215 ه.ق در كاشان متولد شد وي تحصيلاتش را نزد پدر دانشمند و بزرگوارش به انجام رسانيد و در علم و فضيلت مورد محبت پدر بود.
ملا محمد طبع شعر نيز داشته ونيكو مي سروده است. از تصنيفات او سه كتاب در علم حكمت و فقه به نام «مشارق الاحكام» در فقه و «انوار التوحيد» در حكمت الهيه و «مراصد» در اصول فقه و يك كتاب مثنوي صاحب مي باشد كه بالغ بر دو هزار و دويست بيت است.
وي همچنين رسالات ديگري نيز در طهارت و صلوه تاليف نمود كه عمرش كفاف تكميل و ختم آن را نداد. ملا محمد در محرم سال 1297 ه.ق در اين شهر وفات يافت و جنازه اش به نجف اشرف حمل و در آنجا دفن گرديد.
ابيات زير از اوست:
بر دلم چون رقم نقش رخ يار زدند     آتشم يكسره بر دفتر و دستار زدند
راحت و عيش و سكونم همه از ياد برفت    چون حريفان سخن از طره طرار زدند
رسم و آئين صلاح از من ديوانه مجو    كوس رسوائي ما بر سر بازار زدند
بيقرارم اگر از عشق عجب نيست كه اين    آتشي هست كه بر ثابت و سيار زدند
امشبم ناله مستانه زند شور دگر    دي ندانم چو بر آن باده گلنار زدند
زلف برچهره شكستند دگر دل شكنان     وه كه بر حاصل ما برق شرر نار زدند
روي بنماي بداند كه عشاق چرا؟     دست از سبعه بريدند و به زنار زدند
بخردمندي صاحب نشوي مست غرور    كه در اين راه بسي بر دل هشيار زدند

 حاج ميرزا ابوالقاسم نراقي

حاج ميرزا ابوالقاسم نراقي ملقب به نجم الدين فرزند حاج محمد بن مولانا احمد فاضل نراقي از علماي معروف خاندان نراقي است.
وي به سال 1252 ه.ق در كاشان متولد شد. و در فقه و اصول بسيار مهارت داشت. او تاليفات ارزنده اي نيز از خود بجاي گذارد. از جمله: تسهيل الدليل في الفقه،آثار الرحمه في علامات الظهور، تفريغ الفواد و از همه مهمتر كتابي در رجال به نام شعب المقال في درجات الرجال يا (احوال الرجال) كه آن را در روز جمعه بيست و هفتم ربيع الثاني سال 1291 ه.ق موافق با عدد حروف (فراغي) به اتمام رسانيده است. از شاگردان برجسته ميرزا ابوالقاسم مرحوم آيت الله سيد محمد حسين رضوي است.
مدفن ميرزا ابوالقاسم در مزار شيخان قم جنب قبر ميرزاي قمي جد مادري او است. آيت الله سيد محمد علوي ماده تاريخ وفات ميرزا ابوالقاسم را بدينگونه سروده است:
آن دم كه به گلزار جنان رخت كشيدي      آن عالم فرزانه ازين خانه محنت
دل بود در انديشه تاريخ كه ناگه       سرود خرد ( او بخراميد بجنت) 1319

  حاج ملا مهدي بن ابي ذر نراقي

وي برادر ملا احمد فاضل نراقي است كه پس از مرگ پدر خود به سال 1209 ه.ق در كاشان به دنيا آمد و بدين سبب نام او را نام پدر (مهدي) ناميدند و چون كوچكترين فرزند ملا مهدي نراقي بود او را آقا كوچك لقب داده بودند ولي هنگامي كه محمد شاه قاجار از اصفهان مراجعت كرده بود و قصد رفتن به تهران را داشت در كاشان با ملا مهدي ملاقات كرد و به جاي لقب آقا كوچك به او عنوان «آقا بزرگ» را داد.
آقا بزرگ يكي از علماي بزرگ خاندان نراقي كاشان است. كه در خدمت علماي بزرگي چون: محمد سعيد بن شيخ يوسف دينوري، ملا احمد فاضل، وحيد بهبهاني، شيخ جعفر نجفي صاحب كشف الغطا و سيد جواد عاملي به كسب دانش پرداخت و به دريافت اجازه نايل گرديد.
از آثار او: كتاب تنقيح الاصول در دو مجلد و شرح بر ارشاد به نام المقاصد العليه مي باشد.
وي در سال 1268 ه.ق بدرود زندگي گفت، جنازه او را به قم حمل و در آنجا به خاك سپردند مدفنش نزديك بقعه ابن بابويه قرار دارد.
مسجد آقا بزرگ (واقع در خيابان فاضل نراقي كاشان) كه يكي از بناهاي زيبا و ارزنده روزگار قاجاريه است براي همين ملا مهدي (آقا بزرگ) با هزينه يكي از پدر زنهايش به نام (حاج محمد تقي خانبان) در سال 1248 ه.ق ساخته شده است.
ملا مهدي هفت پسر داشته است كه يكي از آنها حاج ملا محمد علي (متوفي 1285 ه.ق) از علماي بزرگ اين دودمان است.

 مولانا حاج محمد حسن نطنزي

شيخ المشايخ حاجي ملا محمد حسن نطنزي (عبد علي شاه) فرزند مولانا احمد نطنزي و نوه دختري فاضل نراقي بود كه در سال 1232 ه.ق د ركاشان متولد گرديد.
تحصيلات خود را در كاشان نزد پدر و شاگرد جد مادري خود ادامه داده و در خدمت ملا سيد محمد تقي مجتهد كاشاني به پايان رسانيد و در فقه و اصول و حكمت و الهيات از استادان مسلم شد بعد رهسپار كرمان گرديد و به خدمت حاجي سيد محمد علي (كه از مشايخ نعمت اللهي بود) رسيد و سپس از آنجا عازم شيراز شد و از محضر حاجي ميرزا كوچك شيرازي (رحمتعلي شاه) اقتباس فوائد كرد و از طرف او به لقب عبد علي شاه ملقب گرديد.
ديوان اشعار او در حدود ده هزار بيت مي باشد وفات وي به سال 1302ه.ق در كاشان اتفاق افتاد و در بقعه خواجه تاج الدين مدفون شد.
غزل زير از اوست:
مژده اي همنفسان كوي مغان است اينجا    رخ متابيد كه خلوتگه جان است اينجا
همه اسرار دو كون از شرفات ملكوت     تا نظرگاه جهان فاش و عيان است اينجا
همه هشدار كه كورانه نه بگذاري پاي     كز ازل منظر صاحب نظران است اينجا
محنت و رنج جهان را همه پا بر سر نه     كه سلامتگه رندان جهان است اينجا
اين نه خلوتگه مفتي كه نهي سرزده پاي    آستان حرم پير مغان است اينجا
هر گدائي نبرد راه به سر منزل انس      صد سكندر ز پي نام و نشان است اينجا

 مولانا حاج محمد حسين نطنزي كاشاني

وي فرزند مولانا حاج احمد نطنزي و نوه دختري مولانا احمد فاضل نراقي، كه از اجله علما و فقهاي نيمه دوم قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم كاشان بود.
ايشان گذشته از علوم ديني در فلسفه و حكمت و ادب پارسي و تازي بويژه نجوم و رياضي از استادان مسلم عصر خويش بوده اند.
او به سال 1235 ه.ق در كاشان متولد و به سال 1322 ه.ق در گذشت. تربتشان در كاشان مقابل بقعه مولانا محمد محسن فيض كاشاني است.

 حاج صدر العلماء نطنزي

عبدالعلي بن عبدالباقي ملقب به صدر العلماء نطنزي از مشاهير علماي نيمه دوم سده سيزده ه.ق و از مجاهدان صدر اول مشروطيت دركاشان بوده است.
وي حفيد علامه حاج ملا احمد نطنزي (داماد فاضل نراقي) بوده كه در حدود سال 1225 شمسي متولد شد. و در كاشان به فراگيري علوم و معارف اسلامي پرداخت و از محضر بزرگان آن ديار بهره هاي شايان برد و از اين طريق به درجات والاي علمي ارتقاء يافته وبه گذشت زمان در رديف علماي بزرگ كاشان در عصر خويش درآمده است.
مرحوم حاج صدرالعلماء نطنزي گذشته از اقامه نماز جماعت و ارشاد در كاشان به تدريس دروس حوزوي نيز اشتغال داشته است. وي در نهضت تنباكو كه به رهبري ميرزاي بزرگ شيرازي طي سالهاي (1308-1309ه.ق) در ايران روي داد و منجر به شكست استعمار انگليس گرديد و نيز در جنبش مشروطيت (1323-1325ه.ق) كه با قيام و رهبري روحانيت در ايران شكل گرفت از جمله علماي بزرگ مجاهد بوده كه در تهران و كاشان نقشي سازنده، به عهده داشته است.
حاج صدرالعلماء در آذرماه 1304 شمسي درتهران بدرود حيات گفته و در شهر مقدس قم جنب مزار شيخان مدفون گرديده است.

حاج ميرزا محمد نطنزي (كاشاني)

آيت الله ميرزا محمد نطنزي كاشاني فرزند علامه ميرزا ابوتراب نطنزي (متولد 1262 ه.ق) سبط علامه حاج ملا احمد نراقي (معروف به فاضل) از علماي بزرگ قرن سيزدهم هجري در كاشان بوده است. وي تحصيلاتش را در نزد پدر و نيز عمويش مرحوم ايت الله العظمي حاج ملا محمد حسين نطنزي تكميل نمود و پس از ارتقاء به مقامات بلندعلمي به تدريس و افاضه پرداخته و از اساتيد بنام علوم اسلامي در عصر خويش بشمار مي رفت.
ميرزا محمد نطنزي درعلوم مختلف اسلامي تبحر كافي داشته و بخصوص تسلط وي در علوم ادبي و حفظ اشعار عربي حيرت انگيز بوده است. اعتمادالسلطنه در الماثر و الاثار از وي چنين ياد كرده: «خلف الصدق ميرزا ابوتراب مدرس مدرسه خاقان. مغفور به كاشان در شعر ادب و حفظ قصائد شعرا عرب اعجوبه عصر است.»
گفته اند: در سفري كه سيد جمال الدين اسد آبادي به كاشان داشته پس از ملاقات با برخي از علماي بزرگ آن ديار از جمله ميرزا محمد نطنزي از او تمجيد كرده و به نبوغ علمي و فوق العادگي وي اعتراف كرده است.
ميرزا محمد نطنزي در اوائل قرن چهاردهم هجري دركاشان چشم از جهان فروبسته و دربقعه مرحوم حاج ملا محمد حسين نطنزي مقابل تربت علامه ملا محسن فيض كاشاني مدفون گرديده است.

  حاج ملا احمد نطنزي

آيت الله العظمي حاج ملا احمد نطنزي كاشاني از مراجع بزرگ قرن سيزدهم هجري و از اعاظم فقهاي شيعه است. وي در نطنز متولد شده و در كاشان به تحصيل علوم اسلامي پرداخت. و سپس در نزد علامه حاج ملا احمد نراقي صاحب كتاب معراج السعاده و مستندالشيعه تحصيلات خود را تكميل نمود و در اثر نبوغ علمي خاصي كه داشت مورد توجه استادش فاضل نراقي قرار گرفت.
حاج ملا احمد نطنزي در كاشان داراي حوزه درسي بزرگي بود. او شاگردان بزرگي را تربيت كرده و تاليفاتي در فقه و اصول و ديگر علوم اسلامي داشته است.
ضرابي در تاريخ كاشان از وي چنين ياد كرده:« و طبقه ديگر از طوايف علماي اعلام مرحوم حاجي ملا احمد نطنزي اعلي الله مقامه بوده با كمال علم و فضل و تقوي الحق عالمي تحرير و فاضلي بي نظير بوده، مسقط الراس او نطنز ولي محل اقامت و علاقه او كاشان است، مراتب كمالات و كرامات او شايع تر از اين است كه اين ضعيف تشريح نمايد.»
وي پنج پسر داشته كه همگي از علماي زمان خود بوده اند و از آن ميان دو تن از ايشان از چهره هاي ممتاز علمي قرون اخيراند: يكي مرحوم علامه ميرزا ابوتراب نطنزي (متولد 1262 ه.ق) و ديگري حاج ملا محمد حسين نطنزي (متولد 1322 ه.ق) كه هر دو در جامعيت علوم و فنون مختلف عقلي و نقلي از جمله فقه و اصول، فلسفه و حكمت اسلامي و رياضيات فوق العادگي داشته اند.
گذشته از مولف تاريخ كاشان ديگر مورخان و تذكره نويسان نيز همچون آيت الله ملا حبيب الله شريف كاشاني در لباب الالقاب و آيت الله رضوي كاشاني در العندبيل از وي تمجيد كرده اند.

 مرحوم آيت الله حاج شيخ مهدي نجفي (ره)

آيت الله حاج شيخ مهدي نجفي كاشاني (اعلي الله مقامه) ازعلماي بزرگ معاصر كاشان بود. وي در ماه رمضان سال 1293 ه.ق در اين شهر متولد شد و مقدمات و سطوح را در كاشان و اصفهان و مدتي هم در قزوين خواند و سپس به منظور تكميل تحصيلات خويش عازم نجف اشرف شد و از محضر درس بزرگان حوزه نجف همچون مرحوم آيت الله آخوند خراساني (صاحب كفايه) استفاده نمود. و پس از چهار سال اقامت در نجف بر اثر عوارضي به كاشان آمد.
وي مجددا رهسپار نجف اشرف شده ومدت هفت سال ديگر در آن ديار اقامت داشت و از حوزه درس علماي بزرگ نجف مخصوصا آيت الله شريعت اصفهاني بهره هاي شايان برده و به درجات عالي علمي ارتقاء يافت.
آيت الله نجفي (ره) سپس به خواهش و اصرار جمعي از مومنين به كاشان آمده و در محله محتشم اقامت نمود و گذشته از اقامه نماز جماعت، به تدريس و ارشاد مردم مشغول بود.
مرحوم حاج شيخ مهدي نجفي درزهد و تقوي و قناعت نفس و در عفت و ورع و مناعت ضرب المثل بوده و در ميان عام و خاص مشهور به نفسي مطمئن و دلي آرام با خضوع و خشوع و مهابتي عظيم بوده است. وي علاوه بر اين كه در علوم عربيت، فقه، اصول و تفسير قرآن استاد مسلمي بوده، در اخبار و احاديث و تاريخ اسلام نيز يد طولا و اطلاعات وسيعي داشته است.
آيت الله حاج شيخ مهدي نجفي در سن هشتاد و يك سالگي در سال 1374 قمري در ماه مبارك رمضان ديده از جهان فروبست و به جوار رحمت حق تعالي شتافت.

 مرحوم آيت الله حاج شيخ علي نجفي كاشاني(ره)

مرحوم آيت الله حاج شيخ علي آقا نجفي (ره) در سال 1300 ه.ش در كاشان در بيت علم و تقوا ديده به جهان گشود. والد بزرگوارش عالم رباني مرحوم آيت الله حاج شيخ مهدي نجفي (رحمه الله عليه) از علماي بزرگ معاصر كاشان و از نوادر اتقياء زمان بود. آيت الله نجفي درسال 1361 قمري براي تحصيل علوم ديني و ادامه راه والد، عزم سفر به نجف اشرف نمود و با ورود به آن حوزه علمي مقدس با جديتي كم نظير به تحصيل پرداخت، و با كسب فيض از محضر عالمان و فقيهان بزرگ آن آستان علم و حقيقت تمام دوره سطح و خارج خود را در مدت ده سال گذراند وبه مدارج عالي علم ارتقاء يافت و به درجه اجتهاد نائل شد.
وي پس از آن كه مكاسب و كفايه را نزد آيت الله آقا ميرزا حسن يزدي به پايان رسانيد در درس خارج مراجع و آيات عظام نجف اشرف به ويژه مرحوم آيت الله العظمي حكيم و مرحوم آيت الله العظمي سيد عبدالهادي شيرازي حاضر شد و از محضر آن استادان بزرگ بهره ها گرفت.
آيت الله نجفي همواره سعي داشت تا از طريق قر‎آن و روايات و احاديث اسلامي، اسلام راستين را به آن شكل حقيقي اش به مردم بشناساند و جامعه را از انحطاط اخلاقي دور نگه دارد و مسائل تربيتي و اخلاقي همراه با تعاليم و رهنمودهاي حيات بخش قرآن كريم را در ميان مردم احياء نمايد. از اين رو با تلاش و كوشش فوق العاده و با ايمان و خلوص شگرف به انجام اين رسالت مهم پرداخت و از راه تفسير قرآن مجيد و تبيين حقايق و معارف الهي با تزكيه نفوس و تهذيب اخلاق و احياي ارزشهاي اصيل اسلامي، رسالت خود را تبليغ نمود و همواره تا پايان عمر به نشر سنن و حقوق و اخلاق الهي و گسترش فرهنگ اسلامي پرداخت. آن مرحوم گذشته از جامعيت درعلوم وتسلط كامل در فقه، اصول، رجال، درايه، كلام، ادبيات و … و تبحر كافي در علم هيئت و نجوم قديم، يكي از مفسرين بزرگ معاصر و صاحب نظر در تفسير قرآن مجيد بود.
پس از سالها تدريس، تبليغ و تفسير و امر به معروف و نهي از منكر و جواب دادن به شبهات و قلم زدن در راه بيان حقايق و فرهنگ و معارف اسلامي سرانجام اين ستاره فروزان در آسمان علم و تقوا، افول كرد و در عصر روز پنجشنبه 23 مردادماه 1365 شمسي مصادف با شب جمعه و شب عرفه روح ملكوتي‌اش با پاسخ لبيك به نداي ( ارجعي الي ربك راضيه مرضيه) به سوي ملكوت اعلي و جوار رحمت حق تعالي به پرواز درآمد.

شيخ يحيي كاشاني

آقا شيخ يحيي كاشاني در دهم ذي الحجه الحرام سال 1293 ه.ق در كاشان متولد شد. بعد از تحصيلات فارسي و مقدمات عربي در نزد جد خود مرحوم ملا محمد حسين نطنزي تلمذ نمود و مختصري از هيئت و حساب قديم را نيز در نزد والد خود آموخت.
وي به سال 1312 ه.ق براي تكميل تحصيلات خود به اصفهان و نجف اشرف مسافرت نموده و تا سال 1317 ه.ق به تحصيلات خود ادامه داد. درانجمن سري مشغول نوشتن مقالات و فرستادن به اداره حبل المتين بود. انتشار اين مقالات باعث شد كه امين السلطان عموم جرايد فارسي را كه در خارج طبع مي شد منع نمايد و پس از چندي شيخ يحيي نيز به واسطه نشر اين مقالات كه بر عليه حكومت وقت بود دستگير و به اردبيل تبعيد شد.
كتاب بيداري ايرانيان در مورد او مي نويسد: بيدار كننده ايرانيان، منادي مسلمانان، هواخواه حريت، موسس مشروطيت، دبير و مدير جريده مجلس آقا شيخ يحيي كاشاني … د ربدو مشروطيت به تهران آمده و دبيري جريده حبل المتين يوميه را به عهده گرفته از شماره اول تا نمره 220 يا بيشتر نوشته، آنگاه تحرير جريده مجلس را متقبل شده از نمره هيجده (سال دوم) تا نمره 154 كه تعطيل شد تحرير مي نمود.
به هر حال شيخ يحيي در سال 1323 به كاشان آمد و به واسطه همنشيني و نزديكي با آقا علي نراقي افكار و عقايد سياسي و آزادي خواهي او در روحيه جوانان و طلابي كه در پيرامون نراقي (در مدرسه آقا بزرگ) گرد آمده بودند سرايت كرده و جنبش فكري در ميان ‎آنها پديد آورد.
در تاريخ محرم سال 1333 ه.ق روزنامه (شهاب ثاقب) به مديريت و سرپرستي آقاي احمد مدير نراقي و به سردبيري و قلم شيخ يحيي به طور هفتگي در هشت صفحه منتشر شد و پس از شش ماه هفته اي دو شماره و به قطع بزرگ تا محرم سال 1334 ه.ق در يكصد و يك شماره چاپ شد و در پيش آمد داستان مهاجرت و تعطيل مجلس و جرايد، اين روزنامه هم تعطيل گرديد.
شيخ يحيي در پايان جنگ بين الملل اول راهنمائي و رياست هيئت نويسندگان روزنامه يوميه (ايران) را كه از مهمترين روزنامه هاي وقت بود به عهده گرفت و تا به هنگام مرگ (نوزدهم اسفند ماه سال 1308 شمسي) كه در سن 56 سالگي با سربلندي زندگي را بدرود گفت قلم را از كف ننهاد.
شيخ يحيي با آن كه در اواخر زندگي و پس از تمام كردن اموال موروثي خود تا حدي به سختي و تهيدستي زندگي مي كرد با اين حال از پذيرفتن هر گونه مقام و منصب و حقوق دولتي و قضايي و يا فرهنگي كه بارها به او پشنهاد مي گرديد خودداري نمود و از اين راه همت بلند، عزت نفس و بي نيازي را كه شعار اخلاقي وي بود پيوسته با نام نيكو و آثار بي مانند خود باقي گذارد.

  ميرزا ابو تراب نطنزي

ميرزا ابو تراب به سال 1221 ه.ق در كاشان متولد شد. وي يكي از معروفترين علماي قرن سيزدهم هجري است كه عمر نسبتا كوتاهي داشته است. او فرزند مولانا احمدنطنزي و برادر بزرگتر حجه الاسلام ملا محمد حسين نطنزي و حاج ملا حسن نطنزي مي باشد ميرزا ابو تراب طبع شعر نيز داشته است او در سال 1262 ه.ق در گذشت.
صاحب لباب الالقاب مي نويسد: وي از مشاهير فضلا و معاريف علما بود كه مهارت زيادي در رياضت داشته وجامع فنون شرعيه و عقليه بود و...
از اشعار لطيف اوست:
ترا هر گه به عارض سنبل عنبر فشان ريزد       بخاك راه دلها از شكنجش خون چكان ريزد
ز هجرت تير آهم برشكافد مغفر گردون      ز جورت خون دل زا چشمم اي نامهربان ريزد

 آخوند ملا محمد جوشقاني كاشاني

فيلسوف نامدار و حكيم آخوند ملا محمد كاشي از علماي بزرگ قرن اخير و از اساتيد مسلم فلسفه و حكمت اسلامي زمان خود بوده كه دراصفهان مي زيسته. وي معاصر جهانگير خان قشقايي فيلسوف معروف اسلامي و شاگرد حكيم الهي مرحوم آقا محمد رضا قمشه اي (از اعاظم حكما و بزرگان عرفاي قرون اخير) بوده و تا پايان عمر در مدرسه صدر اصفهان مانند مرحوم جهانگير خان با تجرد به سر مي برده است.
به گفته آيت الله شهيد مطهري وي مردي مرتاض بوده و حالات عجيبه از او ظاهر مي شده است. بسياري از شخصيتهاي بزرگ علمي ايران در قرن اخير از جمله مرجع بزرگ مرحوم آيت الله العظمي بروجردي و مرحوم آيت الله حاج آقا رحيم ارباب اصفهاني و گروهي ديگر از شاگردان وي بوده اند.
آخوند كاشي در سال 1249 هجري قمري متولد و در سال 1333 هجري قمري در اصفهان بدرود حيات گفته و در مزار تخته فولاد نزديك قبر ميرزا جهانگير خان دفن شده است.

 

منبع :  مشاهير كاشان ، حسين فرخ يار


 
برچسب‌ها: کاشان شهر ما, اخبار کاشان, بهترین های کاشان

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 59
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 61
  • آی پی دیروز : 11
  • بازدید امروز : 74
  • باردید دیروز : 21
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 74
  • بازدید ماه : 791
  • بازدید سال : 4,857
  • بازدید کلی : 102,080