loading...
سوئیت منزل کاشان
رضا حاشیه باف بازدید : 501 شنبه 12 تیر 1395 نظرات (0)

خانه بروجردی ها متناسب با خصوصیات اقلیمی و شرایط آب و هوایی منطقه کویری کاشان طراحی و ساخته شده، به گونه ای که در گرمای شدید تابستان هوای خنک و بسیار مطبوعی از طریق بادگیرهای واقع در بالای پشت بام به صورت طبیعی و دائمی به زیرزمین ها سرازیر شده و در آنها جریان می یابد. خانه بروجردی ها به طور کلی شامل دو بخش بیرونی و اندرونی است که سر در اصلی و هشتی ورودی بین این دو بخش مشترک است.

 

 

علاوه بر این هر یک از این دو بخش درهای جداگانه ای نیز دارند که به وسیله آنها مستقیما به کوچه دسترسی پیدا می کنند.اما قسمت بیرونی خانه، در حقیقت همان عمارت و حیاطی است که در حال حاضر مورد بازدید علاقه مندان قرار می گیرد و مشتمل است بر: راهروی ورودی، حیاط مرکزی، تالار سرپوشیده و نورگیر فوقانی آن،

 

نقاشی های خانه بروجردی ها زیر نظر دو هنرمند بزرگ و نامدار نقاشی ایران دوران قاجار “مرحوم میرزا ابوالحسن غفاری کاشان” (بنیانگذار اولین مدرسه نقاشی در ایران) و برادرزاده اش “مرحوم میرزا محمدخان غفاری کاشانی” ملقب به “کمال الملک” ترسیم و طرح های گچبری خانه نیز با نظارت این دو استاد به انجام رسیده است.
به طور کلی خانه بروجردی ها از نظر طرح و معماری، قدمت، تزئینات و نقاشی گچبری در زمره نفیس ترین آثار تاریخی کشور قرار دارد که بخش بیرونی آن در سال ۱۳۵۳ توسط دولت خریداری و با شماره ۱۰۸۲ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تاکنون مرمت بخش های مختلف و نیز استحکام بخشی قسمت های عمده خانه و تثبیت نقاشی ها به وسیله کارشناسان و استادکاران اداره میراث فرهنگی کاشان انجام و برخی الحاقات و تغییرات غیراصولی انجام گرفته است.

 

خانه بروجردیها ، مجموعه ساختمانی زیبا و باشکوه در جنوب شرقیِ شهر کاشان است. خانه بروجردی از مشهورترین خانه‌های تاریخی این شهر است. می گویند چون صاحب خانه مال التجاره از بروجرد وارد می کرده، لذا بهبروجردی مشهور شده و خانه او هم به خانه بروجردی موسوم گردیده است. این بنا در اواخر سلطنت پهلوی بر اثر بی توجهّیِ ساکنان آن رو به انهدام می رفت ، اما پس از ثبت در فهرست آثار تاریخی تعمیر و بازسازی شد و اینک کاربرد فرهنگی ـ اداری دارد.
معمار این خانه یکی از نوابغ معماری کاشان و از طراحان معروف ساختمان به نام استادعلی مریم بوده‌است که در ایجاد دو بنای تاریخی دیگر کاشان، یکی خانه تاریخیطباطبایی (در نزدیکی خانه بروجردی) و دیگری تیمچه امین‌الدوله (واقع در بازار) نقشداشته‌است.
خانه بروجردیها در زمینی به مساحت تقریبی ۷۰۰ ، ۱ مترمربع ساخته شده ومساحت این بنا حدود ۳۰۰۰ مترمربع و شامل دو حیاط اندرونی و بیرونی و مشتمل است بر دو ورودی اصلی و فرعی ، هشتی ، راهرو، حیاط ، تابستان نشین ، زمستان نشین ، آشپزخانه ، حیاطهای سرپوشیده در اطراف ، و زیرزمینی وسیع .

 

این بنا از نظر خصوصیات محلّی و عناصر معماری و تزیینات داخلی از اهمیّت فوق العاده ای برخوردار است نقاشی‌های این بنا در شیوه‌های متنوع و با رنگ و روغن و آبرنگ و زیر نظر هنرمند نامدار، مرحوم میرزامحمد خان غفاری ملقب به کمال‌الملک طراحی و اجرا شده است. در بام تالار نیز نورگیرها و بادگیرهای بسیار جالب خودنمایی می‌کند که از نظر طرح و اجرا در زمره آثار بدیع معماری سنتی ایران است.

 

 

قدمت خانه بروجردی ها به طوری که در کتیبه چهار طرف تالار آن آمده به سال ۱۲۹۲ ه.ق باز می گردد این خانه را حاج سید جعفر نطنزی که از بروجرد مال التجاره وارد می کرده ساخته است .
بنابر اظهارات موثق ساخت این مجموعه در حدود ۱۸ سال یعنی از سال ۱۲۹۲ تا سال ۱۳۱۰ ه.ق به درازا کشیده در آن بیش از ۱۵۰ بنا و هنرمند گچ کار و آینه کار و دیگر هنرمندان بکار گرفته شده اند .
بنای مذکور در اصل به صورت اندرونی و بیرونی بوده و این بخش از بنا که شرح آن خواهد آمد قسمت بیرونی خانه است . این قسمت از سال ۱۳۵۳ه.ش به تملک سازمان میراث فرهنگی درآمده و در فهرست آثار تاریخی کشور ثبت شده است . بخش اندرونی که در شمال شرقی و شرق بنا واقع است هنوز تحت مالکیت خصوصی می باشد بنا حیاطی کشیده دارد که در دو سر آن دو مجموعه فضائی مهم قرار گرفته اند و نمای این دو بخش نسبت به دو جبهه دیگر ارتفاع بیشتری دارد .

 

ورودی اصلی در شمال ساختمان واقع شده و، بویژه به سبب نحوه اتصالی که میان خانه و کوچه پدید آورده ، به شکوه ساختمان افزوده است . دیوارهای آن تا ارتفاع معینی تنها با گچ پوشیده شده و ساده است ، اما سقف آن تزییناتی برجسته دارد. در دیوارهای ورودی سکّه هایی تعبیه شده که با مقرنس کاری گچی به طاق نمای اصلی سقف متصل می شود. ورودی از طریق در چوبیِ بزرگی با کنده کاریها و گُلْ میخهای متعدد و دو کوبه که بر پاشنه سنگی می چرخد، به هشتی راه می یابد. هشتی پس از ورودی اصلی است و گنبدی آراسته به کاربندیهای بسیار زیبا دارد که در مرکز آن نورگیری تعبیه شده و از طریق دری مشابه درِ اصلی ، که روبروی آن قرار گرفته ، به حیاط راه می یابد. بیش از نیمی از مساحت زمین به حیاط اختصاص دارد. معبر ورودی حیاط دالانی است غلام نشین ، با تزییناتی چندضلعی و هلالی ، و راهروی پیچ دار با سقفی که در آن نورگیرهایی تعبیه شده است . در وسط محور طولی حیاط حوض بزرگی با سنگ سیاه تراش خورده و پاشوهایی در اطراف قرار دارد که آب آن از قنات نصرآباد تأمین می شده است . در جانب چپ و راست حوض نیز چهار باغچه به چشم می خورد.
تابستان نشین ، که مهمترین و اصلیترین بخش خانه بروجردیهاست ، مقابل ورودی اصلی و پشت به قبله واقع شده است ، و قوس بزرگِ نمای آن که در تمام خانه های اعیانی قدیمی کاشان دیده می شود، احتمالاً تقلیدی است از طرح مثلّث در نمای معماری اروپایی که تحت تأثیر معماری ایرانی به صورت منحنی در آمده است . در داخل محدوده قوس ، گچبریهای برجسته ، متأثر از تزیینات روسی مانند سماور و قوری ، به چشم می خورد.

 

تابستان نشین شامل دو اتاق ، تالار اصلی ، دو سرپوشیده فرعی ، یک سرپوشیده اصلی ، دو گوشواره ، یک شاه نشین و تالار طَنَبی است . در مرکز آن ، گنبدی با نورگیرهای زیبا و تزیینات مقرنس کاری قرار دارد. ایوان اصلی در محور تقارن تابستان نشین ، پس از حیاط عامل دوم در تقسیم فضا و برای استفاده ساکنان در فصل گرما است . در دو جانب ایوان و تالار طنبی راهروهای ورودی و اتاقهای نشیمن قرار گرفته اند که چشمگیرترین آثار تزیینی در همین قسمت به کار رفته است .
زمستان نشین ، در شمال مجاور راهرو ورودی و مشتمل بر یک اتاق ، یک شاه نشینِ پنج در با گچبریهای زیبا و ایوانی وسیع و آفتابگیر است . در قسمت شرق مشتمل بر سه اتاقِ سه در در حدّفاصل زمستان نشین و تابستان نشین است که از راهروهایی مشترک به یکدیگر راه می یابند. سقف اتاقها مسطح و فاقد تزیینات است . قسمت غربیِ زمستان نشین نیز با دو اتاق کوچک به همراه فضایی سرپوشیده ، قسمت شمالی و جنوبی بنا را به هم می پیوندد. آشپزخانه وسیع با طاقچه ها و صندوقخانه و انباری در شمال و سمت راست مجموعه واقع است و از راهروی باریک بدان راه می یابند. از زیرزمین که در زیرِ سه بخش شمالی و جنوبی و غربی قرار دارد، بیشتر به عنوان سرداب و انبار و فضای خدماتی استفاده می شده است .

 

مجموعه واقع در جبهه شمالی دارای یک تالار پنج دری با شاه نشین است که محل پذیرایی مهمانان بوده و یک مهتابی در جلوی خود دارد و بادگیری هم در پشت آن دیده می شود. فضای داخلی تالار دارای تزئینات گچ بری است. دو اتاق سه دری کوچک در دو سوی مهتابی قرار دارند که در مقایسه با تالار و فضاهای طرفین آن از ارتفاع کمتری برخوردارند و ترکیب حجمی خاصی را بوجود آورده اند.دو طرف آن دو اتاق بهار خواب قرار دارد که بهعلت نور مناسب وگرمای زیاد، بیشتر در زمستانها مورد استفاده قرار می گرفتهاست.
قسمت شمال شرقی مطبخ(آشپزخانه) قرار دارد.در قسمت شرقی بنا اتاقها و ایوانهای سرپوشیدهبه چشم می خورد که در جلو ایوانها پله هایی جهت رفتن به سردابها ساخته شده است.اینسردابها در جبهه های مختلف بنا واقع اند که بوسیله بادگیرهایی هوای آنها خنک وتهویهمی شوند.

 

شرح پلان خانه بروجردی ها معماری داخلی وعملکردفضاها
*مساحت ۱۷۰۰مترمربع-زیربنا۱۰۰۰مترمربع-
*دوطبقه ودربعضی قسمتها مثل قسمت جنوبی که باسرداب دارای ۳طبقه است.
*دارای یک حیاط با ابعاد۲۰در۳۰-
*دارای ۳ورودی درشمال(ورودی اصلی)،غرب(مخصوص مراسم مذهبی وغیره) وجنوب(برای خواص)-ایوان های سرپوشیده دراطراف حیاط.
*جلوخان درفضای هشتی که دارای ۶عددسکو برای انتظارمراجعین می باشد.این سکوها پاخوری نام دارد.

 

تقسیمات خانه بروجردی ها: بیرونی-اندرونی
بخش بیرونی شامل:بخش شمالی-بخش جنوبی(تابستانی)-بادگیرها
بخش اندرونی شامل:بخش شمالی_بخش جنوبی
بخش بیرونی:
۱٫هشتی
۲٫راهرو و دهلیز
۳٫حیاط مرکزی مستطیل شکل۲۰×۳۰
۴٫بخش اصلی وتابستانی بنا(بخش اعظم تزیینات دراین قسمت است)
۵٫سرداب درزیرزمین(دمادراین سرداب درتابستان حدود۲۰درجه کمترازطبقاط بالایی ست.سرداب با یک سیتم کانال کشی افقی وعمودی به ۲بادگیرارتباط دارد.نمای سرداب از گچ وآجراست.
۶٫آشپزخانه وانبارها:دربخش شمالی قراردارند.
۷٫بادگیرها:دردوبخش شمالی وجنوبی قسمت بیرونی می باشد
بادگیرهای این خانه هشت ضلعی هستند.

 

مشخصات بنا
ساختمان به ابعاد ۱۷٫۳۰ × ۱۴٫۹۰ متر بنا گردیده است. جنس مصالح عبارت از خشت و گل و پایه بنا از سنگ لاشه محلی و ساروج است. بنا دارای ۷ اتاق در طبقه همکف، ایوانی در جلوخان و دو اتاق در طبقه زیرین است. درهای ورودی اتاق‌های زیرزمین رو به بیرون بازشده و طبقه اصلی با یک متر ارتفاع از سطح زمین ساخته شده تا از رطوبت محل در امان باشد. بازشو‌های ساختمان چوبی بوده و اندود داخلی بنا به‌جز یک اتاق، بقیه از جنس گچ می‌باشد. سقف‌های عمارت دارای سیستم تاق-تویزه و تاق-چشمه گنبدی بوده و از جنس خشت بنا گردیده است. نوع پوشش بام متناسب با محیط از غوره گل، کاه‌گل و لایه‌ای از برگ گیاهان ساخته شده است. نمای عمارت ترکیبی از آجر، گچ و شمشه‌های گچی است که در قسمت فوقانی نما به شکل زیبایی خودنمایی می‌کند.
حیاط به ابعاد ۷۵×۱۰۵ متر و دارای دو حوض بزرگ است که آب چشمه اسکندریه پس از گذر از باغ تالار، آبشار نیاسر، با رسیدن به این منطقه وارد حوض اول گردیده و پس از گذر از زیر ساختمان وارد حوض دوم در قسمت جلویی ساختمان می‌شده است.

رضا حاشیه باف بازدید : 236 جمعه 11 تیر 1395 نظرات (0)
1 / 2

چشمه سلیمانیه کاشان، چشمه ای است که در نزدیکی باغ فین قرار داشته و آب باغ فین را تامین می کند. این چشمه در حدود ۷۰۰۰ سال قدمت دارد.

آب چشمه دارای ویژگی هایی است که برخی مانند یهودی ها آن را معجزه حضرت سلیمان می دانند که البته این قضیه قابل اثبات نیست. از ویژگی های آب یکی میزان آن است که اصلاً بستگی به بارندگی سالیانه و فصل پرباران و کم باران ندارد و دبی آب همیشه ثابت است حتی در سال های خشک سالی این میزان تغییر نمی کند. دبی آب حدود ۳۶۰ لیتر در ثانیه است. دومین ویژگی آب دمای آن است که در طول سال ثابت و روی ۲۵ درجه است . در زمستان که محیط سرد است آب گرم به نظر می رسد و در تابستان که محیط گرم است آب خنک به نظر می رسد.

آب چشمه سلیمانیه فوق العاده صاف است ولی به واسطه داشتن بعضی املاح برای آشامیدن مناسب نیست.

در وجه تسمیه این چشمه دو روایت نقل می شود:

الف: کاشان یکی از مراکز یهودی نشین ایران بوده که طبق آمارگیری که در دوران شاه عباس دوم انجام شده است بیش از ۱۰۰۰ خانوار یهودی در این شهر سکونت داشته اند و در آن دوران با حضور چند تن از علمای یهود در این شهر لقب اورشلیم دوم به آن اطلاق شده است. یهودیان ساکن در این شهر برای این آب قداست خاصی قائل بوده اند زیرا معتقد بودند که این چشمه از معجزات سلیمان نبی است، از همین روی آن را به نام چشمه سلیمانیه نامیده اند.

ب: برخی نیز اعتقاد دارند در دوران شاه سلیمان صفوی در اطراف این چشمه صفه یا بنایی ساخته شده است، به این سبب آن را به نام سلیمان صفوی چشمه سلیمانیه خوانند.

البته هر دو، روایت هایی شفاهی هستند که برای آن سند مکتوبی موجود نیست اما در فرهنگ عامه مورد قبول واقع گردیده اند.

رضا حاشیه باف بازدید : 365 جمعه 11 تیر 1395 نظرات (0)
5 / 7

در ۶ کیلومتری جنوب غرب شهر کاشان بر حاشیه کویر آنجا که کوهستان آغاز می شود، عرصه میانی چهار دیوار که بر فرازش شاخسار انبوه درختان سرو کهن چون چتری سبز نمایان است، محدوده باغ معموری است که به باغ فین شهرت دارد. این باغ در قصبه فین کوچک از روستای فین و در بخش مرکزی شهر کاشان واقع شده است. توسعه و گسترش این شهر در طول تاریخ مدیون چشمه های آب و کاریزهای منطقه فین است.

باغ فین مجموعه ای است که به تدریج و در طی زمان پدید آمده است. شواهد تاریخی بناهای عمارت های سردر ورودی باغ در دیوار شمالی همچنین بارو و برج های مدور چهارگانه اطراف آن، عمارت سرابستان در میانه باغ و حمام بزرگ واقع در جبهه شرقی آن را به زمان شاه عباس نسبت می دهند.

این باغ تا پایان دوره صفوی با تغییری اندک همچنان آباد بود اما با هجوم افغان ها به ایران از رونق این باغ کاسته می شود و رو به ویرانی می نهد. با توجهی که کریم خان زند به این باغ نشان می دهد عرصه های باغ از نو آباد می شود. عمارت خلوت کریمخانی در جنوب باغ از افزوده های این دوران است. پس از آسیب های ناشی از زلزله، در دوران فتحعلی شاه برای مرمت باغ اوامری داده می شود. در این زمان علاوه بر مرمت تمامی باغ و عرصه و اعیان آن و همچنین افزوده شدن عمارت شترگلویی در مجاورت عمارت خلوت کریمخانی و حمام کوچکی در کنار حمام صفوی باغ برپا می شود. در زمان نظام الملک که عمارت اندرونی ای که بعد ها به خلوت نظام الدوله معروف شد و اکنون برروی خرابه های آن موزه ملی کاشان برپاست، در جبهه غربی باغ احداث می شود.

در دوران سلطنت محمد شاه عمارت شاه نشین و حوض جوش مقابل آن در جبهه جنوبی به مجموعه بناهای باغ افزوده می شود.

فضای باغ فین چهار گوشه ای محصور است، محور طولی باغ درست در میانه آن و در راستای شمال شرقی – جنوب غربی قرار گرفته و ورودی اصلی باغ در منتهی الیه همین محور و در جبهه شمالی باغ واقع شده است. دو گذر اصلی شمالی – جنوبی و شرقی – غربی که در محل تلاقی شان در قلب باغ، تختگاهی برای استقرار سرابستان و بستری گشوده برای قرار گیری آبگیر اصلی پدید آمده، چهار باغی آشنا را رقم زده است. در دوره قاجاریه در محوطه باغ نیز کلیه کف و ازاره و نماسازی جدار و اطراف جدول­ های عمارت و خیابان­ ها و ۲ حمام بزرگ و کوچک آن با تخته سنگ­ های مرمر شفاف و کاشی­ های ممتاز هفت رنگ و فیروزه ­ای ساخته و پرداخته گردید. صفه نوبنیادی نیز به نام شترگلوی فتح­علی شاهی در سمت جنوب شرقی باغ احداث شد که اکنون استخوان­ بندی اصلی آن به همین نام باقی مانده است. این بنا علاوه بر حوضخانه، چهار طاقی با حوض جوشی که آب سرریز آن به وسیله ۳ جدول کاشی از وسط خیابان­ های باغ جریان می­ یابد، مشتمل است بر صفه وسیع و سرپوشیده با ۴ ایوان و شاه نشین که سابقاً کف همه آن­ها از تخته سنگ­ های بزرگ مرمر فرش شده بود و در ۲ طرف شمالی و جنوبی این بنا ۲ حیاط خلوت با اتاق­ های متعدد و سایر لوازم سکونت زندگی انسانی احداث شده بود.

گذر اصلی شمالی – جنوبی باغ از عمارت سردر آغاز می شود. این عمارت دو اشکوبه که در طبقه بالا شامل تالاری با چشم انداز های گشوده به محیط اطراف است، پیوندگاه برون و درون به شمار می آید.

گذر اصلی شرقی – غربی باغ، دو عمارت کتابخانه امیرکبیر و موزه ملی کاشان را به عنوان دو نقطه عطف در منتهای خود دارد. این گذر در جنوب محور تقارن شرقی – غربی باغ قرار گرفته است. حاصل این جابجایی، پدید آمدن دو فضای نامتقارن در سوی این گذر است. چنین به نظر می رسد که بخش جنوبی حاصل از این تقسیم، به فضای خلوت و اندرونی باغ اختصاص دارد و بخش شمالی آن، فضای بیرونی و عمومی باغ را تشکیل می دهد.

باغ فین افزون بر این دو گذر اصلی شامل گذرگاهی فرعی است که در طول باغ از جنوب به شمال امتداد دارد. این محور از مقابل عمارت شترگلوی در جبهه جنوبی باغ آغاز می شود و در آخر به یکی از ورودی های فرعی باغ در دیوار شمالی ختم می شود.

عمارت شترگلوی از طریق عمارت شاه نشین به خلوت کریمخانی پیوسته است و مجموعه این بناها دیواره جنوبی باغ را تشکیل می دهد. بدنه غربی را مجموعه به هم پیوسته امیرکبیر و دو حمام کوچک و بزرگ باغ محصور ساخته و در بدنه شرقی آن و در پشت حصار باغ، عمارت کنونی موزه ملی کاشان واقع شده است.

در طراحی باغ فین، آب اساسی ترین عنصر بوده‌ است. آب در باغ فین به صورت‌ های راکد (در استخر مقابل کوشک و حوض خانه صفوی)، روان (در جوی‌ ها)، فورانی (فواره‌ها) و جوششی (ظهور آب از حفره‌های منظم کف حوض در حوض جوش و حوضخانه صفوی و شترگلوی فتحعلی شاه) حضور دارد. هریک از اشکال گوناگون آب در این باغ، مفهومی خاص را تداعی می‌کند. آب فراوان و جریان آن در جوی‌ هایی با کاشی فیروزه‌ ای، در محیطی که آب واقعاً کمیاب است و درختانی با سایه گسترده در تضادی بزرگ با کویر خشک و طبیعتی نامهربان است که در پشت دیوارهای باغ گسترده‌ است.

آب جاری در جوی‌ ها، استخرها و حوض های باغ از چشمه سلیمانیه تامین می‌شود. آب این چشمه ابتدا در استخری در پشت باغ جمع می‌شود. اختلاف ارتفاع این استخر نسبت به سطح جوی‌ ها، ایجاد فواره هایی را امکان‌ پذیر کرده‌ است که به روش ثقلی آب را به بالا پرتاب می‌کنند.

آب حوض اصلی از دوازده چشمه داخل آن می‌جوشد که به آن حوض جوش گفته می‌شود. از آن به بعد، آب در جوی‌ هایی با کاشی‌ های فیروزه‌ ای جریان می‌یابد. رنگی که با رنگ خاکی صحراهای اطراف در تضاد است.

آب در این باغ مسیر های متعامدی را طی می کند. سپس با خارج شدن از باغ، اول سنگ آسیاب معروف به «خونی» را به گردش در می آورد و پس از طی مسافتی دوباره با آب چشمه مردانه یکی شده و به مصرف باغ های فین می رسد.

مهمترین گیاهان باغ فین، شامل ۵۷۹ اصله درخت سرو و ۱۱ اصله درخت چنار است. با توجه به قدمت این درختان، به نظر می‌ رسد که درخت سایه گستر و همیشه سبز سرو در طراحی باغ نقش کالبدی داشته و کاشت معدود درختان خزان دار چنار موجود در باغ، فقط به منظور افزایش کیفیت بصری صورت گرفته‌ است. اغلب درختان باغ، بین ۱۰۰ تا ۴۷۰ سال سن دارند.

حمام فین کاشان که در باغ فین قرار دارد، همان مکان تاریخی است که ناصر الدین‌ شاه در سال ۱۸۵۲ میلادی صدر اعظم خود امیرکبیر را در آن به قتل رساند.

این اثر در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۱۴ با شماره ثبت ۲۳۸ به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌ است و چند سال است که به ثبت جهانی یونسکو نیز رسیده است.

منبع

1- نعیما، غلامرضا. (1385)، باغ های ایران، انتشارات پیام، تهران.

2- کتاب آشنایی با جاذبه های گردشگری ایران، انتشارات آذر و سیمای دانش، دکتر حسین یاوری و معصومه ظفری، 1391.

3- جوادی، محمدرضا و برازجانی، ویدا، باغ شاه فین، باغ ایرانی حکمت کهن، منظر جدید، موزه هنرهای معاصر تهران، پاییز 1383.

رضا حاشیه باف بازدید : 270 جمعه 11 تیر 1395 نظرات (0)

باغ فین کاشان، نام یک باغ ایرانی است که حمام فین نیز در آن قرار دارد. مکان نامبرده جایی است که ناصرالدین‌شاه، در سال ۱۸۵۲ میلادی صدراعظم خود امیرکبیر را در آن به قتل رساند. سابقه و قدمت باغ فین احتمالا به دوره صفویه بازمی‌گردد. وسعت باغ بالغ بر ۲۳ هزار مترمربع و شامل یک حیاط مرکزی است که به وسیله دیوار، بارو و برج‌های استوانه شکل محصور شده‌است. در مقایسه با بسیاری از باغ‌های ایرانی مشابه، باغ فین با آب قابل توجهی مشروب می‌شود.
باغ فین و مجموعه بناهای آن در کاشان، باغ فین واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۱۴ با شمارهٔ ثبت ۲۳۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. کار ثبت جهانی این اثر که از سال ۲۰۰۷ میلادی آغاز شده بود، چندین سال به طول انجامید و سرانجام در زمستان ۱۳۸۹، مرحله اول ثبت این اثر در فهرست میراث جهانی یونسکو به انجام رسید.


برخی منابع تاریخی قدمت این باغ را به دوران سلطنت آل‌بویه می‌رسانند. به استناد این منابع، زلزله مهیب سال ۱۵۷۳ میلادی باعث تخریب کلی باغ شد. بقایای باغی در چند صد متری باغ فین(باغ نو) موجود است که به باغ کهنه معروف است. باغ کهنه در دوره ایلخانان مغول بیشترین گسترش را یافته بوده‌است. به هرحال ساختمان باغ فین فعلی به دوران شاه‌عباس اول نسبت داده شده و میراث فرهنگی ایران طراح باغ را غیاث‌الدین جمشید کاشانی می‌داند. با این وجود منابع دانشگاهی طراح باغ را شیخ بهایی معرفی می‌کنند.


کار ساخت و توسعه عمرانی باغ در دوره شاه صفی و شاه‌عباس دوم نیز ادامه یافت و به اوج رسید. بناهای سردر ورودی، کوشک صفوی و یکی از حمام‌ها محصول این دوره بوده‌اند. همچنین شاه سلیمان صفوی صفه‌ای پیرامون چشمه فین بنا نمود که احتمالا موجب تغییر نام چشمه فین به چشمه سلیمانیه بوده‌است. از اواخر دوره صفویه تا دوره زندیه و همزمان با حمله افغان و لشکرکشی‌های نادر شاه، توجهی به باغ نشده‌است. در دوره کریمخان زند و همزمان با وقوع چند زلزله پیاپی، باغ و ابنیه موجود در آن مورد مرمت قرار گرفت و بنای خلوت کریمخانی به آن افزوده گشت.

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

در دوره سلطنت فتحعلی‌شاه قاجار، بخش‌هایی زیادی به ابنیه باغ افزوده شد. تقریبا مابقی ابنیه موجود در باغ، همگی محصول این دوران است. ولی با مرگ فتحعلی‌شاه، کار رسیدگی به باغ و درختان آن رها شد و حتی بخش‌هایی از باغ از میان رفت. با ثبت ملی این اثر در هفتاد سال پیش، رسیدگی و توجه به آن اهمیت بیشتری یافت. در دوره پهلوی، بنای موزه ملی کاشان بر خرابه‌های خلوت نظام‌الدوله و همچنین بنایی در حدفاصل کتابخانه و حمام‌ها ساخته شد و سایر ابنیه نیز مورد مرمت قرار گرفت. سوء مدیریت و بی‌توجهی در چند سال اخیر، موجب خسارات جبران ناپذیری به باغ شده‌است.


در سال ۱۹۳۵ و همزمان با ثبت ملی این اثر، ابتدا استخر مرکزی باغ مورد مرمت قرار گرفت. در سال ۱۳۳۶ بنای موسوم به خلوت نظام‌الدوله که به طور کامل تخریب شده بود، مجددا بنا شد و به موزه ملی اختصاص یافت. مرمت سایر عناصر معماری ازجمله کوشک‌ها در سال ۱۹۷۹ آغاز شد.

در سال ۱۳۸۷ ادامه ساماندهی کف فرش، تهیه پرونده طرح آسیب شناسی و درمان پوشش سبز گیاهی باغ فین، ساماندهی مجاری آب خروجی حوض‌ها و جوی‌های داخل باغ، مرمت در چوبی گره چینی شده عمارت سر در، آواربرداری و بام‌سازی کوشک صفوی و ساماندهی راه آب‌های آن به انضمام آواربرداری و بام سازی ضلغ غربی و همچنین نصب دوربین‌های مداربسته باغ انجام شد.

به دنبال تشکیل پرونده ثبت جهانی این اثر، در سال ۱۳۸۹ یونسکو دستور اعمال تغییراتی در سنگ‌فرش و پیاده‌روهای باغ صادر نمود که این تغییرات انجام شده‌است.


باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

معماری باغ

وجود عناصر آب و درخت که عناصری پویا هستند در کنار ابنیه که عناصر ثابت معماری هستند، هویتی زنده به این اثر فرهنگی و تاریخی بخشیده‌است. باغ فین یکی از مهمترین نمونه باغ‌های ایرانی است که همچنان زنده و پابرجاست. همچنین این باغ به خوبی روش ایجاد منظر فرهنگی را معرفی می‌کند.


عنصر آب : در طراحی باغ فین، آب اساسی ترین عنصر بوده‌است. آب در باغ فین به صورت‌های راکد(در استخر مقابل کوشک و حوض خانه صفوی)، روان (در جوی‌ها)، فورانی (فواره‌ها) و جوششی (ظهور آب از حفره‌های منظم کف حوض در حوض جوش و حوضخانه صفوی و شترگلوی فتحعلی شاه) حضور دارد. هریک از اشکال گوناگون آب در این باغ، مفهومی خاص را تداعی می‌کند. آب فراوان و جریان آن در جوی‌هایی با کاشی فیروزه‌ای، در محیطی که آب واقعا کمیاب است و درختانی با سایه گسترده در تضادی بزرگ با کویر خشک و طبیعتی نامهربان است که در پشت دیوارهای باغ گسترده‌است.
آب جاری در جوی‌ها، استخرها و حوض‌های باغ از چشمه سلیمانیه تامین می‌شود. آب این چشمه ابتدا در استخری در پشت باغ جمع می‌شود. اختلاف ارتفاع این استخر نسبت به سطح جوی‌ها، ایجاد فواره‌هایی را امکان‌پذیر کرده‌است که به روش ثقلی آب را به بالا پرتاب می‌کنند.
آب حوض اصلی از دوازده چشمه داخل آن می‌جوشد که به آن حوض جوش گفته می‌شود. از آن به بعد، آب در جوی‌هایی با کاشی‌های فیروزه‌ای جریان می‌یابد. رنگی که با رنگ خاکی صحراهای اطراف در تضاد است.


عنصر درخت : مهمترین گیاهان باغ فین، شامل ۵۷۹ اصله درخت سرو و ۱۱ اصله درخت چنار است. با توجه به قدمت این درختان، به نظر می‌رسد که درخت سایه گستر و همیشه سبز سرو در طراحی باغ نقش کالبدی داشته و کاشت معدود درختان خزان دار چنار موجود در باغ، فقط به منظور افزایش کیفیت بصری صورت گرفته‌است. به نظر می‌رسد که کاربرد درخت سرو در ادبیات فارسی به عنوان نماد زیبایی انسان در این انتخاب بی‌تاثیر نبوده‌است.
اغلب درختان باغ، بین ۱۰۰ تا ۴۷۰ سال سن دارند. طی پانزده سال گذشته و بخصوص بعد از سال ۱۳۸۶، مجموعه‌ای از عوامل موجب بروز فاجعه خشکی و بیماری درختان شد. عواملی همچون مهار فیزیکی غیراصولی، دخالت غیر کارشناسانه، سرمازدگی شدید، عبور سیم و کابل برق و لوله‌گذاری‌های تاسیساتی، ایجاد پیاده‌روهای آهکی و سیمانی و محصور کردن درختان با آن، آبیاری نادرست و غیراصولی، آفت شپشک، نادیده گرفتن دستور غذایی درختان، مشکلات مدیریتی و نادیده گرفتن نظرات کارشناسان موجب گردید تا حداقل ۱۱۲ درخت تاریخی به طور کامل خشک شده و تعداد زیادی هم بین ۳۰ تا ۵۰ درصد آسیب ببینند. مسئولین میراث فرهنگی پایان یافتن «عمر مفید» درختان را دلیل خشک شدن آن‌ها می‌دانند.


عنصر ابنیه : در طراحی اولیه باغ، حفظ تقارن اهمیت ویژه‌ای داشته‌است. به تدریج و با دخالت شاهان، از این تقارن کاسته شده‌است. این خروج از تقارن هم در محورهای تردد در باغ و هم در ابنیه اضافه شده پس از دوره صفویه به چشم می‌خورد.
در مرکز باغ، کوشک صفوی قرار دارد. حمام کوچک و عمارت سردر سایر ابنیه دوره صفوی را تشکیل می‌دهند. کوشک قاجاری با نقاشی‌های زیبای سقفی و دیواری نیز در انتهای باغ و خارج از محور تقارن باغ واقع است. حمام سلطنتی، موزه ملی، خلوت کریمخانی و اتاق شاه‌نشین ابنیه‌ای هستند که پس از دوران صفویه به ابنیه باغ افزوده شده‌اند


باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

فقر فرهنگی - یادگاری نویسی بر روی دیوارهای حمام قاجاری

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

باغ فین کاشان

رضا حاشیه باف بازدید : 2018 جمعه 11 تیر 1395 نظرات (0)

خانه طباطبایی‌ها یکی از خانه های بسیار باشکوه و جزو برترین خانه های ساخته شده در کاشان محسوب می شود. این خانه بسیار شگفت‌انگیز با تزئینات بکار رفته در آن، جزو شاهکارهای دوران قاجاریه است. تاریخ ساخت آنرا به سال های مابین ۱۲۵۵-۱۲۵۰ هجری قمری نسبت می دهند. در عین حال کتیبه‌ای که بر سر اتاق شاه نشین قابل مشاهده است، مربوط به سال ۱۲۹۸ هجری قمری می باشد ولی به نظر می رسد این تاریخ، زمان اتمام نقاشی های صورت گرفته در بنا باشد.

۱

برخی از کارشناسان میراث فرهنگی معتقدند این بنا بر روی یک خانه قدیمی ساخته شده است. خانه‌ای قدیمی که در سال ۱۱۹۲ هجری قمری (دوران زندیه) طی یک زلزله مهیب تخریب شد و بنای فعلی که امروزه مشاهده کنیم، به جای آن برپا شد. مرمتگران میراث فرهنگی با لایه برداری از قسمت های بیرونی تالار زمستانی که در قسمت شرق خانه قرار دارد، با کشف گچبری های مخصوصی که بر روی ستون ها مشاهده کردند، پی بردند که این ستون ها با ستون های موجود تفاوت های اساسی دارد و آنرا به «دوران زندیه» (زمان رخ دادن زلزله) نسبت دادند. پس این نکته موید آن است که قدمت بنای فعلی بسیار زیاد است.

معمار این بنا «استاد علی مریم» جزو معماران سنتی است که با نبوغ و استعداد بسیار و قدرت خلاقیت بی‌نظیر چنین اثری را خلق کرده است. البته از دیگر آثار این معمار توانمند می‌توان به «تیمچه امین الدوله» به سال ۱۲۸۵ هجری قمری و خانه بروجردی ها در جوار این خانه به سال ۱۲۷۵ هجری قمری اشاره کرد.

خانه طباطبایی ها در محله «سلطان امیر احمد» و در جوار بقعه ایشان که از نوادگان «امام جواد (ع)» است، ساخته شده است، بطوری که در مرکز و هسته اصلی محله قرار دارد. اطراف این خانه، خانه عباسیان، خانه بروجردی ها (که مالک آن داماد مالک خانه طباطبایی‌ها نیز می‌باشد) واقع شده‌اند. این محله چون در نزدیکی بازار نیز بوده اررزش تجاری هم داشته است.
نام خانه از نام مالک آن گرفته شده است. وی که یک تاجر کاشانی به نام «سید جعفر نظنزی» بوده، به خاطر سید بودن (از طرف پدر و مادر) به طباطبایی شهرت یافته بود. وی تاجر فرش بوده و از افراد خیر در محله به حساب می آمده است

۲

مساحت خانه ۴۷۳۰ متر مربع است که شامل ۴۰ اتاق، ۴ حیاط، ۲ حیاط خلوت و ۴ زیرزمین می‌باشد. در خانه طباطبایی‌ها می‌توان اصول پنج گانه معماری (رسمی بندی، یزدی بندی، گره‌سازی، مقرنس، کاسه‌سازی) را بطور کامل مشاهده نمود. برای نمونه پوشش سقف ها بخصوص سقف‌های اتاق شاه‌نشین و یا اتاق پنج دری (نشیمن) جزو نمونه های بارزی هستند که از رسمی بندی (که این اصول جنبه سازه ای دارد) استفاده شده است. یزدی‌بندی‌های بسیار زیبا در اتاق شاه‌نشین این بنا قابل مشاهده است که بسیار باشکوه گچبری شده‌اند و بر روی آن نقاشی نیز کرده‌اند (یزدی بندی فقط جنبه تزئینی دارد). مقرنس های زیبای موجود در این بنا را می توان در کنار ایوان آیینه خانه مشاهده کرد که همچون نگینی می درخشد. هنر گره سازی (ایجاد شکل ها و نقوش مختلف اسلیمی با قطعات چوب بگونه‌ای که فاقد هر گونه میخ و چسب باشد) را نیز می توان در طراحی های مختلف بنا از سنگفرش و کف هشتی تا آینه‌کاری های ایوان آئینه، پنجره های مشبک گچی و بخصوص در و پنجره های این خانه به طور کامل دید.

۳

در کتاب مشهور «سبک شناسی معماری ایرانی»، مرحوم «کریم پیرنیا» اصول معماری ایرانی ـ اسلامی را به پنج دسته تقسیم می‌کند که شامل «مردم‌واری»، «پرهیز از بیهودگی»، «نیارش»، «خود‌بسندگی» و «درونگرایی» می‌شود. در این بنای با عظمت هر پنج مورد، بسیار زیبا و با یک نظم دقیق قابل مشاهده است.

«مردم واری» به رعایت تناسبات ساختمان براساس تناسبات انسانی گفته می شود. این نوع معماری در تار و پود زندگی و طراحی معماران ایرانی نهفته است. به عنوان مثال در خانه طباطبایی سعی شده است که مردم‌واری را در ابعاد درها و پیر نشین ها رعایت کنند و آنها را کوتاهتر بسازند. با اینکه درب اتاق نشیمن که بیشتر محل نشست و برخواست خود صاحبخانه بود، ساده و بی آلایش ساخته شده و تزئینات و نقاشی زیاد نداشته است، در مقابل درب اتاق شاه نشین که تالار پذیرایی از مهمان ها بوده، در سطوح مختلف نقاشی، گچبری و تزئینات قابل توجه بکار رفته است.

۴

«پرهیز از بیهودگی» بدین گونه تعریف می‌شود که در معماری ایرانی معماران همیشه بر آن بودند که در ساختمان، چیزی بیهوده یا پرت ایجاد نکنند و بنا به تفکرات مذهبی و آئینی خویش از اسراف چه در ایجاد فضا و یا بکار بردن مصالح جلوگیری نمایند. این پرهیز از بیهودگی را می‌توان در خانه طباطبایی با ایجاد فضای پر و خالی که صورت گرفته دید که هم به زیبایی فضا کمک می کرده و هم از مصرف بی رویه حجم زیادی از مصالح جلوگیری می‌شده است.

«نیارش» از لحاظ معنای لغوی به دانش و فن پایداری ساختمان گفته می شود. معماران همیشه تلاش و همت خود را بکار می بستند تا پوش ها و دیوارهای مقاوم و مستحکم در برابر عوامل جوی ایجاد کنند. در خانه طباطبایی فضاهای مشابهی مثل حوض، سرداب، پستو و … وجود دارد ولی در فن ساختمان سازی با هم متفاوت اند. یا در زمینه پخش بارهای وارد بر طاقهای تالارها از اتاق های گوشواره در کنار آن استفاده می کردند. در جاهایی که رطوبت زیاد بوده است مانند زیرزمین با دیواره های بادگیر ملاط ساروج را (مخلوط آهک و سیمان و ماسه) بکار می بردند. در صورتیکه که در جاهایی که ایستایی ضرورت نداشته مانند اتاق های نشیمن و یا پذیرایی، مصالح اصلی فقط از خشت و خاک بوده است.

۵

«خودبسندگی» از دیگر اصول معماری ایرانی است که تعریف آن بدین صورت است: استفاده از مصالح مورد نیاز که بتوان از نزدیکترین مکان تهیه کرد، تا نیاز به حمل و نقل مصالح از جاهای دیگر وجود نداشته باشد و ساختمان ایجاد شده بیشتر شبیه ساختمان های بومی خود باشد. در ساخت خانه طباطبایی و گچبری های داخل آن سنگ‌های گچ معدنی را فراهم آورده، خرد می‌کردند و مورد استفاده قرار می دادند. همچنین خشت بکار رفته در ساخت تمامی تالارها و اتاق های مجاورش از محیط اطراف تهیه می شده است.

معماری ایرانی مدیون «درونگرایی» خویش است. بناهای مسکونی اغلب در اقلیم کویری بصورت درونگرا و با حیاط مرکزی ساخته می شدند. این درونگرایی ساخت بناها علاوه بر جنبه اقلیمی، جنبه اعتقادی و مذهبی مردم را نیز آشکار می کند. ایجاد محرمیت و عزت نفس و ارزش نهادن به حریم شخصی کاملاً در بناهای ایرانی بخصوص ساختمان مسکونی قابل مشاهده است. این درونگرایی و حفظ محرمیت را به وضوح در خانه طباطبایی ها می توان دید، از آنجا که حتی یک پنجره باز شو به بیرون وجود ندارد و در عین حال با ساخت یک حیاط مجلل با گچبری های زیبا، نور و دید کافی برای اتاق ها بطور کامل تامین می‌گردیده است.
البته تمامی بخش های داخلی خود خانه نیز تقسیم بندی و حریم های خاص خود را دارا می‌باشد که هر کدام بصورت مجزا کاربرد دارد. اگر بخواهیم قسمتهای مختلف چنین خانه‌هایی را دسته بندی کنیم می توان آنها را به سه دسته کلی تقسیم نمود: ۱) اندرونی ۲) بیرونی ۳) بخش خدمه

۸

هر کدام از بخش‌های فوق اجزای مشخص با کاربری های مختلف را شامل می شود. «بخش اندرونی» معمولاً محل زندگی و رفت و آمد صاحبخانه بوده و ضمن رعایت حریم خانواده ارتباط با بخش های دیگر بنا نیز ممکن بوده است. در این بخش افراد حق ورود به داخل آنرا ندارند و معمولاً تزئینات ساده‌تر و بی‌آلایش‌تر صورت گرفته است. «بخش بیرونی» مختص پذیرایی از بزرگان و مهمانان بوده و در عین حال بسیار مجلل، باشکوه و با تزئینات بسیار بوده است. در بخش خدمه نیز که ساده ترین بخش خانه محسوب می شده خدمتکاران و ندیمان، امورات خود را سپری می کردند. آنها از تدارکات آشپزی تا تحویل اسب و پذیرش ارباب رجوع  و … را بر عهده داشته‌اند.

بطور کلی مرکز اصلی تمام خدمات در این مکان قرار داشته است. اجزای هر کدام از بخش های اصلی در خانه طباطباییها بدین صورت است:
«بخش اندرونی» خانه طباطبایی ها شامل اتاق پنج دری ساده، سرداب بزرگ با مشخصات خاص از جمله داشتن بادگیر و سقف طاق ضربی، وجود دو حیاط و همچنین دو جداره بودن بدنه جرزها است. این بخش در ضلع شمالی بنا قرار دارد که دارای دو حیاط متصل به هم با رعایت حریم و استقلال است. همانطور که عنوان شد بخش اندرونی مربوط به صاحبخانه است. دو حیاط، با دو ورودی و دوهشتی مجزا در کنار هم قرار دارد، اندرونی که به هشتی اصلی مرتبط است به «اندرونی دخترها» شهرت دارد. دلیل این نامگذاری به واسطه این است که دخترها بعد از ازدواج مدت اندکی در کنار خانواده خواهند بود. البته این بخش اندرونی به «اندرونی زمستانی» نیز معروف می باشد. در بخش روبروی زمستان نشین، اتاق تابستان نشین قرار دارد(به علت آفتاب گیری). بر روی این بخشها تراس زیبایی طراحی شده است که برای استراحت تابستانی به هنگام شب می باشد. زیرزمین اندرونی دارای بادگیری است که با رطوبت داخل فضا ترکیب شده و فضای دلنشینی برای استراحت در تابستان ایجاد می کند. اتاق پنج دری که اتاق نشیمن نیز گفته می شود و متصل به اندرونی زمستانی است به نظر می‌رسد فضایی برای پذیرایی از مهمانان خصوصی‌تر بوده است و به بخش اندرونی مشرف است. در جلوی اتاق پنج دری می توان فضایی دید که به «مهتابی» معروف است و زیبایی آن در شب ها به هنگام استراحت دو چندان می شود. این بنا تا سال ۱۳۷۵ خورشیدی در اختیار صاحبخانه قرار داشته و بقیه قسمت ها بطور جداگانه تفکیک شده است. با خرید خانه توسط میراث فرهنگی سعی گردید که خانه به همان فرم اولیه برگردانده شود. بخش تابستانی نیز دارای بادگیر مخصوص به خود می‌باشد، که به «اندرونی پسرها» مشهور است.

«بخش بیرونی» خانه طباطبایی‌ها در قسمت جنوبی خانه قرار دارد. این ضلع بنا محل پذیرایی از مهمانان و بزرگان می باشد. همچنین مراسمهای مختلف مذهبی اعم از عزاداری و … و همچنین مجالس عروسی و شادی نیز در این بخش برپا می شده است. با توجه به پرکاربرد بودن این بخش، نیاز به تزئینات فراوان و ایجاد یک فضای مجلل و ارزشمند بوده است.

۹

بخش های اصلی قسمت بیرونی شامل این فضاها است: حیاط مرکزی خانه که با گچ بری های زیبا، شکوه خاصی به خانه بخشیده است (در واقع شخصیت اصلی خانه محسوب می شود.) اگر بخواهیم یک تمثیل زیبا از حیاط مرکزی بیان کنیم، باید بگوییم فضای بازی است که آسمان را با آن قاب گرفته‌اند. گچبری‌های گوناگونی در آن می توان دید که شامل طرح های گل و مرغ، طاووس و هما است. به این طرحها، طرح‌های «اسلیمی» گفته می شود. طرح های اسلیمی چون برگرفته از دل طبیعت زیباست به نوعی اشاره به بهشت برین و جاوید دارد. ساخت شکل پرنده ها موید مطلب فوق است. البته در لابه‌لای نقاشی ها می توان طرح‌های غربی را نیز مشاهده کرد، هر چند اندک هستند. طرح گچبری ها زیر نظر «صنیع الملک» (ابوالحسن غفاری) بوده است. وی که مدتی در خارج از کشور بسر برده تا حدودی سعی داشته در بخش‌هایی تجربیات نقاشی اروپا را در کار وارد کند.
حیاط مرکزی دو ورودی مجزا دارد، یکی مختص اتاق شاه نشین است که مهمانان بوسیله آن به راحتی وارد فضای شاه نشین می شوند و دیگری که در گوشه شرقی حیاط قرار دارد و امروزه به عنوان ورودی اصلی بخش اندرونی استفاده می شود.

فضاهای بسیار مهم دیگر که نیازمند توضیح بیشتر است شامل تالارهای تابستانی و زمستانی می شود. در بخش بیرونی، اتاق های به هم پیوسته ای وجود دارد که در اصل همان تالار زمستانی است و در بخش شرقی فضای بیرونی قرار دارد. خصوصیات این بخش شامل، آفتابگیر بودن آن، کوتاه بودن سقف (برای گرم شدن سریع فضاها) و همچنین وجود شومینه برای گرم کردن فضاها در این قسمت است.
در مقابل قسمت شرقی بخش بیرونی، قسمت غربی آن نیز مجموعه ای از اتاق های به هم پیوسته است و در اصل تالار تابستانی محسوب می گردد. علت استفاده از این اتاق ها در تابستان به خاطر این است که آفتاب گیری آنها در تابستان بسیار کمتر از بقیه قسمتها است. سقف این اتاق مرتفع بوده تا تهویه و سیرکولاسیون هوا به خوبی صورت گیرد، این عامل باعث می شود از گرمی هوا کاسته شود و هوای محیط مطبوع تر گردد. درب های روبروی هم این عمل تهویه را بخوبی انجام می دهند.
با بررسی مواردی نظیر بالا مشخص می شود که این خانه مجموعه‌ای از بخش های مختلف است که در فصول مختلف سال قابل استفاده بوده و گویی بصورت «چهار فصل» کار می کرده است. در واقع بهره گیری کامل از تمام امکانات موجود اقلیمی برای آسایش بیشتر افرادی که در آن زندگی می کردند، به این مساله تاکید می کند که در خانه های قدیمی، ارزش و بهای بسیاری برای ایجاد فضا با طراحی دقیق و اندیشمند قائل بوده اند.

۱۱

در قسمت جنوبی بخش بیرونی اتاق «شاه نشین» قرار دارد. این تالار بزرگ جزو بخش های زیبا و بی نظیر خانه های قدیمی بخصوص خانه طباطبایی ها به حساب می آید که نظیر آن کمتر در خانه های تاریخی دیده می شوند. دو بخش در گوشه سمت راست و چپ تالار شاه نشین ساخته شده که قرینه یکدیگرند. این دو بخش «پاگرد» یا «غلامگردش» نامیده می شوند.

به نظر می رسد علت نامگذاری این تالار به شاه نشین، فضایی برای پذیرایی از مهمانان و بزرگان به ویژه در فصل تابستان بوده است. در مقابل این تالار یک ایوان سرپوشیده قرار دارد که در سقف آن با نقش های قالی همچون ترنج و لچک، گچبری و آینه کاری شده است. گفته اند در سطح این فضا قالی با این طرح فرش بوده است و به نوعی این فضا حکم دفتر کار مرحوم «سید جعفر طباطبایی» (مالک خانه) به شمار می‌آمده است. می توان این ایوانِ با فرش پهن شده را، به عنوان نمادی از شغل صاحبخانه دانست که در این فضا نمایان شده است.
بگسترد فرشی ز محراب بین                           که گفتی مگر آسمان شد زمین
در اتاق شاه نشین یک صفه بزرگ دارد و محل نشستن صاحبخانه و بزرگِ خانه بوده و مهمانان که وارد اتاق شاه نشین می شدند متوجه صاحبخانه شده و با احترام کامل وارد مجلس می شدند. شاید این هم یکی دیگر از علل نام نهادن این فضا به شاه نشین بوده است.
شاه نشین چشم من، تکیه گاه خیال تست                  جای شد این چشم من بی تو مباد جای تو
همانطور که عنوان شد در اطراف اتاق شاه نشین دو فضای قرینه بصورت دو طبقه ساخته شده است. به این فضا پاسیو (نورخانه) نیز گفته می شود. این دو فضا با نقاشی‌های بسیار نفیس و بدیع در مورد شکار، تفریحات، مناظر طبیعی و خانه های مختلف فرنگی از جمله «ونیز» ایتالیا به شکلی زیبا مزین شده است و یک حوض زیبا نیز در بخش میانی هر دو فضا قرار دارد. کاربری این فضا علاوه بر مکانی برای انتظار، برای ورود به شاه نشین بوده و جایی برای نشستن افراد خردتر نیز بوده است. بدین معنا که زمانی که بزرگان و مهمانان ویژه در صفه مخصوص می نشستند، ملازمان و خدمه های آنها در این بخش ها جای می‌گرفتند. طبقه دوم این بنا نیز مخصوص نشستن زنان بوده است. غلامگردش یا پاسیو محل اتصال شاه نشین با فضای بهداشتی (سرویس بهداشتی) نیز بوده است.

اتاق های «گوشواره» در قسمت روبروی تالار شاه نشین و به سمت تالار سرپوشیده آینه بصورت قرینه ساخته شده اند. علت نامگذاری این اتاق ها به نام «گوشواره» این است که ما بین تالار شاه نشین و دو اتاق گوشواره ارتباطی برقرار شده است، به گونه ای که اگر شاه نشین را به شکل یک صورت یا چهره در نظر بگیریم، دو اتاق گوشواره در اطراف آن (مثل دو تاگوش) قرار می گیرند.

۱۲

البته معماران سنتی از لفظ «لغاز» به جای «گوشواره» نیز استفاده می کنند. این گوشواره ها جنبه سازه نیز داشته اند و برای استحکام بنا از همین قوس ها و گوشواره ها برای تعدیل بارهای سقف استفاده می کرده‌اند و مانع فروریختن سقف می شدند. این عملکرد در برابر زلزله کاملا نمود پیدا می کند.
نگین خانه های تاریخی را معمولاً به «تالار شاه نشین» می توان نسبت داد. قسمت های مختلف آن شامل درهای گره چینی رنگارنگ، پنجره های ارسی، پنجره های مشبک که از خرده شیشه های رنگی ریز و یک لایه نازک گچی می باشد. سقف هم همانطور که عنوان شد شامل یزدی بندی ها به همراه نقاشی و آئینه کاری است.
نظام آبرسانی در خانه های قدیمی بخصوص خانه طباطبایی ها به وسیله رشته های قنات بوده است. دو رشته آب قنات، یکی از روستای «نصرآباد» و دیگری از روستای «دولت آباد» به سمت خانه سرازیر بوده است، بدین گونه که آب به وسیله دوکانال زیرزمینی که در زیر تالار آینه و اتاق شاه نشین قرار دارد، وارد فضای خانه می شود و بعد از ریختن به حیاط مرکزی به تمام قسمت ها جاری می شود. از این آب برای شستشو استفاده می کردند و برای آشامیدن از حلقه های چاه که در گوشه سمت چپ حیاط مرکزی قرار دارد آب برداشت می کردند.
زیرزمین اصلی بخش بیرونی یکی از اصلی ترین فضاهایی محسوب می شود که در قسمت جنوبی و زیر ایوان مهتابی و اتاق مرکزی نشیمن قرار دارد. البته آنرا به نام های «حوضخانه» و «شبستان» نیز می خوانند. همانطور که قبلاً عنوان شد، سازه بادگیر و دریچه های هدایت هوا در این قسمت قرار دارد.

۱۳

فضای داخل زیرزمین بصورت نیم طبقه‌ای در گوشه های راست و چپ آن بنا شده است. ورودی آنها کوتاه و مجزاست. دو اتاق خواب را نیز با پنجره های سفالی مشبک شکل و سقفی که تزئینات یزدی بندی دارد می توان یافت. یکی از فضاهای مهم داخل زیرزمین اتاقک زیر بادگیر است که در قسمت انتهایی آن واقع شده است. ارتفاع پله ها را حدود ۳۰ سانتیمتر در نظر گرفته اند. که علاوه بر ایجاد محرمیت و حجاب در این فضا مانع از گرم شدن سریع زیرزمین می شود. همچنین پیرنشین هایی که بالاتر از سطح اصلی ساخته شده اند برای سالمندان بکار می روند. همچنین انبارهای مختلف برای نگهداری مواد گوناگون وجود داشته است. این انبارها شامل انبار مواد غذایی، سوخت، علوفه و … بوده است.
حیاط مخصوص خدمه نیز دارای ورودی مجزا و متصل به هشتی بوده است تا حریم این فضا نیز رعایت گردد. تا قبل از بازسازی خانه به شکل امروزی، حیاط خدمه بصورت شخصی استفاده می شد. که پس از خریداری توسط میراث فرهنگی و مرمت آن و اتصال به بخش های اصلی دیگر به حیات اولیه آن برگشت.
اگر در بخش های مختلف این بنا بررسی کنیم، خواهیم دید که نوع ساخت خانه طباطبایی‌ها مانند دیگر خانه های کویری بصورت درون گرا و متقارن می باشد و برای حفظ بعضی از عوامل اقلیمی به درون زمین نیز نفوذ کرده‌اند که اصطلاحا بصورت «گودال باغچه» نیز عنوان می شود.
در شهر کاشان به خاطر اقلیم خشک سعی می کردند خانه ها را در داخل خاک بسازند زیرا زمین عایق حرارتی بسیار خوب در تابستان ها تلقی می شود. همچنین سطح آب های قنات ها در چنین جاهایی پائین می باشد. به همین منظور برای اینکه آب قنات وارد حیاط شود، نیازمند این بوده است که سطح حیاط پائین‌تر از آب قنات قرار گیرد. خاکی که حاصل از گود کردن زمین بوده را نیز سعی می کردند در ساخت بنا استفاده کنند تا چیزی هدر نرود. همچنین از لحاظ ایستایی، نفوذ در دل خاک تاثیر بسیاری در پایداری طاق ها داشته است. مزیت وجود «گودال باغچه» در خانه این بوده که حریمی بسیار مناسب فراهم می آمده و با توجه به اعتقادات مذهبی مالک این خانواده که از سادات بوده، این حجاب مانع دید مستقیم از خانه‌های مجاور می شده است.

۱۴

گودی خانه در تابستان بر خنک شدن خانه کمک بسزایی می کند و البته صدا در آن می شکند. حسن دیگر گودال باغچه علاوه بر دید بصری بسیار زیبا که به اتاق های روبه حیاط گودال باغچه می دهد، پناهگاه بسیار مناسب در برابر بادهای تند کویری است که البته در شهرهای ماسه ای این قضیه مشهودتر است. یکی از نکات زیبای این خانه وجود تقارن در ساختمان آن و حتی تعداد در و پنجره ها می باشد. معمولاً برای تعداد درها از اعداد فرد استفاده می نمودند که براساس اعتقادات و اصل وجودی بوده است. تقارن بنا نیز علاوه بر زیبایی، به استحکام آن کمک می کرده است.
معماری ساخت خانه های کویری بدین گونه است که انواع اتاق های مورد نیاز، معمولاً به دور یک یا چند «میان‌سرا» خلق می شوند تا جهان بیرون را از درون جدا کنند. تنها با یک هشتی ارتباط میان بیرون و درون حفظ می شود. در قدیم خانه هایی که چنین معماریی در آن مرسوم بوده، به سبک درونگرا معروف بوده‌اند.
در سردر ورودی خانه دو سکو ساخته شده که به آن «پیرنشین» می گفتند. درها نیز دارای دو کوبه بوده‌اند که یکی ویژه مردان و دیگری ویژه زنان بوده است. محل ورود به خانه بصورت دو دالان بوده که یکی به بخش اندرونی وارد می شده و دیگری به بخش بیرونی، در عین حال هر دو دالان به هشتی راه داشته‌اند.
خانه های درونگرای کویری همانند این خانه هیچگونه پنجره و بازشویی به بیرون ندارد و تمام نورگیری اتاق ها به واسطه حیاط داخلی صورت می گرفته است و سعی می شده اتاق هایی که کاربرد بیشتری در خانه دارند را روبه حیاط بسازند. از دیگر مزایای خانه اینکه هر چند در حیاط ورودی گچبری های بسیار زیبا وجود دارد، اما از بیرون فقط دیوارهای خشتی قابل مشاهده است. این خود نشان می دهد که صاحب خانه از هر گونه خود نمایی و یا به رخ کشیدن اموال خویش نسبت به دیگران برحذر بوده است.
تناسبات فیزیکی از نکات دیگر حائز اهمیت در ساخت این خانه است. تعیین جهت جغرافیایی فضاها همچون تالار تابستانی و یا زمستانی یا ارتفاع پله ها، شیب ورودی سرداب و … نیز در این خانه ها بسیار مهم بوده است.

۱۵

از قسمت های بسیار مهم خانه «هشتی» است که رابط میان فضاهای اندرونی و بیرونی بوده است. دلیل نامگذاری این فضا را می توان گفت به این دلیل بوده که در بعضی از خانه ها این فضا بصورت هشت ضلعی بوده است البته این دلیل نمی تواند نسبت کامل داشته باشد چون در بعضی از خانه ها از جمله «خانه بروجردی ها» این فضا مختلف الاضلاع می باشد. شاید دلیل اصلی آنرا بتوان این طور بیان نمود که هشتی از ریشه فروهشتی و هلیدن گرفته شده است که به معنای گذاشتن و فروگذاشتن می باشد و در قدیم بسیار بکار می رفته است. از طرفی باربران معمولاً به هنگام بار بردن، بار خود را در این مکان می گذاشتند. دورتادور هشتی سکوهایی ساخته شده برای آنکه فرد منتظر بماند تا یکی از اهالی خانه بیاید و بعد اجازه ورود بگیرد. این فضا را علاوه برهشتی، «اتاق انتظار» نیز می توان نامید. از این رو مرحوم «دکتر پیرنیا» هشت را به معنای برجسته و بیرون آمده و در برابر گیر به معنای فرورفته بکار می برد، چون تنها جایی که مرتبط با فضای خارج از خانه بوده و به عبارتی فضای مکث، انتظار و تقسیم قلمداد می شده است این فضا بوده است.
شیشه های رنگی بکار رفته در پنجرهای اتاق نیز بی حکمت نیست. دلیل استفاده از این شیشه های رنگی را می توان گفت که همانند شیشه های رفلکس امروزی طوری طراحی می شدند که از درون خانه به بیرون دید داشتند، ولی از بیرون به درون چنین چیزی ممکن نیست که این نیز بر درونگرایی و حجاب خانه تاکید بیشتری می کند. همچنین گره سازی پنجره های با شیشه های رنگین باعث می شده که در مقابل آفتاب شدید و گاهی سوزان، پناهگاهی باشد تا چشم را نیازارد. حسن کار شیشه های رنگی، بازتاب اشعه نور خورشید است، در حالیکه شیشه های سفید امروزی چنین خاصیتی را ندارد. همچنین وجود رنگ‌های مختلف شیشه باعث می شود که حشرات به داخل اتاق ها وارد نشوند. به این دلیل که چشم حشرات بصورت مرکب است و هنگامیکه با رنگ ها مواجه می شوند، سردرگم شده و افراد داخل خانه از آزار آنها در امان می مانند. این تاثیر در شهرهای کویری بسیار مشهود است.

۱۶

هر چند «خانه طباطباییها» در دوران غربزده فرهنگی اجتماعی قاجار ساخته شده است و حتی نقاشی‌های فرنگی که طرح مایه های ایتالیایی و فرانسوی دارد را می توان در آن مشاهده نمود ولی در عین حال جزو شاهکارهای معماری در این دوران در ساخت خانه‌های مسکونی به حساب می آید که از هر حیث بخصوص تزئینات بکار رفته در آن بسیار غنی می باشد.این اثر تاریخی توسط میراث فرهنگی شهرستان کاشان خریداری شده و طی سال های ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶ به مدت دو سال طبق شکل اولیه مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است. امروزه این خانه، مکانی دیدنی برای پذیرایی گردشگران داخلی و خارجی است.

رضا حاشیه باف بازدید : 254 جمعه 11 تیر 1395 نظرات (0)

 

 

 

خانه طباطبایی های کاشان (عروس خانه های ایران)

 

  

 

كاشان را به فرهنگ ، هنر و دين مي شناسند . مردماني دين پرور و فرهنگ دوست كه بناها و هنرهاي خويش را براي تمام جهانيان به يادگار گداشته اند . نمايه هايي از صلابت و سلامت روح را می توان در تمامي آثار بجاي مانده از مردمان قديم كاشان يافت .
خانه هاي كاشان ، باغ فین كاشان ، بازار كاشان و مساجد آن اركاني جدا نشدني از معماري متعالي شهر و منطقه ی فرهنگی كاشان است . از ميان آثار مرتبط با معماري قديم شهر آنچه تمامي گردشگران را به سوي خويش مي كشاند خانه هاي آن است .

 

 


از آن روي كه خانه جزئي از جريان زندگي روزمره تمام مردمان است ، رؤيت خانه هاي قديم جالب و جذاب است . خانه نمادي از آرامش و مكاني براي زندگي است و براي مردمان از هر فرهنگ كه باشند داراي مفهومي نسبتاً مشترك است ، خانه اما جز محل زندگي گاه مكاني براي تجارت ،کسب و کار ، برگزاري مراسم ها و آيين ها نيز بوده است .

 

 

خانه ي طباطبايي ها ، عروس خانه هاي ايران است . كه معماري متناسب و ظاهري فوق العاده زيبايش اين شهرت و نام را براي آن به همراه آورده است .

 

 

خانه طباطبايي ملك شخصي حاج سيد جعفر طباطبايي نطنزی بوده است . تاجري خوش نام و معروف در دوران قاجار كه شهره ي نامش در صنعت فرش از مرزهاي ايران هم فراتر بوده است .
مساحت خانه را 4730 متر نوشته اند و شامل سه بخش است : بخش اندروني ، بخش بيروني و بخش خدمه . خانه هاي پروسعت قديم عموماً متعلق به صاحباني متمول بوده و عظمت بنا موجب مي شده تا علاوه بر خودشان ؛ فرزندان آنان نيز پس از ازدواج بتوانند در آن خانه جاي گيرند و علاوه بر آن مکانی برای تجارت و برگزاری مراسم نيز بوده است .
معمار اين خانه مشخص نيست و در سنه ي 1250 ساخت آن آغاز شده است و تمامي اين خانه ي باشكوه در طول مدت 10 سال ساخته شده است .
اين بنا در جوار بقعه ي مطهر امامزاده سلطان امير احمد (ع) از فرزندان امام موسي كاظم (ع) قرار دارد .

 

 

 

این نقش فرشی است که یک روز زیباترین فرش ایران زمین بود!!!که به صورت قرینه مانند آینه ای از فرش مفروش شده بر روی زمین همین مکان گچ بری شده است،اما اکنون متاسفانه خبری از این فرش نفیس نیست و باید سراغش را در موزه های خارج از کشور گرفت!!!

 

 

 

 

معماري خانه طباطبايي گودال باغچه و حياط مركز است . بعد از زلزله اي معروف سال 1192 هجري قمري اكثر خانه هاي كاشان را بدين صورت ساخته اند ، معماری گودال باغچه يعني باغچه ي خانه در گودي قرار گرفته است .
بدين ترتيب بنا هم از نظر استحكام و مقابله با زلزله مقاوم مي شود و هم آن كه آبرساني به بنا را تسهيل مي كند در ضمن از رطوبت بنا هم براي رشد گياهان استفاده مي شود .
وقتي بنا در دل خاك باشد ( يعني بصورت گودال باغچه ساخته شود) خانه در عايق حرارتي هم قرار دارد. نه خانه زود گرم مي شود و نه زود سرد .
خانه ي طباطبايي ها متقارن ساخته شده است و معماري آن اسلامي و حجاب دار است .

 

بخش اندروني بخش اندروني خانه داراي حياط هايي زيباست . با آنكه اندازه ي آن ها از حياط بيروني كوچكتر است ولي زيبايي خاص خويش را دارند .
يك حياط اندروني در سمت راست و ديگري در سمت چپ اتاق پنج دري مركزي را فرا گرفته اند .
حياط اندروني كوچكتر كه به درب اصلي ورودي و خروجي خانه راه دارد اتاقي پنج دري براي پذيرايي از ميهمانان و اتاقي كوچك براي زندگي افراد دارد. حوضي در ميان حياط و دو باغچه ي كوچك زيبايي حياط را تكميل مي كنند . وجود دو سرداب ( زير زمين ) در اين حياط كاربري مناسبي به مكان داده است .
ايوان با اشراف به اتاق پنج دري و داراي درب هايي منقش به شيشه هاي رنگي ، مكاني مناسب براي جلوس را ايجاد كرده است .


اتاق پنج دري يا اتاق مركزي اتاقي براي زندگي خود آقاي طباطبايي و همسرشان بوده است . اتاقي كه با آن كه نقش و نگار خاصي ندارد ولي نوع طاق آن و اشراف داشتن به حياط هاي اندروني و بيروني و رنگ پردازي پنجره ها زيبايي خاصي به آن بخشيده است .
حياط اندروني بزرگتر ، فضايي مهتابي دارد و اتاق هاي سه دري و يك اتاق پنج دري زيبا ، سردابي بزرگ و در ميان حياط باغچه و حوض هم فراموش نشده است . اين قسمت هم دربي مجزا براي ورود و خروج از خانه دارد .

 

 

بخش بيروني بخش بيروني خانه طباطبايي همان قسمت از خانه است كه ابتدا به آن وارد می شویم.
حياطي مصفا و زيبا دارد ، باغچه اي بزرگ و حوضي كه آب زلال آن به جز زيبايي ؛ جهت آبياري درختان و استفاده ي خانواده هم كاربرد داشته است .
دور تا دور حياط را اتاق هايي ساخته اند كه تعدادي از آنها در زمستان و تعدادي از آنها در فصل تابستان استفاده مي شده است .
اتاق هايي كه بخش زمستانه هستند داراي شومينه و سقف هاي كوتاه هستند از ظهر تا غروب آفتاب هم دربرابر نور خورشيد قرار دارند .
اتاق زمستانه را اتاق هاي آيينه هم مي خوانند . اگر از اتاق نخستين به آخرين اتاق بنگري درب انتهایی آن به صورتي هست كه گويي در مقابل آيينه قرار گرفته و تكرار شده است.
اتاق هاي تابستانه حد فاصل بخش بيروني و خدمه است . زيباترين صحنه اي كه از خانه ي طباطبايي مي بينيد در برگيرنده اتاق شاه نشين و ايوان يا همان تالار آيينه است .
جلوي اتاق هفت دري زيبايي كه پشت زمينه ي بسياري از عكس هاي يادگاري گردشگران است ، تالار آينه قرار دارد ؛ ايواني كه عصرها محل نشست و استراحت ميهمانان بوده است و به سبب تعدد آينه ها در ميان گچ بري ها به اين نام خوانده و گفته شده است .
وارد اتاق شاه نشين كه شوي محصور زيبايي مثال زدني آن مي گردي . اوج هنر و زيبايي در اين اتاق بكار گرفته شده و از نقطه اوج تا كف پوش آن ؛ همه زيباست . گچ كاري ، نقاشي ، مقرنس بندي ، قطار بندي و هر آنچه مي خواهي از هنر در اين اتاق رفيع وجود دارد. مكاني است براي پذيرايي از ميهمانان مخصوص و يا كساني كه براي تجارت به خانه دعوت می شده اند .
ميهماناني كه از اهميت كمتري براي صاحب خانه برخوردار بوده اند و يا تعدادشان كمتر بوده است در اتاق هاي جانبي اين اتاق با نام گوشواره ساكن مي شده اند.
در پشت اتاق هاي گوشواره و همجوار با اتاق شاه نشين حياط هاي كوچكي است كه از آن ها با نام پاسيو يا حياط خلوت نام مي بريم . سرتاسر اين حياط ها را نقاشي هاي زيبايي در بر گرفته است. اين حياط ها در هنگامي كه در اتاق هاي اطراف ( شاه نشین یا گوشواره) ميهماناني بوده اند مركز استقرار خدمه ي خانه بوده . همچنين عاملي براي دريافت و تأمين نور اتاق هاي اطراف نيز بوده است. از اين حياط راه پله هايي براي فضاي بهار خواب وجود دارد .
از فضاي حيات خلوت شرقي كه به بهار خواب راه دارد مي توان به فضاي اسطبل رسید . اسطبل خانه طباطبائی به دو صورت دائم و موقت بوده است . ميهمانان از درب شاه نشين كه در نزديكي اتاق شاه نشين است وارد مي شده اند و خدمه هم از درب اين محل به داخل خانه مي آمده اند حيوانات خود را در اسطبل قرار مي داده اند و از راه پله به بخش خدمه وارد مي شده اند .

 

بخش خدمه بخش خدمه فضايي است براي كار و زندگي خدمه ي خانه. در بخش خدمه حياط و اتاق و سرداب وجود دارد و تنها تفاوتش آن است كه ديگر از آن تزئينات عالی و زيبا خبري نيست .
در بخش خدمه ي خانه مطبخ هم قرار دارد و تمام غذاي مصرفي خانواده و ميهمانان و مراسم ها همه در اين آشپزخانه پخته مي شده است .
اتاق های زندگی خدمه اکنون خراب شده است و وجود ندارد . سرداب بخش خدمه جز آنکه برای زندگی تابستاني خدمه بوده بعنوان محلي برای نگهداری موارد غذایی هم استفاده می شده است .
خانه طباطبایی به عنوان نمونه ای زیبا از خانه های تاریخی ایران تمامي آنچه براي یک زندگی لازم است در خود به نیکی جای داده است . آنچه روایت شد گوشه ی از اطلاعات گردشگری خانه ی تاریخی طباطبائی های کاشان است بدون توجه خاص به حجم بالای علم معماری و اطلاعات شهرسازی که در این خانه به کار رفته است.

 

 

 

منبع : نگاره 0098

رضا حاشیه باف بازدید : 287 جمعه 11 تیر 1395 نظرات (0)

یکی از زیباترین و دیدنی ترین بناهای تاریخی کاشان، خانه طباطبایی هاست که در محله سلطان امیر احمد در بافت قدیم کاشان واقع شده است. این خانه که از شاهکارهای هنر معماری قدیم به شمار می رود به وسیله مرحوم سیدجعفر طباطبایی از تجار معروف فرش آن زمان – در سال ۱۲۵۰هجری قمری ساخته شده است. مجموعه خانه طباطبایی ها مشتمل بر ۳ بخش اندرونی بیرونی و بخش مخصوص خدمه است .مجموعه خانه تاریخی طباطبایی ها با ۴۷۰۰ مترمربع وسعت دارای ۴۰ اتاق، ۴ حیاط، ۴ سرداب (زیرزمین)، ۳ بادگیر و ۲ رشته قنات است.معماری خانه طباطبایی ها به شیوه معماری حجاب دار، گودال باغچه، متقارن و درون گرا است.

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)

خانه طباطبایی ها، شاهکار هنر معماری کاشان (عکس)
رضا حاشیه باف بازدید : 238 جمعه 11 تیر 1395 نظرات (0)

هر چند که در مورد وجه تسمیه کاشان عقاید مختلفی ابزار شده ولی هیچ یک مستدل و قطعی نیست و موضوع ریشه اصلی نام کاشان یکی از مسائل بغرنج تاریخ است. اعراب آنرا قاسان می نامند و منتسبین به این شهر را قاسانی ، کاشانی، قاشانی و کاشی خوانده اند.[1]

در اینجا به برخی اسامی تاریخی می پردازیم :

1-     قاسان کاس رود:

کهن ترین ماخذی که آنرا نگاشته تاریخ قم است که به استناد یکی از داستانهای باستانی ایران ، پیوستگی تاریخی کاشان و نام گذاری آن را با افسانه های پیش از اسلام تایید نموده و می گوید:«قاسان:ابن مقفع  هر دو قاسان بدوقاسان پسران خراسان نام کرده اند و چنین گویند که قاسان اکبر ، ابن الضحاک است که او را بیوراسف می خوانند و قاسان اصغر پسر آفریدونست.

آنچه که ممکن است به قول او درست تر باشد اینکه علت نام قاسان بخاطر رودخانه که بزبان عجم کاسه رود می گویند است. و قاسان دریا بوده است و آنرا کاس رود خوانده اند و اول موضعی که از آب بیرون آمده بوده و این موضع بلندترین نقطه بوده است.»[2]

البته این قسمت با موضوعات تحقیقات زمین شناسی قابل تامل است.

2-     کاه فشان:

به عقیده برخی از نویسندگان دوران اسلامی جهت بنای دیوار شهر کاشان به امر زبیده خاتون همسر هارون الرشید خلیفه عباسی ( حقوقی 175ه . ق) که شیعه و هم کیش مردم این شهر بود انجام گرفته است. و چون از آغاز برای نقشه و محدوده دیوار شهر جای آنرا کاه فشان کرده اند از آن جهت کاه فشان و تدریجاً کاشان نامیده و گویند نام قبل از آن دیار چهل حصاران بوده است .[3]

3-     کی آشیان:

این توجیه و تعبیرست که پاره ای از متاخرین به کاشان نهاده و می گویند ، از آنجا که نخستین آثار آبادانی در این ناحیه ساختمانهایی بوده که به امر پادشاه در سرچشمه فین برافراشته شده بدین مناسبت کی آشیان یعنی جایگاه و خانه پادشاهان گفته[4] و لرد کرزن این بحث را هم مطرح نموده است[5] و ادیب بیضایی کاشان سروده:

تــاریخ همی گوید ایوان نخستیـن را         در چشمه فین گشتاسب افراخته تاکیوان

4-     لفظ کاشانه و کاشان:

کاشانه و کاشان به لغت های قدیم معبد وجایگه جشن و دلار آیی بود.[6] توجیه وتعبیر لغوی دیگری که گروهی از گویندگان برآیند و ملک شعرابهار خود  آورده آن است که ، کاش، کاشان و کاشانه نیز از اسامی بتخانه هاست . که به معنی نوعی از مسکن شد و اسم خاص شهرها گردید.[7]

5-     کاسان:

این نام از تحقیقات اخیر باستانشناسی و کاوشهای علمی بدست آمده از تپه های سیلک منشاء گرفته . که کلمه کاسان و کاشان ماخوذ از قبایل (کاسو) یا ( کاشو) هایی که همزمان با دوران سلطنت حمورابی در بین النهرین است بوده و نام خدایی بزرگ آنها هم کاشو بوده و با افزودن الف و نون فارسی به کاسیان و کاشیان و نهایت کاشان تبدیل شده است.

گیرشمن درباره اقوام کاسی می گوید:« قدیمی ترین مراجعی که در آنها ذکر  کاسیان به عمل آمده متون مربوط به قرن 24 قبل از میلاد است............. در هر حال ممکن است اصطلاح کاس – سی یا کاس – پی مفهوم نژادی وسیع تری از تسمیه قوم واحد در میان اقوام بسیار زاگرس داشته باشد و بلکه شامل همه ی اقوام آریایی که ایران را اشغال کرده اند می شده است . نام کاسیان به منزله میراثی از که از سکنه بسیار قدیم».[8]

بعلاوه تاریخ نگاران از جمله شاردن فرانسوی که به ماخذ یونیان باستان نسبت داده و می گوید:« جمعی از نویسندگان غربی معتقدند که کاشان همان ( آمبورودوکس ) و یا ( کشیفونت) پارت می باشد که در تالیفات باستانی بونیان نام آن را برده شده است»[9]

در نهایت مولف کتاب فرهنگ واژه های فارسی در زبان عربی می نویسد : کاشان به خانه های تابستانی اتلاق می شود که با چوب و نی ساخته می شد.

در پایان لازم که ذکر شود بجز شهرستان کاشان نقاط دیگری هم با همین نام اما کوچک بصورت روستا وجود دارند.

مانند کاشان ترکستان شهری در ماورالنهر  که به مردمانی به حسن صورت و زبان و ادبا ضرب المثل اند دیگری کاشان ده کوچکی است در سعادت آباد بندر عباس و همچنین کاشان دهی از بخش مرکزی شهرستان اهر می باشند.


[1]. محمدبن حسن قمی – تاریخ قم 378هجری

[2]. همان

[3]. تذکره هفت اقلیم در وصف کاشان

[4].عبدالحسین ملک المورخین کاشانی – جغرافیای مختصر کاشان

[5].لرد کزون انگلیسی – ج اول سفرنامه

[6].ملک الشعراء بهار- دیوان

[7] . ملک الشعرا بهار- سبک شناسی.ج.اول

[8] . گیرشمن – ایران – از آغاز تا اسلام ص 48

تعداد صفحات : 6

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 59
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 33
  • آی پی دیروز : 46
  • بازدید امروز : 37
  • باردید دیروز : 57
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 10
  • بازدید هفته : 177
  • بازدید ماه : 894
  • بازدید سال : 4,960
  • بازدید کلی : 102,183