loading...
سوئیت منزل کاشان
رضا حاشیه باف بازدید : 552 چهارشنبه 10 شهریور 1395 نظرات (0)
 

 

نام: علی(ابوالحسن، طاهر)

پدر: محمد ابن علی ابن الحسین(ع)

مادر: امّ ولد( نام های او زیینب، لیلا، امّ حکیمه)

فرزندان: احمد و فاطمه- فاطمه یکی از همسران امام کاظم (ع)

سن: 32 سال

مسئولیت: نائب خاص امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق(ع)

سال اعزام: حدود 113 هجری قمری و اوایل قرن دوم

حاکم دوران: هشام بن عبدالملک

محل شهادت: قتلگاه حضرت در 4 کیلومتری حرم مطهر ( بند سنگی ازناوه)

تاریخ شهادت: 27 جمادی الثانی116 ه.ق

چگونگی شهادت: جدا شدن سر از بدن مبارک آن حضرت با لب تشنه و فرستادن آن به دارالخلافه

قاتل: ارقم شامی حدود 55 سال بعد از واقعه ی کربلا


یکی از 4 امامزاده ی لازم التعظیم در کشور


دفن عده ای از شهدا در رکاب حضرت علی بن محمد الباقر (ع) در قتلگاه.

(به قسمت کربلای ایران- شهادتگاه مراجعه شود)


مشاهده ی کرامات زیادی در حرم مطهر و شهادتگاه آن حضرت ... و زیارت آیت ا... العظمی مرعشی نجفی از سردابه ی اجساد شهدا در ایوان صفا در سال 1341 ه.ش.

(به قسمت سردابه اعجاب انگیز- مشهداردهال مراجعه شود)

                        

حضرت اباالحسن علی ابن امام محمد باقر (ع) در سال 113 هجری قمری جهت امر تبلیغ دین مبین اسلام و پاسخگویی به احساسات مذهبی مومنان وارد کاشان شدند و به مدت 3 سال در میان عاشقان و دلباختگان اهل البیت به ارشاد مردم ولایتمدار پرداختند از ویژگیهای بارز این امامزاده لازم التعظیم می توان به فرزند بلافصل بودن و هچنین نایب الامامین یعنی امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) اشاره نمود درخصوص مقام والای آنحضرت روایتهای متعددی نقل شده است که از جمله آن می توان به حدیث حضرت امام صادق (ع) اشاره نمود که می فرماید :هرکس برادرم حضرت علی ابن باقر (ع) را در اردهال زیارت کند مانند کسی است که قبر جدم حسین (ع) را در کربلا زیارت کرده باشد و هچنین حضرت امام رضا (ع) می فرماید نعم الموضع الاردهال فلزم و تمسک به ، چه خوب مکانی است اردهال پس به آن التزام و تمسک پیدا کنید حضرت علی ابن امام محمد باقر (ع) در سال 116 هجری قمری با یاران و اعوانش به جنگ با کفر زمانه می پردازد و پس از رشادتهای فراوان سرانجام در 27 جمادی الثانی در دره ازناوه با یاران باوفایش به شهادت رسید و سر مبارکش را از تن جدا نموده و برای حاکم جور وقت در شهر قزون ارسال نمودند و بدن مطهرش را در مشهد اردهال به خاک سپردند.

 تابش خورشيد پنجم بر منطقه كاشان

 

 

تصمیم مردم منطقه کاشان برای دعوت

جمعی از اهالی فین و چهل حصاران پرچم دوستی اهل بیت (ع) را برافراختند و در کاشان انجمن کردند و نامه ای خدمت امام پنجم فرستادند تا یک نفر ازآقازادگان خود را جهت تعلیم شرایع اسلام به جانب آنها بفرستد.همگی اتفاق بر این داشته اند که منطقه به وجود نماینده ای از جانب امام زمان خویش نیاز دارد، تا پیشوایی عوام و خواص را بر عهده بگیرد. پس از شور کردن و اتخاذ تصمیم نهایی، عده ای انتخاب شدند و به رهبری عامر بن ناصرفینی که یکی از روسای انجمن بود، با در دست داشتن عریضه و هدایا، به طرف مدینه الرسول حرکت کردند.


ورود سفیر مردم منطقه کاشان به مدینه

عامر بن ناصر و هیئت همراه بالاخره به آرزوی خود رسیدند و با عبدالرحمن غلام و دربان امام پنجم(ع) ملاقات کردند و عریضه و هدایا را تقدیم نمودند تا به محضر امام(ع) عرضه شود. عبدالرحمن، سفیر مردم کاشان و همراهانش را در محلی مناسب جای داد و شرایط مهمان نوازی را به جای آورد؛ تا اینکه صبح در مسجد حضور حضرت امام محمد باقر علیه السلام رسیدند. آن حضرت پس از وصول عریضه فرمودند : دلم گواهی نمی دهد که یکی را به آن ولایت بفرستم و دل از او بردارم .پس آن حضرت، عامر را نهایت احترام نمود و به عبدالرحمن فرمود که او را محترم بدارد و خود وارد منزل شد.عنایت حضرت خاتم الانبیاء به مردم منطقه کاشان راوی گوید: همان شب آن حضرت جدش پیغبر(ص) را در خواب دید که فرمود: ای فرزندم، دوستان ما قاصدی به طلب پیشوایی نزد تو فرستاده اند، باید مسئول آنها را مقرون به اجابت داری و دست رد به سینه ی آنها نگذاری تا روز قیامت ایراد و مواخذه ای بر تو نباشد. "نور دیده ام علی" را همراه آنها روانه کن.

پنجمین اختر تابناک ولایت و امامت فرزندان خود را جمع کرد و فرمود: ای نور دیدگانم، جدم رسول الله (ص) را در خواب دیدم که فرمود نور دیده ام علی را به چهل حصاران و نواحی آن بفرستم تا مردم آن حدود را به طریقه ی جدم راهنمائی کند .

سپس امام جعفر صادق(ع) فرمود تا اسباب سفر را مهیا کردند. حضرت علی ابن باقر(ع) والد بزرگوارش را وداع کرد و از مدینه بیرون آمد .

 

 

انتظاربه پایان رسیدبالاخره

 

وقتی حضرت علی ابن باقر(ع) به سه منزلی کاشان رسید، متوجه قريه جاسب شد پس از چند روزي توقف در آنجا، حضرت متوجه قريه خاوه شد و مدت يک ماه در آن قريه به ارشاد و هدايت مردم پرداخت. عامربن ناصر قاصدي را به منطقه فين و کاشان فرستاد و مردم را از ورود نماينده خاص امام پنجم آگاه ساخت.

حدود شش هزار نفر زن و مرد، کوچک و بزرگ، پياده و سواره خود را آماده استقبال از آن حضرت نمودند و شب را در بيرون قريه باريکرسف(مشهداردهال فعلی) منزل کردند و آسوده خوابيدند.

حضرت علی ابن باقر (ع)پس ازچند روز توقف در قریه ی جاسب و یک ماه توقف در قریه ی خاوه با یک دنیا عزت و جلال وارد منطقه ی کاشان شد. روایت شده که حضرت در مسجد جامع کاشان اقامه نماز جماعت و جمعه می نموده است و مردم دسته دسته به دیدار حضرتش می شتافتند و از آموختن مسائل مشکله بهره مند می شدند.پس از گذراندن یک سال در منطقه ی کاشان و حومه و پرداختن به اموردینی و اجتماعی مردم و دوری از مدینه ی منوره و تحمل فراق پدر و برادران خود، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به برادر والاگهر خود علی، نامه اي نوشت و خبر شهادت پدر را در آن مندرج ساخت و مرقوم فرمود: شنیده ام خاوه را طوعا و رغبتا به شما منتقل نموده اند. باید حاصل آن را به مستحقین و اهل علم و ابناء سبیل برسانی... وامر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنی".

حضرت علی بن محمد الباقر (ع)، مدت سه سال در منطقه ی ماموریت خود، به ارشاد و تبلیغ و حل مشکلات مردم آن سامان پرداخت. صاحب کتاب کشف الکواکب می گوید: گروه زیادی آن حضرت را به اردهال کاشان دعوت نمودند وگفتند عده ای عاجز و زمین گیر هستند و نمی توانند به حضور شما مشرف شوند.در هرحال حضرت وارد منطقه (اردهال) شد. والی اردهال شخصی به نام "زرین نعل"(کفش) لعنه الله علیه بود که پس از مشاهده ی گرویدن مردم به حضرت و سستی حکومت خود، نامه ای به ازرق ابرح لعنه الله علیه که فرماندار ایالات قزوین یا قم بود، نوشت.وقتی فرماندار ایالت قزوین از محتویات نامه مطلع می شود، نامه ای می نویسد؛ و ارقم شامی را فرمانده لشکر ششصد نفری قرار می دهد و از طرف دیگر والی نراق را با نامه ای جداگانه به کمک ارقم شامی می فرستد و زرین کفش والی اردهال را از تصمیمات گرفته شده مطلع می سازد و بالاخره دستور کشتن علی بن محمد الباقر علیه السلام را صادر می کند.

 

حکومت نظامی در مشهد اردهال

فرمانده لشکر کفر با ششصد نفر و به همراهی زبیر نراقی و افراد تحت فرماندهی اش، شبانه و مخفیانه وارد منطقه ی اردهال شدند.

طبق آنچه درتذکره ی حضرت آمده است آن شب ، شب جمعه بود.روز جمعه فرا رسید و مردم از اطراف و اکناف برای برپا داشتن نماز جمعه به اردهال آمدند. نقشه این بود که وقتی مردم نماز جمعه را خواندند و به خانه های خود رفتند، امامزاده را محاصره و شهید نمایند. ولی نقشه ی آنها توسط حضرت نقش بر آب شد.بعد از ایراد خطبه ای سوزناک و غمگین از جانب حضرت علی ابن باقر(ع)، هرچه مردم نمازگزار اصرار بر ماندن کردند، حضرت موافقت نفرمود و فقط سی تن از ملازمان آن حضرت جهت حفاظت ماندند.

 

حضرت متوجه قریه خاوه می شود

پاره تن رسول الله (ص) در حالی که سوار بر اسب شده وآماده میدان مبارزه و جهاد است به طرف قریه خاوه حرکت می کند.در این حال ضریر، غلام زرین کفش، برچیدن خیمه علی بن باقر (ع) و آماده شدن آن حضرت برای جنگ و حرکت او را به قریه خاوه، به اطلاع والی اردهال رساند. در همان ساعت ارقم شامی و زرین کفش به همراه چهارصد جنگجو آماده شدند و به دنبال حضرت رفتند و ایشان را محاصره نمودند و از رفتن او به خاوه جلوگیری کردند.در این حال همسر عبدالکریم بارکرزی که خادمه حضرت بود سراسیمه مردم خاوه را خبر میدهد. مردمی از خاوه به سرپرستی خواجه ملکشاه و خواجه نصیر لباس رزم بر تن کرده و آماده جنگ می شوند و به یاری حضرت می شتابند.

 

 

پیروزی سپاه اسلام در جنگ اول

در این حال خواجه نصیر سپهسالار لشکر و دیگر رزمندگان به لشکر کفر حمله بردند و یکصد نفر از لشکریان زیبر را کشتند و از لشکر اسلام فقط هفده رزمنده خاوه ای به شهادت رسیدند.حضرت نامه ای به مردم کاشان و فین نوشت تا از اوضاع شیعیان مطلع شوند و از طرف دیگر فرمان داد تا زرین کفش بیاید و با او صحبت شود. به نظر می رسد نامه حضرت زمانی به دست مردم کاشان و فین رسید که حضرت سلطان علی به شهادت رسیده بودند.

 

نگذارید آشوب کربلا تازه گردد

پس از احضار، زرین کفش خود را به حضرت رسانید و سلام کرد و گفت :چه حاجت داری تا برآورده سازم؟در این هنگام عامربن ناصر فینی سفیر مردم کاشان و فین خدمت حضرت عرض کرد: اجازه فرمایید زرین کفش را راهی جهنم کنیم.حضرت فرمود: ما خانواده هرگز اهل مکر و خدعه نبوده ایم.

آنگاه فرمود : ایها الحارث، می دانی من خود به این منطقه نیامده ام بلکه با اصرار آورده اند...البته شنیده ای آ ن جماعت که در صحرای کربلا پرچم ظلم برافراخته و با تیغ ستم جدم حسین علیه السلام و اصحابش را شهید کردند، عاقبت کارشان به کجا رسید!... راضی نشوید به واسطه ریختن خون من جماعتی در این صحرا کشته شوند و آشوب کربلا تازه گردد...

وقتی حضرت با جواب رد آن ملعون روبرو شد فرمود: خدا می داند که مرا از کشته شدن اصلا بیم نیست؛ چه، شربت شهادت نوشیدن کار آباء و اجداد من است.

بالا ترین درس در میدان جنگ

وقتی جلال الدین مشاهده کرد که پند و اندرزهای علی ابن باقر علیه السلام در دل نابینای زرین کفش موثر واقع نشد، غیرت اسلامی او به جوش آمد و خواست او را به دوزخ بفرستد که حضرت اورا از این کار باز داشت و فرمود : ای برادر، خشم خویش را فرو بر و آتش غضب خود را با آب وضو خاموش ساز. اینک هنگام ظهر است، مردم را بگو تا دست از جنگ بردارند و آماده عبادت پروردگار شوند.


شب شهادت

شب شهادت حضرت فرمود تا چراغها و مشعلها را افروختند و یارانش بیدار شدند و این درحالی بود که اطراف دربند از ورود دشمنان محافظت می شد.

اما آن حضرت در دامنه ی کوتاه,پای سنگی وسجاده پهن کرده بود و به عبادت ایزد متعال اشتغال داشت.خدعه ی دشمن مکار در شرایطی که تنی چند از یاران با وفای شاهزاده شربت شهادت نوشیده بودند و جنگ به مرحله ی حساسی رسیده بود و پیروزی نهایی لشکراسلام نزدیک بود و دربند مرکز فرماندهی و بیرون آن هنوز در دست با کفایت رزمندگان اسلام قرار داشت و کافران طعم شجاعت حیدری پاره ی تن حضرت باقرالعلوم علیه السلام را چشیده و همه متفرق و مایوس شده بودند،در این حال خالد بکی از افراد لشکرکفرحیله ای اندیشید و ناجوانمردانه جمعی سواره و پیاده را آماده کرد و از شعبه ی کوهی که در پشت سر لشکر اسلام بود، گذشت و ازعقب به لشکر اسلام حمله ور شد و قریب یکصد تن از رزمندگان شجاع اسلام را به شهادت رسانید.


اردهال كربلايي ديگر

وقتی قره العین رسول خدا صلی الله وآله این وضیت را مشاهده کرد و دید که عده ای از یاران و دلیران سپاهانش شربت شهادت نوشیده اند ودشمن کافر دست به نیرنگ و حیله زده و از عقب لشکر قرآن را مورد حمله قرار داده است وشمشیرحیدری را آماده کرد و برمرکب تازی سوار شد و چنانکه گویی شجاعت حیدری را در بازو متمرکزساخته است ومانند شیر ریان بر لشکرکفرحمله نمود.

در این حال که آن حضرت بیرون دربند می جنگید و بسیاری از لشکریان دشمن طعم شمشیر او را چشیده بودند، جراحتهای زیادی نیز بر بدن نازنین او وارد آمده و خون از بدنش جاری شده بود. ضعف بر او مستولی گشت. لذا زرین کفش ملعون تیری به سوی حضرت پرتاب کرد که بر پیشانی او نشست و خون بر صورت آن بزرگوار جاری شد.

حضرت عنان اسب را به دربند گردانید و چون بدآنجا رسید،از شدت ضعف از اسب فرو غلتید. با افتادن حضرت از روی است ودشمن حیله گرجرات بیشتری پیدا کرد و یکپارچه به دربند محل استقرار فرمانده ی لشکراسلام هجوم آورد و این در حالی بود که عزیززهرا از روی اسب به زمین افتاده وبه سنگی بزرگ تکیه زده بود و خون از پیشانی برمی گرفت ... و گاهی با ردای خود خون ازچشم پاک می کرد.

هرقدمی که ارقم شامی ملعون بر می دارد و به حضرت نزدیک می شودوزمین و آسمان او را لعنت می فرستد.خدایا، این غریب دور از وطن چه حالی دارد؟ ارقم چه کار می خواهد بکند؟... مگرنمی داند او عزیز دل حضرت باقرالعلوم علیه السلام است؟آه...آه...چقدر دردناک است این لحظه ، قلم از نوشتنش عاجز! ارقم پلید گیسوان مشک سای آن حضرت را به دست گرفت و بی شرمانه خنجربرحنجرمبارکش نهاد و سرمقدسش را از بدن جدا ساخت و غلغله در آسمان و ملکوت افتاد.


 


منبع: كتاب حماسه تاريخي مشهد اردهال ـ دكتر مجيد زجاجي

 

خصوصیات ویژه حضرت علی بن محمدالباقر(عليه السلام)

 

 

آشنايي باحضرت علي ابن امام محمدباقرعليه السلام 

حضرت علي ابن امام محمدباقرعليه السلام يكي ازچهارامامزاده معلوم النسب ولازم التعظيم مدفون درايران مي باشند . {حضرت علی ابن باقر در مشهد اردهال، حضرت فاطمه معصومه در قم، حضرت احمد ابن موسی (شاهچراغ) در شیراز و حضرت عبدالعظیم حسنی در شهرری تهران}

علماي انساب درمعرفي اين امامزاده عظيم الشان ازدونظراتفاق نظردارند.يكي اينكه ايشان فرزندبلافصل امام پنجم عليه السلام است دوم اينكه جسدمطهراين بزرگواردرمشهداردهال مدفون مي باشد.


فرزندبلافصل امام عليه السلام 

يكي ازفرزندان امام محمدباقرعليه السلام حضرت اباالحسن علي ابن محمدباقرعليه السلام است ودراين موضوع هيچ شك وشبهه اي وجودنداردكه امام محمدباقرعليه السلام فرزندي به نام علي داشته است.درمورداين مطلب كه حضرت علي ابن محمدباقرعليه السلام ازفرزندان بلافصل امام محمدباقرعليه السلام است اخباروروايات معتبرزيادي ازعلما و دانشمندان اسلامي دركتب مختلف بيان گرديده كه دراينجابه چندي ازاين كتب اشاره مي كنيم.

مولف كتاب نورباهرمي نويسد:آنچه مشهوراست درزمان ما قبرعلي ابن محمدباقرعليه السلام درناحيه كاشان (در مشهداردهال)ومعروف است به امامزاده علي ابن محمدباقرعليه السلام وتاييدمي كندبودن ايشان رادراين مشهد.دراين كتاب اشاره هايي نيزدرمورد تقسيمات حدوداين منطقه مي نمايد.

همچنين حضرت آيت ا...مدني چنين فرمودند:شك وشبهه اي دراين خصوص كه آن حضرت(حضرت سلطانعلي بن محمدباقر عليه السلام)دراردهارمدفونند نيست.چنانكه ازايام قديم الي زمانناهذا همه ساله مردم به زيارت آن بزرگوارمي رفته اندومي روندوبودن مرقدشريف ايشان درمحل مذكور"كالنارعلي المناربل الشمس في رابعه النهار"است.

(به قسمت اثبات نسب ومحل دفن مراجعه شود.)


برادرامام عليه السلام 

بنابرآنچه تواريخ معتبرآمده امام جعفرصادق عليه السلام چهاربرادرداشته كه يكي ازآنهاازپدرومادريكي بوده وبقيه از پدريكي ومادرآنهاام حكيم يا ام ولد(بنابرنقلي ليلانام داشته)بوده است يكي ازبرادران كه مادراو ام ولدبوده حضرت علي ابن امام محمدباقرعليه السلام است.طبق آنچه كه درتذكره حضرت آمده پس ازگذشت يكسال ازماموريت آن حضرت پدربزرگوارايشان به شهادت مي رسدولذاماموريت آن امامزاده جليل القدرتوسط ششمين اخترتابناك امامت وولايت تمديدمي شودواين حاكي ازجلالت ومنزلت ايشان نزد رئيس مكتب جعفري امام جعفرصادق عليه السلام است.هرچندفرزندبلافصل امام بودن به خودي خودازاهميت خاصي برخورداراست چراكه درمهدولايت پرورش يافته است ولي توجه امام صادق عليه السلام به برادرخودارزش والايي رابه آن امامزاده جليل القدرمي بخشد.


عموي امام عليه السلام

آنچه آشكاراست ايشان عموي هفتمين اخترتابناك آسمان ولايت حضرت موسي بن جعفرعليه السلام مي باشد.چنانكه بعضي ازمورخين مثل سيدغياث الدين جدسيدعلي خان درحاشيه مي نويسد:علي طاهرعموي كاظم عليه السلام بوده ومادراو ام ولدمي باشد.


پدرزن امام عليه السلام 

 حضرت علي ابن امام محمدباقرعليه السلام اين امامزاده عظيم الشان داراي دختري به نام فاطمه كه اين دختربه همسري امام همام موسي بن جعفرعليه السلام درآمده است.بنابراين مي توان گفت يكي ازصفات وخصوصيات حضرت اين است كه پدرزن امام هفتم هم به شمارمي آيد.


نائب خاص دو امام عليه السلام 

يكي ازاوصاف بارزحضرت اين است كه ازطرف والدوبرادرخويش اين دوامام همام سمت نمايندگي اخذنموده است كه اين خوداهميت به امر ارشادوتبليغ وحفظ دين رامي رساند.

خصوصیات شخصیتی:

از خصوصیات شخصیتی ایشان می توان به فقیه مجاهد و عالم مدبر در زمان خود پس از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام)  اشاره نمود.

 همچنین ایشان به عنوان اولین سفیر و شهید اهل بیت در ایران که در راه خدا در نبردی نابرابر با دشمنان دین به روش جدش اباعبدالله (ع) با جدا شدن سر از بدنش به شهادت رسیدند.

 

 فرزندان حضرت

 

 فرزندان حضرت

طبق آنچه در تاریخ معتبر آمده دو فرزند برای حضرت ثابت شده است.


1-    حضرت فاطمه بنت علی بن محمد الباقر (ع) . دلیل تاریخی بر وجد ایشان فرموده علامه نسابه زبیری متوفای سال 216 ه.ق  فرموده محدث جلیل حاج شیخ عباس قمی (ره) و علمای دیگری که تصریح کردندحضرت سلطانعلي (ع) دختری داشته به نام فاطمه که امام موسی کاظم او را به نکاح خود درآرده است.


2-    سید جلیل احمد بن علی بن محمد الباقر (ع).دلیل تاریخی بر جود چنین فرزندی فرموده میرزا عبدالله افندی اصفهانی در کتاب ریاض العلما  فرموده حاج شیخ عباس قمی (ره) و علمای دیگری که همه دلالت بر این دارند که امامزاده سید احمد که مرقد مطهرش درمحله باغات در کنار جاده خواجوی اصفهان قراردارد.(خیابان عافیت)


امامزاده احمد بن علی را بهتر بشناسیم

در نزدیکی چهارسو مقصود بنای قدیمی امامزاده احمد بن علی قرار دارد. امامزاده احمد فرزند امامزاده علی (مدفون در مشهد اردهال) و نوه بلافصل امام محمد باقر(ع) می باشند.
این مزار در بنائی با سقفی گنبدی قرار گرفته است. خود آرامگاه نیز به شکل مربع بوده و از سطح زمین بلندتر است.

تزئینات بنا عبارت از کاشیکاری هایی است که قسمت اعظم آن مربوط به زمان شاه سلطان حسین صفوی است و بقیه کاشی ها را در زمان ناصرالدین شاه قاجار با گچبری های رنگی پوشانده اند.
تاریخ سال مزار 1115 هجری قمری است که در کتیبه بنا بدان اشاره شده است و ضریح چوبی آن در زمان قاجار ساخته شده است. کتیبه سر در صحن امامزاده احمد به خط ثلث با کاشی سفید معّرق بر زمینه لاجوردی اثر استاد علی نقی امامی است. خطوط بنایی این سردر نیز سوره های قرآن مجید است. کتیبه ای که در ایوان ورودی امامزاده احمد وجود دارد به خط ثلث طلایی در زمینه لاجوردی رنگ گچبری شده و نویسنده آن احمد حسینی است. تاریخ این کتیبه نیز 1115 هجری قمری است و در آن علاوه بر نام شاه سلطان حسین به نام محمد شرف شریف المنجم اشاره شده که سازنده بنا میباشد.

در داخل بقعه امام زاده کتیبه ای به خط ثلث طلایی بر زمینه لاجوردی وجود دارد که سوره دهر به خط محمد محسن علی نقی امامی و تاریخ 1115 هجری قمری نوشته شده است.

در اطراف ضریح چوبی امامزاده اشعاری نوشته شده که تاریخ آن 1290 هجری قمری است. در ایوان غربی امامزاده احمد کتیبه ای به خط نستعلیق برجسته به تاریخ 1247 هجری قمری نوشته شده که زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار است.

در ضلع شمالی صحن امامزاده احمد، قبوری وجود دارد که سنگهای مرمر یکپارچه نفیس بر روی آن قرار دارد. بر این سنگها نیز اشعاری نوشته شده که در دوران قاجار کتابت شده اند.

در پشت دیوار به طرف کوچه، قطعه سنگ سیاه شفاف به طول 3 متر در دیوار خارجی و در مجاورت در ورودی امامزاده نصب شده که معروف به سنگ سومنات است و مردم عقیده دارند سلطان محمود غزنوی آن را از هند آورده است. بر این سنگ کتیبه ای به خط نسخ نوشته شده که تاریخ آن 563 هجری قمری است.

3-    امامزاده سید ناصر الدین در تهران , امامزاده قاسم در اطراف کجور  چالوس ,امامزاده سید علا الدین , سید شرف الدین محمد در اورازان طالقان  ،امامزاده سیدقاضی ,سید آباد حستجون طالقان از حضرت نسب می برند.

 

(جهت اطلاع بیشتر به قسمت شجرنامه مراجعه نمائید.)

 

شجرنامه

 

 

 

الامام محمدالباقر(علیه السلام)
↓               ↓                                  ↓         ↓          ↓           ↓          ↓            ↓          ↓
جعفر(صادق)    علی (در مشهداردهال)   ابراهیم   عبیداله   عبداله   زینب   ام سلمه   زید   حسن ثابت
                   
↓                                                         ↓  

احمد(مدفون در اصفهان)                                    فاطمه (همسر امام موسی کاظم(ع))

عبدالشاعر

سید ناصرالدین (مدفون در تهران محله پاچنار)

سیدعزالدین

سید یوسف

سید قاسم(مدفون در محدوده چالوس و کجور)

سید حسین

سید شمس الدین

سید بهاءالدین

سید زین الدین

سید علاءالدین

سید فضل الحق(سید فاضل)

سید جعفر

سید احمد

سید محمد

سید علی(مدفون در جعفریه بغداد)

سید حسین

سید نظام الدین

سید محمدتقی

سیدعلی

سیدعلاء الدین(مدفون در اورزان)

سید شرف الدین محمد

سید معز الدین

سید جلال الدین(معاصر شاه طهماسب صفوی 935 ه.ق)

سید علاء الدین
↓                      ↓                     ↓                  ↓
سید قاضی     نجم الدین محمود   سید مقصود علی    سید موسی

 

اثبات نسب و محل دفن حضرت سلطانعلي (ع)

 

 

مقدمه

در مقام و شأن و عظمت حضرت سلطانعلي بن محمدباقر (ع) همين را بس كه ائمه اطهار محل دفن او را هنگام بروز بلايا و محن به عنوان  مهد امنيت معرفي و در روايتي آن را با قم هم رديف ساخته‌اند (فعليكم بقم و حواليها و الاردهار). همچنین با توجه به حدیث امام رضا (ع) در باره این منطقه و خطبه حضرت امیر المومنین (ع) و همه اين روايات (خصوصاً روايت معتبر ذكر شده) از موضع و موقع بلند اردهال حكايت مي‌كند.



 اثبات نسب و محل دفن حضرت سلطانعلي (ع)


در ادامه به دو گفتار اشاره خواهيم نمود. ابتدا به ذكر رواياتي از كتب معتبره (كتبي كه شكي در نوشتار آنها وجود ندارد و همه علماي اسلام آنها را مستند مي‌دانند) به بحث در مورد اينكه ايشان پسر بلافصل امام پنجم هستند خواهيم پرداخت و گفتار دوم را به اثبات اين نظر كه آن حضرت (سلطان علي (ع)) در مشهد اردهال مدفونند اختصاص خواهيم داد. در ادامه نيز  به ذكر نظر چند تن از علماي متأخر در مورد نسب و شأن و عظمت حضرت سلطانعلي (ع) خواهيم پرداخت.

در مورد اين مطلب كه حضرت سلطان علي بن محمدباقر (ع) از فرزندان بلافصل امام محمد باقر (ع) است اخبار و روايات معتبره زيادي از علما و دانشمندان اسلامي در كتب مختلف بيان گرديده كه در اينجا به يك يك اين كتب به طور مشروح اشاره خواهيم نمود.


اول: كتاب نسب قريش

در اين كتاب آمده است: محمد فرزند علي، فرزند حسين، فرزند ابيطالب است و فرزندي بياورد. به نام جعفر چنانكه كنيه خود آن حضرت هم ابوجعفر بود تا آنكه مي‌گويد: و فرزندي آورد به نام علي و توليد كرد: علي فرزند محمد، فرزند علي، فرزند حسين، فرزند علي، فرزند ابيطالب فاطمه را، و مادر او ام ولد بود و فاطمه را موسي فرزند جعفر، فرزند محمد، فرزند علي، فرزند حسين، فرزند علي، فرزند ابيطالب ترويج كرد.


دوم: كتاب جمهره الانساب العرب

در اين كتاب نقل شده است: توليد كرد محمد فرزند علي، فرزند حسين، فرزند ابيطالب ـ عبداله و ابراهيم و علي را (منظور سلطانعلي (ع)).


سوم: كتاب النقص

در ذيل شرح مباشرين به امور خيريه كاشان فرموده: و عمارت مشهد امام زاده (علي بن محمد باقر (ع)) در باركرز است كه مجدالدين آن را بنا نهاده است و ادامه مي‌دهد: زينت و عدت و الت و رونق و بركات و اوقاف بسيار آن حدود را همه سلاطين و ملوك و امراء و وزراء خريدار و معتقدند.


چهارم: كتاب نهايه الانساب

در ضمن شماره اولاد امام محمد باقر (ع) فرموده است: گفته شيخ ابولفرج عبدالرحمان فرزند علي، فرزند محمد حرزي در كتاب «صفه الصفوه» بعد از كلامي نام اولا او (امام محمد باقر (ع)) جعفر و عبيداله و... تا آنكه فرموده و «علي».


پنجم: كتاب تذكره الانساب

اين كتاب ضمن برشمردن اولاد حضرت امام محمدباقر (ع) يكي از فرزندان او را «علي» آورده است.


ششم: كتاب مجالس المؤمنين

اين كتاب از قول شيخ عبدالجليل رازي قزويني صاحب كتاب النقص مي‌نويسد: كه كاشان الحمدالله و المنه به زينت اسلام و نور شريعت منور و مشهور شده و ادامه مي‌دهد عمارت مشهد امامزاده علي بن محمدباقر (ع) در باركرس است كه مجدالدين آن را بنا كرده و ...


هفتم: كتاب لباب الانساب

اين كتاب در مورد تعداد فرزندان امام محمدباقر (ع) سخن رانده و مي‌گويد علي يكي از اولادان امام محمدباقر (ع) است و مادر او ام ولد بود.


هشتم: كتاب منتخب التواريخ

از قول كتاب روضات مي‌نويسد: از جمله قبور معلومه‌ي اولاد ائمه، قبر علي بن محمدباقر (ع) است كه در خارج شهر كاشان واقع، و مشهور به امامزاده مشهد است و قبر پسرش احمد بن علي بن محمدباقر (ع) نيز در شهر اصفهان قرار دارد و اما اولادهاي حضرت امام محمدباقر (ع) به نقل از اعلام الوري و ارشاد مفيد چنين است كه آن بزرگوار پنج پسر داشت و دو دختر تا آنجا كه مي‌گويد: پنجم جناب علي و ششم زينب و مادر اين دو كنيزي به نام ام ولد بود.


نهم: كتاب عمده الطالب الكبري

در مورد اولاد امام محمد باقر (ع) مي‌نويسد: و اما عليدختري داشت (فاطمه) و از قول عمدي گفته است: اولاد ذكور آن حضرت شش نفر بودند: عبداله تا آنجا كه گفته «علي» (سلطانعلي (ع)).


دهم: كتاب رياض العلماء

سيد اجل «سيدعلي» فرزند مولاي ما امام محمد باقر (ع) فرزند علي (ع) است و از فرزندان عالي مقام امام باقر (ع) و از بزرگترين آنهاست و به جهت عظمت شأن آن حضرت شكي در مكان قبر او در حوالي شهر كاشان (مشهد باركرس) نيست و از قديم الايام مشهور بوده است و براي ايشان بارگاه عظيم و بزرگي است و با تحقيق و يقين ذكر كرده‌اند عده‌اي از علما و بزرگان در شأن او فضائل و كرامات زيادي را كه از جمله آنهاست شيخ نبيل عبدالجليل قزويني شيعي كه در كتاب (مناقضات العامه و فضائح‌ها) نوشته: به درستي كه سيدجليل «سيداحمد» معروف به امامزاده احمد مدفون در محله باغات اصفهان است و به تحقيق فرزند سيدجليل، (سلطانعلي) است پس غافل مشو تا آنجا كه گفته در رجال شيخ گفته شده «علي فرزند محمد، فرزند علي، فرزند حسين، و از اصحاب امام صادق (ع) بود.»


يازدهم: كتاب (المجدي) في انساب الطالبيه

در اين كتاب مي‌خوانيم: پس توليد كرد: محمد فرزند علي، فرزند حسين، فرزند علي، فرزند ابيطالب امام جعفر صادق (ع) را تا آنجا كه گفته علي را (سلطانعلي (ع)) و براي او (علي) دختري بود (فاطمه).


دوازدهم: كتاب مشجرات

در اين كتاب مختصراً مي‌خوانيم: علي از فرزندان امام محمدباقر (ع) است و مادرش ام ولد بود.


سيزدهم: كتاب مزارات علويين

در اين كتاب كه به قلم حضرت آيت اله نجفي مرعشي است در مورد امامزادگان عظام مي‌خوانيم: اردهال و در جوار آن قبر علي فرزند امام محمدباقر (ع) و قبرهاي جماعتي از علويين است كه از آنهاست اسماعيل فرزند اسحاق فرزند كاظم و از آنهاست حكيمه خاتون كه او مادر عبداله و زوجه اسماعيل مذكور است و از آنها عبدالله و عبدالوهاب. قاسم دو فرزند اسماعيل مذكور همين طور ديدم در ورقه‌اي كه تاريخ آن 1357 بود و به تحقيق ذكر كرده در آن ورقه كيفيت شهادت علي فرزند باقر (ع) و آنها را و گفته از مدفونين در آن محل امير كماالدين فرزند امير شمس الدين و منتهي مي‌شود نسبت آن به سوي علي مذكور و باز در آن ورقه بود: به درستي كه مادر علي فرزند محمد باقر (ع) حكيمه دختر اسد فرزند مغيره الثقفي است و در موضع ديگر از كتاب مزبور فرموده: نشلج (نشلك) از قراء كاشان است. و بعد از جمله‌اي فرموده، و آن قريه قريه‌اي است از مشهد اردهال كه مزار مولاي ما (علي) فرزند امام محمد باقر (ع) در آن مشهد است.

و در قسمت ديگر اين كتاب نوشته: (چيزي كه معناي آن اينست) مشهد (باركرس) نزديك كاشان و در آن است قبر مولاي ما (علي) فرزند باقر (ع) و بعد هم نقل كرده آنچه را كه در جلد سوم رياض العلماء گفته شده و ما قبلاً آن را نقل كرديم.


چهاردهم: كتاب تاريخ قم

نقل مي‌كند موسي بن خزرج كه فرمود به من: ابوالحسن الرضا (ع) آيا مي‌شناسي موضعي را كه به آن اردهار گفته مي‌شود؟ گفتم بلي و براي من در آن موضع دو ضيغه (ملك) است. پس فرمود: نگه دار آن را و تمسك جوي به آن و بعد سه مرتبه فرمود: «چه موضع خوبي است اردهار» و اين كتاب در صفحه‌ي 10 خود ذكر كرده بخشي از خطبه‌ي ملاحم حضرت علي (ع) را كه در آن مي‌فرمايد: پس پناه مي‌برند اهل قم به سوي كوهي كه گفته مي‌شود به آن كوه «اردهار».


پانزدهم: كتاب غايه الاختصار

در اين كتاب آمده: و اما علي از فرزندان امام باقر (ع) بود و دختري به نام فاطمه داشت كه امام كاظم (ع) با او ازدواج كرد.


شانزدهم: كتاب نور باهر

مولف اين كتاب مي‌نويسد: آنچه مشهور است در زمان ما قبر علي بن محمد باقر (ع) در ناحيه كاشان (در مشهد اردهال) و معروف است به امامزاده سلطانعلي (ع) و تأييد مي‌كند بودن ايشان را در اين مشهد. آنچه در بحر الانساب است كه فرمود: (علي ابن محمد باقر (ع) جز يك دختر از خود يادگاري به جاي نگذاشت و مدفون شد در ناحيه كاشان در قريه‌اي كه به آن (باركرس) گفته مي‌شود و از فاضل خبير ميرزا عبداله صاحب رياض العلماء نيز نقل شده كه فرمود: قبر علي ابن محمدباقر (ع) در حوالي كاشان است و بر اوست قبه رفيعه و از براي اوست كرامات ظاهره و در اصفهان نزد يك مسجد شاه بقعه و مزاري است به نام احمد بن علي بن محمدباقر (ع)  تجاوز عن سياته و الحقه بالصالحين (هر نفسي در گرو آن است كه كسب كرده). اين است قبر احمد فرزند علي فرزند محمدباقر (ع) و در گذر از سيئات آن و ملحق كن او را به صالحين) و در بيرون بقعه سنگي است مستطيل بر آن نقش است آمين رب العالمين به تاريخ سنه ثلث و سنين خمسماه 563 و بعد از كلامي گفته آنچه را كه منتهي‌الامال نقل مي‌كند.


هفدهم: كتاب جنات الخلود

در عدد اولاد حضرت امام محمدباقر (ع) مي فرمايد: صحيح‌تر اين است كه امام محمدباقر (ع) پنج پسر و دو دختر داشت. بدين ترتيب حضرت امام جعفر صادق (ع) و عبداله كه هر دو از يك مادرند. ابراهيم و عبيداله و اين هردو نيز از يك مادرند. علي و زينب كه اينها نيز از يك مادرند. و ام سلمه كه مادرش معلوم نيست.


هيجدهم: كتاب بحارالانوار

به نقل از كتاب ارشاد و اعلام الوري مي‌نويسد: اولاد محمدباقر (ع) هفت نفرند. از جمله آنها ابوعبداله جعفر بن محمد و كنيه او نيز ابوجعفر است و عبداله و محمد كه مادر اين دو ام فروه دختر قاسم بن محمد ابن ابي بكر است و ابراهيم و عبيداله كه در زمان حيات پدر مردند. مادر آنها ام حكيم است كه دختر سيد ابن مغيره ثقفيه مي‌باشد و علي و زينب كه مادر آنها ام ولدي است و ام سلمه نيز از ام ولدي است. و نيز مؤلف بحارالانوار از مناقب علامه محدث ابن شهر آشوب نقل فرموده كه از اولاد امام محمدباقر (ع) ابوجعفر بود و عبداله افطح از ام فروه دختر قاسم و عبيداله و ابراهيم از ام حكيم و علي و ام سلمه و زينب از ام ولد بودند.


نوزدهم: كتاب منتهي الآمال

در اين كتاب مي‌خوانيم:

بدان كه اولاد آن حضرت بنا بر آنچه شيخ مفيد و طبرسي و ديگران ذكر كرده‌اند از پسر و دختر هفت نفرند: ابوعبداله جعفرابن محمد (ع) و عبداله كه ام فروه بنت قاسم بن محمد بن ابي بكر بودند و ابراهيم و عبيداله كه از ام حكيم بوده و هر دو در ايام حيات پدر بزرگوارشان وفات كردند و علي و زينب و ام سلمه كه از ام ولد بودند و بعضي گفته‌اند:

كه ام سلمه از مادر ديگر بوده است در اين كتاب به نقل از غايه الاختصار مي‌خوانيم: كه علي پسر امام محمد باقر (ع) است و دختري داشت به نام فاطمه كه امام موسي كاظم (ع) با او ازدواج كرد.

گفتار دوم: در مورد اينكه حضرت سلطانعلي بن محمد باقر (ع) در كجا مدفون است و مرقد شريفش در كجاست؟

در اين مورد ما به احاديث و كتب معتبري اشاره خواهيم كرد كه علاوه بر موقعيت بلند اردهال به وجود مدفن مطهر حضرت سلطان علي (ع) نيز در اين مكان اشاره دارند و سپس به ذكر نظر چند تن از علما در اين زمينه خواهيم پرداخت. اما قبل از هرچيز به سبب اهميت فوق العاده دو حديث معتبري كه قبلاً نيز نقل شد يك بار ديگر ما متن حديث را همراه با ترجمه آن نقل مي‌نماييم تا به اهميت بيشتر آن پي ببريم.

تاريخ قم مي‌نويسد: و في خطبه الملاحم لاميرالمؤمنين (ع) التي خطب بها بعد وقعه الجمل بالبصره قال:

يخرج الحسني صاحب طبرستان مع جم خيلنه و رجله حتي ياتي نيسابور فيفتحها و تيسم ابوابها ـ ثم ياتي اصبهان ثم الي قم فتع بينه و بين اهل قم وقعه عظيمه بقتل فيها خلق كثير فينهزم اهل قم فينهب الحسني اموالهم و يسبي دراريهم و نساءهم و يخرب دورهم.

فيفزع اهل قم الي جبل يقاله «ور اردهار» فيقيم الحسني ببلد هم اربعين يوما و ...

ترجمه:

در قسمتي از خطبه ملاحم حضرت علي (ع) كه بعد از واقعه جنگ جمل در بصره ايراد فرمودند آمده است:

خارج مي‌شود شخص حسني كه ساكن است در طبرستان با جمعيت زيادي از سواران و پيادگان تا مي‌رسند به نيشابور پس فتح مي‌كنند دروازه‌هاي شهر را و تقسيم مي‌كنند آن را سپس به اصفهان و بعد به قم مي‌آيند و در مي‌گيرد بين آنها و بين اهل قم جنگ عظيمي كه جمعيت زيادي كشته مي‌شوند و اهل قم شكست مي‌خورند و اموالشان به غارت مي‌رود و زن و بچه‌هايشان را به اسيري مي‌گيرند و خانه‌هايشان را خراب مي‌كنند و پس اهل قم فرار مي‌كنند و پناه مي‌برند به طرف كوه‌هايي كه گفته مي‌شود به آن «اردهار» و شخص حسني مي‌ماند و در آنجا چهل روز و ...

دوم: تاريخ قم مي‌نويسد:

عن احمد بن خزرج بن سعد عن اخيه موسي بن خزرج قال: لي ابوالحسن الرضا عليه السلام: اتعرف موضعاً يقال له «وراردهار» به قلت: نعم ولي فيه ضيعتان.

فقال: الزمه و تمسك به. ثم قال ثلاث مرات: نعم الموضع وراردهار.

نقل مي‌كند احمد بن خزرج از برادرش موسي بن خزرج كه فرمود: به من امام رضا (ع) آيا مي‌شناسي موضعي را به نام اردهار؟ گفتم بلي براي من در آنجا دو ملك است فرمود:

به آن التزام و تمسك جو و سپس 3 مرتبه فرمود: اردهار چه خوب موضعي است، پس در عظمت اردهار همين را بس كه نزد ائمه خوب موضعي قلمداد شده و همچنين از نواحي قم محسوب و در روز موعود مأمن مردم آنجاست (قم).


اول ـ كتاب روضات الجنات

پس از ذكر شاه عبدالعظيم در ري، حضرت معصومه در قم و جمعي از فرزندان ائمه در اطراف ري و مرقد علي بن جعفر الصادق (ع) در قم مي‌نويسد: در ساير ديار عجم قبري از اولاد ائمه و انبياء ثابت نيست مگر قبه احمد بن موسي (ع) معروف به شاهچراغ در شيراز و همچنين قبر سيدعلي بن محمد باقر (ع) كه واقع است در حوالي كاشـان و معروف است به امامزاده مشهد باركرسف و قبر فرزند او احمد بن علي در محله باغات اصفهان است.


دوم ـ كتاب منتهي الامال

آنچه مشهور است در زمان ما قبر علي بن محمد باقر (ع) در ناحيه كاشان كه در مشهد اردهال قرار دارد و او معروف است به امامزاده سلطان علي (ع) و تأييد مي‌كند بودنش را در اين مشهد آنچه در بحر الانساب است كه فرمود: علي بن محمدباقر (ع) لم يعقب سوي بنت و دفن في ناحيه كاشان بقريه يقال لها باركرسب في مشهد.


سوم ـ رياض العلماء

مي‌نويسد: قبر علي بن محمدباقر (ع) در حوالي شهر كاشان است و بر اوست قبه رفيعه و از براي اوست كرامات ظاهره و در اصفهان نزديك مسجد شاه بقعه و مزاري است به نام احمد بن علي بن امام محمدباقر (ع) سنگي در آنجاست به خط كوفي كه روي آن نوشته شده:

بسم الله الرحمن الرحيم كل نفس بما كسب رهينه هذا قبر احمد بن علي بن محمد باقر (ع) و تجاوز عن سيآته و الحقه بالصالحين.


چهارم ـ ديوان راوندي

از منابع ديگر معتبر قرن ششم هجري كه در آن به وجود مرقد مطهر حضرت سلطانعلي (ع) و بناي ساختمان آن به دست مجدالدين اشاره دارد ديوان علامه ابوالرضا راوندي است كه در قسمتي از قصايد اين كتاب در وصف هجوم ملك سلجوقي به باركرسف و تمجيد از مجدالدين مي‌خوانيم:

لشگر سلجوقي قصد باركرسف نمود كه اين قريه مشهد سبط مطهر پيغمبر (ص) است و نظر بني عدنان نبود مگر اينكه مشهد كنند آن قريه را و مراعات نكردند حرمت آن مشهد را به واسطه‌ي بغض و كينه و لكن چون بعداً ديدند آن را كه مشهدي است با ديوار ضخيم و بناهاي عالي و ديوارهاي آن در مقابل چشم نظر كننده مانند طلاست و ساخت آن مانند نقره درخشان است و از ستاره زهره درخشنده‌تر است و ظاهر مي‌شود از آن نور و پناه مي‌برند به آن مردماني از دور و نزديك و گواهي مي‌دهد جلالت قدر آن مشهد براي بالا برنده اين بنا و نيز ظاهر مي‌شود به واسطه ساختمان اين بنا، فضل كسي كه بنيان‌گذار آن است.

اين مشهد در زمانه بكر است و چه بسا كساني كه كمال اين بنا را بيان مي‌كنند و مدح و ثناي باني آن را به هزار زبان ثنا مي‌گويند: باني آن مجدالدين است حقيقتاً او چنان كسي است كه ياري كننده اسلام و ايمان است.

و در مدح مجدالدين قصيده‌اي ديگر مي‌گويد بدين مضمون:

متوسل شدم در آن (مشهد) به پسر جوانمردي كه وطن ساخته در اين مشهد، و پاك و پاكيزه است. قصد كردم پسر دختر مصطفي و وصي او را كه برادر (حضرت) صادق است. و فرزند حضرت باقر (ع) كه بزرگوار و دانشمند است. قسم به جان خودم به تحقيق كه تو اي مجدالدين منزل دادي او را و ياري كردي او را و معرفي كرد آن را به واسطه‌ي ساختمان و تعميراتي كه انجام دادي بعد از اينكه در روزگاري چند تضييع شده بود حق او و بالا بردي تو بر اطراف قبر او بهترين بنا را كه ظاهر مي‌شود در فاصله ده فرسخي اين بنا و همچنان ستاره‌اي هويداست. پس آن قبه‌اي است بلندمرتبه و بزرگ كه طواف مي‌كنند آن را ملائكه، پي در پي.

و در قصيده‌اي ديگر در (مدح بناي مجدالدين) ادامه مي‌دهد:

مدح و ثناگوي بر آثار ظاهره مجدالدين آن چنان آثاري كه باقي بماند روزها و شبهاي بسياري و آن آثار عبارت است از مسجدها و خانه‌ها و قنوات و مدرسه‌ها و كاروان‌سراها و ساختمان‌هايي كه محكم است و امانت گذارده خداوند در شكم آن (زمين) امانتي را كه از جمله بزرگواران و خوبان است يعني ابالحسن فرزند امام محمدباقر (ع) بزرگواري كه براي علوم دين شكافنده‌تر از هر شكافنده‌اي بود.


پنجم ـ ستارگان درخشان

اين كتاب ضمن برشمردن اولاد حضرت امام محمدباقر (ع) از قول كتب ديگر نام مي‌برند از فرزندي كه اسمش علي است و در مشهد اردهال مدفون است.

ششم ـ مجالس المؤمنين

به نقل از صاحب كتاب نقض مي‌نويسد:

كه كاشـان الحمدلله و المنه منور و مشهور است به زينت اسلام و نور شريعت و مساجد و مدارس معظمه آراسته است از جمله مدارس بزرگ مدرسه صفويه است تا آنجا كه مي‌گويد: و عمارت مشهد امامزاده علي بن محمد باقر (ع) در باركرس است كه مجدالدين آن را بنا كرده و آن حدود به زينت وعده و آلت و نور و رونق بركات، قبله مرادات سلاطين و وزراء و ساير اهالي آن حوالي است و ديگر آثاري كه در آنجاست همگي بر صفاي ايمان و پاكي طاعت مؤمنان كاشـان دلالت مي‌كند.


هفتم ـ رياض الانساب

از قول رياض العلماء مي‌نويسد: كه قبر سيدعلي بن امام محمدباقر (ع) در حوالي شهر كاشـان و معروف به امامزاده مشهد (باركرس) است و همچنين قبر فرزندش امامزاده احمد بن علي بن امام باقر (ع) در محله خواجوي اصفهان واقع است.


هشتم ـ نور باهر

اين كتاب ضمن اينكه به محل دفن حضرت سلطانعلي (ع) در مشهد اردهال اشاره دارد راجع به تقسيمات حدود اين منطقه مي‌گويد: منافاتي نيست بين بودن مشهد اردهال از ملحقات قم يا كاشان يا اصفهان به جهت آنكه اين نحوه تقسيمات به موجب صلاح ديد و نظرات حكام وقت پيدا شده است يعني مدتي تابع اصفهان و مدتي تابع كاشان و مدتي تابع قم به اقتضاء وقت و ساير موجبات قرار گرفته است و ادامه مي‌دهد: حضرت آيت اله نجفي مرعشي براي سهولت امورات سكنه آن مشهد مقدس توصيه و سفارش فرمودند به مقامات مربوطه كه كما في السابق مشهد محترم مذكور و حوالي را تابع كاشـان يا قم قرار دهند. (اين كتاب از اجساد بيش از صد نفر در سردابه خبر مي‌دهد كه سالم به نظر مي‌رسيده است.)


نهم ـ امامزادگان معتبر

مي‌نويسد: بدان كه يكي از ستارگان سيادت و جلالت و گلي از بوستان نبوت و ولايت امامزاده عالي مقام حضرت سلطانعلي بن امام محمدباقر (ع) است كه كنيه آن حضرت ابوالحسن ملقب به ظاهر برادر بزرگوار و گرامي حضرت امام جعفر صادق (ع) پدر يكي از زوجات حضرت كاظم (ع) به نام فاطمه مي‌باشد. مزار منور اين امامزاده بزرگوار تقريباً در 7 فرسخي شهر كاشان به محلي به مشهد اردهال (يا باركرس يا باركرسف ـ باركرسب) معروف است قرار دارد و داراي قبه و بارگاه عالي قديمي و عدت و الت و صحن‌هاي متعدد و موقوفات و تذورات و خدمه بسيار است و از قديم الايام تاكنون جميع مردمان كاشان و فين و حوالي و خلق بسياري از ساير بلاد ايران براي ادراك زيارت و توسل به تربت پاك آن بزرگوار در اين محل مبارك (مخصوصاً در هفدهم مهرماه جلالي) اجتماع مي‌نمايند و كراكات ظاهره و خوارق عادات باهره بسياري را از مشهد كثيرالانوار اين امامزاده نقل مي‌كنند.


دهم ـ ستارگان فروزان

مي‌نويسد: يكي از ستارگان فروزان آسمان ولايت امامزاده جليل القدر حضرت سلطان علي (ع) فرزند بلافصل حضرت امام محمدباقر (ع) مي‌باشد كه شبهه در وجود و عظمت شان آن بزرگوار راه ندارد و عده بسياري از علماي اماميه مدفن مطهرش را در مشهد اردهال هفت فرسخي كاشان دانسته و گاهي همين موضع را به نام مشهد باركرسب خوانده‌اند.


يازدهم ـ تاريخ اجتماعي كاشـان

مي‌نويسد: شهادت سلطان علي بن محمد باقر (ع) را در مشهد و همچنين قبر او را در آنجا بسياري از معاريف شيعه تصريح و تأييد نموده‌اند از آن جمله در كتاب النقض و روضات الجنات مشهد اردهال را مدفن يكي از چهار امامزاده معلوم النسب مدفون در ايران مي‌شمارند.

آنچه كه گفته شد همگي دلالت بر وجود شأن و عظمت آن امامزاده جليل القدر و مشهد كثير الانوارش بود و هم اكنون نيز پيروان راه آن حضرت همه روزه از گوشه و كنار اين آب و خاك پهناور جهت زيارت مرقد مطهرش به اين محل (مشهد اردهال) مي‌شتابند.




نظر چند تن از علماء و دانشمندان اسلامي معاصر در مورد امامزاده سلطان علي (ع)


فقيه عاليقدر حضرت آيت اله نجفي مرعشي (دامت ظله العالي)

به موجب آيه وافيه الدلاله (و من يعظم شعائر الله فانها من تقوي القلوب) تعظيم و تكريم شعائر ديني لازم و از جمله موارد مسلمه آن تجليل و توقير مشاهد مقدس خاندان عصمت و طهارت و مراقد منوره ذراري حضرت ختمي مرتبت رسول اكرم (ص) مي‌باشد. البته بر عموم مؤمنين و متدينين و علاقمندان به عالم تشيع و ائمه معصومين صلوات الله عليهم اجمعين وظيفه است كه بقعه مبارك امامزاده عظيم الشان و جليل القدر السلطان ابوالحسن علي فرزند بلافصل امام محمد باقر (سلام الله عليه) واقع در مشهد اردهال را از جهت حفظ شئونات و رفع منكرات از اطراف و جوانب آن امامزاده بزرگوار كه يكي از امامزاده‌هاي مسلم ارباب تاريخ و رجال و داراي كرامات عديده و مقامات رفيعه است نموده خصوصاً در تعمير بقعه مباركه و مساعدت به روشنايي و برق و اجراي آب و ساير جهات اصلاحي اين آستانه مقدس سعي بليغ و جد اكيد مبذول دارند و از اقدامات خداپسندانه كوتاهي نكنند و اگر چنانچه از مؤمنين كسي بخواهد از بابت مظالم و زكوه چيزي مساعدت نمايند قبول و به مورد است.

لازم به ذكر است در اخرین سالهای حیات ایشان كه براي كسب نظر معظم له خدمتشان رسيديم ايشان مؤكداً چندين بار فرمودند: حضرت سلطان علي فرزند بلافصل امام باقر (ع) است و هيچ جاي شك و شبهه نيست.


حضرت آيت اله مدني (دامه بركاته)

ايشان چنين فرمودند:

شك و شبهه‌اي در اين خصوص كه آن حضرت (حضرت سلطان علي محمد باقر (ع)) در اردهار مدفونند نيست. چنانچه از ايام قديم الي زماننا هذا همه ساله مردم به زيارت آن بزرگوار مي‌رفته‌اند و بودن مرقد شريف ايشان در محل مذكور «كالنار علي المنار بل الشمس في رابعه النهار» است.


حضرت آيت اله امامت كاشاني (حفظه الله)

ايشان فرمودند:

عظمت و جلالت حضرت سلطان علي بن محمدباقر (ع) كالشمس‌ها رابعه النهار روشن و مبرهن است كرامات و خوارق عادات آن حضرت متواتر و حقير رساله‌اي درباره‌ي آن حضرت نگاشته‌ام، كه به آن مراجعه شود.

رزقنا الله شفاعته و شفاعه سائر اهل بيت الطاهرين و صل الله علي محمد و آله المعصومين.

بسم الله الرحمن الرحيم

و الصلوه والسلام علي سيدنا محمد و آله اجمعين و لعنه الله علي اعدائهم و مخالفيهم الي يوم الدين.

حضرت آيت الله عبدالرسول مدني كاشاني (اعلي الله مقامه الشريف) در مورد مختصري از حال حضرت سلطانعلي بن محمدباقر (ع) مي‌نويسد:

پوشيده نيست اين بناي ممهد و قصر مشيد و ايوان هلالي و جايگاه عالي و گنبد كاشي‌كاري كه طعنه به گنبد دوار مي‌زند و آستاني، ملايك پاسبان و صحني محن زدا و غرفات عرش آسا اساس قديمي و كرياس ميقاتگاه كليمي، كه از قديم‌الايام تا به حال زيارتگاه خاص و عام و هجوم زن و مرد از اطراف و اكناف و فداكاري شيعيان و ساير اصناف خاصه در ايام زيارتي (كه هفدهم مهرماه جلالي مقرر داشته‌اند) از هر طرف هركس توانائي دارد تشرف به آن مكان شريف و تقرب به خداوند لطيف را به وسيله‌ي آن حضرت را جلا و راكباً ياتوه من كل فج عميق مي‌جويند.

خاصه اينكه اين محل شريف از قديم معروف شده به مشهد خاصه اينكه مشهد اردهار مي‌گويند و در اخبار تمجيد از اردهار بسيار شده حتي حضرت امام رضا (ع) سه بار مي‌فرمايد (نعم الموضع ور اردهار) و غالباً از كرامات ظاهره و خوارق عادات باهره متواتره نقل مي‌كنند و اين مقدمات قوي‌ترين دليل است بر اينكه مدفون در اين مكان شخص بزرگي عظيم و بزرگوار محترمي كريم و از اولياي لازم التكريم و در زمان ائمه (ع) زيارتگاه و مورد احترام و تعظيم بوده است.

چند سال قبل مرحوم اعتضاد الدوله پسر سپهسالار ايران داماد ناصر الدين شاه قاجار زيارت سردابه مدفن آن حضرت را نمود نامبرده به آن محل مبارك مشرف كردند گفتند اجساد طيبه طاهره و جثه‌هاي معطر پاره پاره مشاهده كرده حال رقت‌آوري بر ايشان دست داده شتابزده بيرون آمدند.

در بعض تواريخ و رجال متعرض آن حضرت و مدفن آن بزرگوار شده‌اند (در روضات الجنات) در ذيل ترجمه حضرت عبدالعظيم رضي الله عنه مي‌فرمايد: در اطراف و كوه‌هاي تهران مدفن امامزاده‌هاي بسيار است مانند (حضرت معصومه در قم) كه وارد شده. من زارها و جبت له الجنه و مدفن علي بن جعفر الصادق (ع) از بزرگوارترين امامزادگان است و غير اينها ثابت نيست مگر قبر (احمد شاه چراغ) در شيراز و همچنين قبر السيد علي بن محمدالباقر كه در حوالي شهر كاشان است و معروف به امامزاده مشهد باركرس و قبر ولد آن بزرگوار امامزاده احمد بن علي در اصفهان در باغاتي كه سر راه محله خواجو است.

نام مبارك آن حضرت (علي بن محمدالباقر) در كتب شيعي و سني ثبت و ضبط است پس شبهه در وجود خالص الجود و مدفن آن بزرگوار نمي‌توان نمود لذا هزاران افتخار مر اهالي كاشان و فين را است كه مدفن چنين شخص بزرگواري را در كنار خود دارند.

اما تفصيل و شرح تشريف آوردن و شهادت آن حضرت را در نسخه‌اي كه از صد و سي سال قبل است نوشته شده بدستم آمد و آثار صدق از آن آشكار است. لكن چند خبري را كه در آخر نوشته اگر چه جائي نديده‌ام تكذيب هم نمي‌كنم چه (عدم الوجدان لايدل علي عدم الوجود) خلاصه بعد از آنكه در وجود و تشريف آوردن و شهادت و مدفن آن حضرت در اين محل شبهه نباشد، شنيدن شرح سرگذشت آن حضرت برابر اين نسخه ضرري ندارد.

اللهم اجعل عاقبه امورنا خيراً

 

منبع:كتاب مجموعه تاريخي مذهبي مشهداردهال(حسين فرخ يار)

 


سفیر ولایت،حضرت علی بن باقر (ع) را بیشتر بشناسیم.- دکتر مجید زجاجی - ص

 


منبع : کتاب حماسه تاریخی مذهبی مشهداردهال کاشان

 

شاهزاده حسین بن علی بن الحسین (ع) در جوار حرم مطهر

 

 

شاهزاده حسین بن علی بن الحسین (ع) در مشهداردهال

یکی از امامزادگانی که در نزدیکی حرم مطهر حضرت  مورد توجه خاص و عام قراردارد شاهزاده حسین (ع) است . بقعه شاهزاده حسین تقریبا در هشتصد متری زیارتگاه حضرت علی بن امام محمد باقر (ع) واقع شده است   که ایشان را فرزند حضرت سید الساجدین  امام سجاد (ع) معرفی کرده  آثار موجود در آن بعضا متعلق به قرن ششم هجری می باشد.

 این بقعه  از مکانها و مسیر های است که در مراسم پرشور قالیشویان بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و در کتابهای تاریخی هم به این معنا اشاره شده است .

از آنجایی که این بقعه از لحاظ سبک معماری و داشتن صحن وسیع و جاری بودن جوی آب در میان  آن بسیار جالب توجه است در فصل تابستان بیشتر مورد توجه مردم قرارمی گیرد.

 

امامزاده زید بن امام علی النقی (ع)

 

 

امامزاده زید بن امام علی النقی (ع)

بقعه این امامزاده  در 200 متری حرم مطهر  مابین بقعه شاهزاده حسین و حرم مطهر قرار دارد. نسب این امامزاده فرزند امام علی النقی (ع) ذکر شده است . بقعه این امامزاده دارای صحن نسبتا کوچکی می باشد.

 

امامزاده سلطان محمود ابن امام محمد باقر (ع)

 

 

یکی دیگر از امامزادگان منطقه, امامزاده سطان محمود می باشد که در 4کیلومتری شرق حرم مطهر  در روستای علوی مدفون می باشد.روستای علوی , مردمی خونگرم  وبافا و اکثرا از سادات می باشند.چنانکه در تذکره حضرت علی بن امام محمد باقر (ع) آمده ,سلطان محمود نیز فرزند امام باقر (ع) می باشد و به وسیله همان افرادی که حضرت را به شهادت رساندند به شهادت رسیده است. در کتاب بغیه الحائر آمده است که سلطان محمود فرزند امام باقر(ع)در قریه علوی مدفون است اما در برخی کتب نامی از سلطان محمود به عنوان فرزند امام باقر (ع) ذکر نشده است.   الله اعلم

 

خلاصه ای شرح شهادت حضرت سلطان محمود (ع) و حسینی

احضرت سلطان محمود بع از شهادت امام محمد باقر(ع) به ایران و نزد برادر خود هجرت نمود . ایشان به فرمان امام صادق(ع)حامل نامه ای برای برادرش حضرت سلطانعلی (ع)در منطقه ی اردهال بوده و  حدود سه سال با برادر بزرگوارشان همراه بوده است.

 آورده اند که چون زّرین کفش از به شهادت رساندن حضرت سلطانعلی ابن امام محمد باقر(ع) فارغ شد و از قتلگاه برگشت،ملانور و پسرش(یکی از دژخیمان جبار) را طلب کرد و گفت:سلطان محمود،برادر سلطانعلی در باریکرسف (روستای قدیمی مشهداردهال) نهان است او را بدست آورده و سرش را جدا کرده،می خواهم جهت ارقم ارسال دارم و شما را به خلعت های فاخره مخلع سازم.پس از آن دو خبیث نابکار و پلید در خانه های باریکرسف، به تجسس و تفحص افتادند، اثری نیافتند، به در خانه ی حسینی رفتند و درب منزلش را بسته دیدند و چون هرگز حسینی(که یکی از یاران مخلص امامزادگان بودند) از منزل به در نمیرفت، گفتند: (یقین شاهزاده را به طرف کاشان برده) به طرف کاشان روان شدند و مردم را خبر کرده، جمعیت از اثر آنها روانه شدند،به قدر یک فرسنگ دویدند،بالاخره برگشتند و باریکرسف را می گشتنددر این هنگام بود که شاهزاده سلطان محمود با حسینی داغدار از باغ بیرون آمده چند قدمی که رفتند چشم ملانور به شاهزاده افتاد او را شناخت و فریاد کرد، یارانش جمع شدند.شاهزاده دانست که اینها کشندگان برادرند و قصد او را دارند به طرف کوه روان شده برسر کوه برآمد تا بر آنها مسلط باشد و حسینی در عقبش میرفت. اشرار از اطراف، سر راه بر آنها گرفتند وآنها را به ضرب تیغ شهید کردند. خبر به زرین کفش رسید،خواست تا سر آنها را از بدن جدا کنند که خبر رسید، جمع کثیری از فین و چهل حصاران با جامه های سیاه و علم های عزا با ناله و آه رسیدند. سخت بترسید ودست از عمل شنیع کشیده و خود را به دهی که مقابل روضه متبرکه است رسانید و در آنجا او را دوستی بود، او را پنهان نمود وجمعی از آن گروه در شعبه های کوه و قنات ها وچاهها پنهان شدند که مردم فین و چهل حصاران(اهالی کاشان) رسیدند.اول بر سر پیکر مبارک سلطان محمود رسیدند، لوازم سوگواری به جای آورده وچون مقدر بود مدفن آن حضرت در همان محل باشد آنچه کوشش کردند نتوانستند آن بدن را تکان دهند در همان جا دفن کردند و حسینی را در پایین پای حضرت مدفون ساختند سپس در تفحص اشرار و آنان را به درک واصل نمودند.

بنای بقعه متبرکه:

ساختمان این امامزاده بر اساس منابع موجود، مربوط به زمان شاه طهماسب صفوی می باشد.
نمای داخلی ساختمان به صورت هشت ضلعی بوده و دربالای آنها کتیبه هایی که به اشعار محتشم مزین شده است با خطی خوش نوشته شده است. طاق این بنا به صورت ضربی بوده که جلوه ای خاص به این بنا داده و نمونه ای زیبا از هنر و معماری ایرانی می باشد.

گنبد این امامزاده مربوط به زمان صفویه میباشد،که در ساخت آن از کاشی های آبی فیروزه ای رنگ استفاده شده است.
از نکات قابل توجه شانزده ضلعی بودن گنبد میباشد که در اطراف آن کتیبه هایی که بر روی آنها اسماء چهارده معصوم نوشته شده است قرار دارد.ومتأسفانه قسمت هایی از آن به مرور زمان از بین رفته است.


امامزادگان دیگر:

در منطقه اردهال به غیر از امامزادگان مذکور امامزادگانی دیگر وجود دارند :

1-    ابوالقاسم سید نور الهدی (ع)  در 4 کیلومتری حرم مطهر

2-    امامزاده اسحاق از نوادگان امام جعفر صادق (ع) در روستای حسنارود

3-    امامزاده فضل از نوادگان امام جعفر صادق (ع) در روستای مهدی آباد


n از کتاب شرح زندگانی حضرت سلطانعلی ابن امام محمد باقر (ع)
n به قلم حضرت آيت الله ملا عبد الرسول مدنی کاشانی (ص 66و67)

 

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 59
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 46
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 57
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 10
  • بازدید هفته : 150
  • بازدید ماه : 867
  • بازدید سال : 4,933
  • بازدید کلی : 102,156